به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که پنجشنبه این هفته در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد با بیان این مطلب که "مهمترين عامل متخلّق شدن به اخلاق الهي ياد معاد است" افزود: بهترين عاملي که انسان را متنزّه و وارسته ميکند و از هر کجراهه رفتن باز می دارد ياد معاد است.
وی ادامه داد: وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) غالباً از قيامت سخن ميگفت و مردم را از قيامت انذار ميکرد. مرحوم شيخ مفيد نقل ميکند وقتي حضرت قيامت را مطرح ميکرد و مردم را از قيامت انذار ميکرد تمام گونههاي حضرت سرخ ميشد مثل اينکه يک فرمانده لشگر حمله دشمن جرّار را بخواهد گزارش بکند؛ اين چنين نيست که وضع قيامت با وضع دنيا و حتي وضع برزخ قابل قياس باشد. قیامت صحنهاي است که ﴿لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ﴾، هيچ کس آدم را نميشناسد و تنها اعمال انسان با او خواهند بود و نه هیچ چیز دیگر.
آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: ياد مرگ،انسان را افسرده نميکند بلکه انسان را پويا ميکند؛ اگر مرگ زوال و نابودي بود، ياد مرگ، افسردگي ميآورد اما اگر به تعبير نوراني سيّدالشهداء(سلام الله عليه) مرگ تنها پلی است که انسان را به جهان ابدی می برد، یاد مرگ انسان را فعال وکوشا خواهد کرد. مرگ، عامل پويايي يک ملت است. از این منظر انسان وقتي قبرستان ميرود و برميگردد فعالتر، کوشاتر، پربارتر، پرثمرتر ميشود چون انسان اين پل را ميبيند.
آیت الله جوادی آملی ادامه داد: بنابراين وجود مبارک رسول خدا فرمود ياد مرگ بهترين عامل براي پويايي يک ملت است، آنها که مرگ را نشناختند خيال ميکنند ياد مرگ، افسردگي ميآورد اما آنها که ياد مرگ را شناختند، فهميدند که ياد مرگ، پويايي ميآورد چون اوّلين چيزي که از ما سؤال ميکنند ميگويند: «عمرک فيما أفنيت» لذا یاد مرگ آدم را پويا و فعال ميکند تا به مردم و جامعه خدمت ارائه ميکند
وی با یادآوری ابدی بودن انسان اظهار داشت: اگر انسان موجودی ابدی است در نتیجه جز کالاهای ابدی نباید توشه ای برای خود ذخیره سازد، و این کالای ابدی چیزی جز تقوا و توحيد و عقلانیت و عدل نیست؛ آن عدل است که ميماند، جامعه را اينها اداره ميکند, حوزه و دانشگاه را اينها اداره ميکند, اگر حوزه و دانشگاه در اين مسير خوب حرکت کنند جامعه هم خوب حرکت ميکند، لذا حضرت بيش از هر چيزي هم خودش به ياد مرگ بود هم جامعه را به ياد مرگ متذکّر ميکرد, هم مرگ را تفسير ميکرد و هم ميفرمود مرگ, عامل پويندگي و پويايي ملت است چون در جريان مرگ, انسان است که مرگ را ميميراند.