بدین ترتیب یبش از ۲.۵ میلیون خانوار نیازمند برنامه ای ویژه برای بهبود بخشیدن به وضعیت سکونتی خویش اند. این برنامه ویژه نمیتواند محدود به حوزه مسکن باشد و انواع برنامههای توانمندسازی، تواناسازی و توسعه شهری را باید دربرگیرد.
براساس این گزارش، از حدود ۲.۵ میلیون خانوار کم درآمد نیازمند پشتیبانی در برنامه های مسکن، حدود یک میلیون خانوار دارای پوشش تامین اجتماعی هستند، ۵۰۰ هزار خانوار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار دارند، ۲۴۰ هزار خانوار تحت پوشش صندوق بازنشستگی هستند و حدود ۸۱۰ هزار خانوار تحت هیچ گونه پوشش بیمه ای و حمایتی قرار دارند. این واقعیت ضرورت برپایی نظام فراگیر رفاه اجتماعی را یکی از ارکان آن مسک باشد، گوشزد می نماید.
در ادامه طرح جامع مسکن آمده است: مسکن اجتماعی به مجموعه برنامهها و سیاستهایی گفته می شود که شامل ترکیبی از چند مورد زیر با وزنهای متفاوت در کشورهای مختف است تا با مقابله با شکست بازار در بخش مسکن، متضمن تحقق حقوق شهروندی در زمینه تامین مسکن برای همه آحاد ملت، به خصوص کم درآمدها شود.
به تاکید باید گفت که نظام مسکن اجتماعی در هیچ کشوری منحصر به یک روش نیست اما وزن و نوع ترکیب آنها متفاوت است.
-عرضه مستقیم مسکن اجاری توسط بخش دولتی یا عمومی(شهرداری)
-عرضه مسکن اجاری توسط شرکتها غیرانتفاعی با یارانه های زمین، وام ارزان و غیره.
- مالکیت مسکن مناسب توان پذیر بطور فردی با یارانه های زمین، وام ساخت ارزان و غیره.
- مالکیت مشاع مسکن مناسب توان پذیر توسط شرکتهای غیرانتفاعی با یارانه های زمین، وام ساخت ارزان و غیره.
- سازوکار وام رهنی ارزان و بازگشت وام تضمین شده برای تملک فردی یا مشاع مسکن مناسب با دادن یارانه.
- ارایه یارانه مستقیم برای اجاره بهای مسکن.
در ادامه آمده است: نسبت یارانه بخش مسکن به تولید ناخالص داخلی به ۴ درصد رسیده که یک واحد آن یارانه زمین بوده است. این نشانه ناکارآمدی اقدامات گذشته در چارچوب برنامههای مسکن و گسیختگی آنها از دیگر برنامههای رفاه اجتماعی در فقدان یک برنامه فراگیر رفاه اجتماعی است./مهر