پدرش در يك كارخانه ريسندگي در اصفهان فعاليت ميكرد. پنچ خواهرند كه پوراندخت دختر سوم خانواده است.
همچنين پدر خدابيامرزش، به همراه جليل شهناز تار هم مينواخت.
او در مصاحبه ای از دورانکودکی خود این طور گفته است که ؛ ما پنج خواهر علاقه زيادي داشتيم كه پدرمان از ما عكس بگيرد، زماني كه مقابل دوربين بوديم، خواهرانم در همان حال و هواي بچگي بودند، اما من مقابل دوربين ژستهاي مختلفي ميگرفتم كه هميشه با تعجب پدر مواجه ميشد. پدرم ميگفت: تو هميشه حالتهاي مختلفي مقابل دوربين ميگرفتي و هيچوقت با حالت عادي مقابل دوربين نميايستادي. بزرگتر كه شدم، پدرم در كارخانه آقاي مقدم در نظرآباد كرج كار ميكرد، آن جا يك شهرك بزرگ با يك سالن سينما داشت.
من در مدرسه روي نيمكت براي بچهها تئاتر اجرا ميكردم و به قول آن زمانها معركه ميگرفتم. هرگاه معلمها ميآمدند و جا پاها را روي ميز ميديدند، سريعا مرا صدا ميكردند؛ آن زمانها نام فاميلي من، قاضياف بود. پدرم از مهاجرين آذربايجان بود و سپس فاميليمان به مهيمن تغيير نام يافت.
كلاس دوم ابتدايي بودم كه مدير مدرسهمان مرا صدا كرد كه ميخواهي تئاتر بازي كني، سريعا گفتم: بله، چند روز تمرين كرديم.
اين تئاتر در سالن سينماي كارخانه قراربود اجرا شود، كه پدرم در همان جا كار ميكرد. تمام ديالوگها را با تسلط اجرا ميكردم، چنان كه حضار برايم دست زدند؛ از همان جاعاشق هنر شدم و از آن روز به دنياي سينما علاقهمند شدم و تمامي فيلمهاي سينما را ميديدم و هميشه هم، خودم را جاي هنرپيشههاي زن ميگذاشتم.
روزها گذشت وگذشت تا اين كه من به دبيرستان رفتم.
روزي در يك روزنامه، آگهي براي بازيگري چاپ شده بود. پس از خواندن آن آگهي به سراغ عمويم رفتم، آن زمان (تهران نو) زندگي ميكرديم. عمو هم پدر را درجريان گذاشت و هر دو مرا تشويق كردند.
فرداي آن روز به نشاني كه واقع در خيابان ملك بود رفتيم، عدهاي جوان هم بودند، آن جا بايد امتحان ميداديم، رييس دانشسرا به من گفت: كه شما در تمام تستها موفق عمل كرديد. آن شب تا صبح خواب به چشمانم نرفت و سرانجام به آرزوي خودم رسيدم و مشغول تحصيل در دانشسراي هنر شدم، پس از فارغالتحصيلي در رشته تئاتر بازي كردم تا انقلاب.
مهیمن پس از انقلاب تا سال 1363 در تئاتر كار كرد، او در آن زمان در اداره تئاتر هم كار می کرد.
حميد طاعتي از همكاران اداره تئاتر روزي به دفتر آنان مراجعه كرد، آنان به دنبال بازيگري بودند كه در آن زمان چهره نباشد و طاعتي هم مهیمن را به آنان معرفي كرد. از او تست گرفتند. خسرو ملكان او را پذيرفت و اين شد كه وارد سينما شد.
پوراندخت مهیمن با بازي در "شبشكن"، توانست براي بازي در (مجموعه آينه) انتخاب شود و به دنياي مجموعههاي تلويزيوني هم راه يابد.
او با صحرايي، از همكارانشدر اداره تئاتر در سال 1355 ازدواج كرد. در سال 1356 تك فرزندش طوفان به دنيا آمد. او فارغالتحصيل رشته راه و ساختمان است.
