حرف هاى زيادى درباره ات مى زنند
حرف هايى كه بعضى هاش خوشاينده
بعضى هاش نيست
آدم هايى هم بودند كه منصف تر باشند و به جاى قضاوت كردن، دركت كنند و با كفش هاى تو راه برن.
سال هاست كه "درباره ى تو شنيدن"
چه خوب چه بد
جزئى از زندگيم شده
ولى راستش رو بخواى
شنيده ها
چه خوب ، چه بد
هيچ وقت براى من مهم نبوده
تو براى من
هميشه مهربون ترين و سخت گيرترين و بانمك ترين پدر دنيا بودى و تا ابد هم باقى مى مونى
پدرى كه وقتى بعد از هفتاد و دو ساعت كارِ مداوم
مى اومد خونه لبخند از رو لباش محو نمى شد و چيزى از خستگى نمى فهميد
پدرى كه جواب همه ى سوال هاى
ادبى و فلسفى و تاريخى و هنرى من رو مى دونست
پدرى كه اُخت شدن با ادبيات و موسيقى رو
به من ياد داد
پدرى كه هيچوقت به جوراب هاى هديه ى روز پدر اعتراض نكرد و خودش هرسال داوطلبانه
رنگ دلخواهش رو اعلام مى كرد
پدرى كه حتى اُملتش خوشمزه ترين بود
پدرى كه شوخ طبعى و بامزه بودنش همه ى ما رو در بدترين شرايط به خنده وادار مى كرد
پدرى كه هميشه دلم به بودنش گرمه.
منبع آخرین نیوز