پوراندخت مهیمن در بیش از 54 مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
۱۳۹۲-۱۳۹۳ معراجیها
مسعود دهنمکی
۱۳۹۲ تلهفیلم "یک ماه و ده روز" مجتبی یاسینی
۱۳۹۱-۱۳۹۲ مهرآباد فرید سجادی حسینی
۱۳۹۱ خداحافظ بچه
منوچهر هادی
۱۳۹۰ تلهفیلم "کار نشد ندارد" شاهین باباپور
۱۳۹۰ تلهفیلم "پیدا و پنهان" حجت قاسمزاده اصل
۱۳۹۰ مهمانان ویژه سیدجواد رضویان
۱۳۸۷-۱۳۹۰ وضعیت سفید
حمید نعمتالله
۱۳۸۹ تلهفیلم "خانهای در غبار" احمد امینی
۱۳۸۸ دفترخانه شماره ۱۳ سیدوحید حسینی
۱۳۸۸ تلهفیلم "مهمان بابا" جواد مزدآبادی
۱۳۸۸ تلهفیلم " محله من" محسن ربیعی
۱۳۸۷ رازها و روزها فریدون خسروی
۱۳۸۷ تلهفیلم" بیا از گذشته حرف بزنیم"
حمید نعمتالله
۱۳۸۵-۱۳۸۷ مرگ تدریجی یک رؤیا
فریدون جیرانی
۱۳۸۶ سرنوشت محمدرضا زهتابی
۱۳۸۵-۱۳۸۶ پنجره سیدوحید حسینی
۱۳۸۵ خونبها جواد مزدآبادی
۱۳۸۵ نرگس
سیروس مقدم
۱۳۸۵ بوی خوش زندگی علی شاهحاتمی
۱۳۸۵ خانۀ شش در مجید جوانمرد
۱۳۸۵ دل خوش سیری چند حسین اکلیلی
۱۳۸۴ راز ققنوس نادر مقدس
۱۳۸۲ مهمانپذیر طوبی منوچهر پوراحمد
۱۳۸۲ " اُ مثبت (+O) " علی شاهحاتمی
۱۳۸۲ رویای ناتمام جواد اردکانی
۱۳۸۱ زیر آسمان شهر - سری سوم
مهران غفوریان
۱۳۸۱ افسون سید جواد هاشمی
۱۳۸۱ تنها سید جواد هاشمی
۱۳۸۰-۱۳۸۱ آواز مه حسینعلی لیالستانی
۱۳۸۰ دردسر والدین مسعود نوابی
۱۳۸۰ خانه پدری فریدون حسنپور
مسعود بهبهانینیا
۱۳۸۰ چمدانهای بسته محمد صالح علا
۱۳۷۹ سفر باران بهروز طاهری
۱۳۷۹ همسفر قاسم جعفری
۱۳۷۹ معجزه ازدواج علیرضا خمسه
۱۳۷۹ ضریح مسعود نوابی
۱۳۷۹ خانه ما
مسعود کرامتی
۱۳۷۸-۱۳۷۹ قصههای رودخانه کمال تبریزی
۱۳۷۸-۱۳۷۹ پس از باران
سعید سلطانی
۱۳۷۸ تلفن مشترک خسرو ملکان
۱۳۷۸ تنگنا نادر مقدس
۱۳۷۷ گمشده
مسعود نوابی
۱۳۷۷ نرگس شاپور قریب
۱۳۷۷ تولدی دیگر
داریوش فرهنگ
۱۳۷۷ تلهتئاتر "پول" حسین فرخی
۱۳۷۷ ماه و آتش اسماعیل میهندوست
۱۳۷۵ سرنخ
کیومرث پوراحمد
۱۳۷۵ فروشگاه
احمد بهبهانی
۱۳۷۴ آخرین ستاره شب
منوچهر پوراحمد
۱۳۷۲-۱۳۷۳ باغ گیلاس
مجید بهشتی
۱۳۷۲ لبخند زندگی
محمد دستگردی
۱۳۶۸ چراغ خانه
منوچهر پوراحمد
۱۳۶۶ درخت دوستی
علی شوقیان
سعید خاکسار
۱۳۶۴ آئینه
غلامحسین لطفی
همچنین مهیمن در فیلم های سینمای چون مجرد ۴۰ ساله (۱۳۹۳) - اکباتان (۱۳۹۰) - خنده در باران (۱۳۹۰) - قلادههای طلا (۱۳۹۰) - کنسرت روی آب (۱۳۸۹) - خانواده ارنست (۱۳۸۸) - نیش زنبور (۱۳۸۸) - شکار روباه (۱۳۸۷) - ایستگاه بهشت (۱۳۸۵) - بیوفا (۱۳۸۵) - محاکمه (۱۳۸۵) - هدف اصلی (۱۳۸۵) - زیر درخت هلو (۱۳۸۴) - وعده دیدار (۱۳۸۲) - چشمان سیاه (۱۳۸۱) - آبی (۱۳۷۹) - سام و نرگس (۱۳۷۹)- شور عشق (۱۳۷۹)- مانی و ندا (۱۳۷۹)- چشمهایش (۱۳۷۸)- سیاوش (۱۳۷۷)- چهارشنبه عزیز (۱۳۷۱)- مأموریت آقای شادی (۱۳۷۱)- ساده لوح (۱۳۷۰)- در آرزوی ازدواج (۱۳۶۹)- گربه آوازخوان (۱۳۶۹)- بچههای طلاق (۱۳۶۸)- زمان از دست رفته (۱۳۶۸)- بهار در پاییز (۱۳۶۶) - گل مریم (۱۳۶۶)- رابطه (۱۳۶۵)- معما (۱۳۶۵)- سامان (۱۳۶۴)- شبشکن (۱۳۶۳) نقش آفرینی کرده است.
او در فیلم "برج آرام " ساخته مسعود اطیابی در سال 1391 بازی کرد ، اما این فیلم در سینما اکران نشد و در سال ۱۳۹۲ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
انتهای پیام/