در ادامه این مقاله آمده است : مسلمانانی که خود استفاده از خشونت را بعنوان ابزاری برای دستیابی به تغییرات سیاسی رد می کنند ، اکنون در معرض انواع اتهامات شدید در همین زمینه قرار گرفته اند . بسیاری از مسلمانان در سراسر دنیا بدرستی احساس می کنند که بر اساس استانداردهایی دوگانه مورد سرزنش و اتهام قرار گرفته اند . بخش اعظمی از تروریسم در کشورهای اروپایی با گروه هایی جدایی طلب در همان کشورها در ارتباط است نه تروریسم اسلامی .
بزرگترین حمله تروریستی در اروپا طی چند سال گذشته حمله ای بود که در نروژ و از سوی یک ایدئولوگ حزب راست علیه جمعی از جوانان حزب چپ این کشور انجام گرفت . به گفته پلیس امریکا ، تیراندازی هفته جاری به سه جوان مسلمانان در کارولینای شمالی ناشی از یک اختلاف و درگیری بر سر جای پارک ماشین بوده اما بسیاری معتقدند این اقدام از سوی یک ملحد مسلح هدفمند و از پیش تعیین شده بوده است . این اقدام از سوی یک ملحد و حمایت سایر پیروان این رویه از وی نه تنها از سوی توسط دولت آمریکا محکوم ومتهم نشد بلکه از تیراندازی و خشونت پلیس به سمت جمع حمایت کننده از این جنایت نیز جلوگیری بعمل آمد .
* انسان های خوب و انسان های بد
چرا نظریه هایی مبنی بر تفاوت ساختاری و تفکری میان گروه های تروریست مطرح شده است ؟ بخشی از پاسخ آن را می توان بر اساس " نژادپرستی" دریافت : مسلمانان بعنوان افرادی متعصب ، عقب مانده ، افراط گرا ، متوحش و با عقاید خرافی در " برخورد تمدن ها " گرفتار شده که در آن انسان های خوب ( شهروندان غربی ) قرار دارند .
این تحلیل نادرست و دوگانگی فاحش ، فقدان تمدن در جامعه غرب را حذف کرده است ؛ آنجا که طی دو جنگ جهانی و همچنین ایجاد امپراطوری های دیکتاتوری ، انواع خشونت ها و جنایات وحشیانه علیه مردم اعمال می شده است . همچنین سطح بالای فرهنگ و تمدن در تاریخ دنیای اسلام نیز نادیده گرفته شده است . هیچ دلیل قاطعی وجود ندارد که نشان دهد چرا اروپایی ها با یکیدگر می جنگیدند . طی یک دهه و نیم گذشته امتناع زیادی برای وجود ارتباط میان جنگ و تروریسم عنوان می شد و اکنون نیز این امتناع برای این واقعیت مطرح می شود که : " غرب اسلام هراسی را افزایش می دهد "
هنگامی که جنگ علیه ترور در اکتبر 2001 راه اندازی شد مخالفان پیش بینی کردند چنین سیاستی نه تنها آغازگر مجموعه ای از جنگ های مخرب و ویرانگر در سراسر جهان خواهد بود بلکه موجب سرکوب آزادی های مدنی و افزایش نژادپرستی علیه مسلمانان می شود . هیچ سیاستمدار حامی جنگی نمی توانست حدس بزند که این پیش بینی 14 سال بعد عملی می شود .
بجای شنیدن این واقعیات به ما گفته شد که جنگ های آمریکا "تروریسم" را ریشه کن کرد ، دموکراسی را افزایش داد و موجب حفظ و دوام حقوق بشر گردید . جنگ غرب علیه ترور نتیجه ای صددرصد معکوس را ایجاد نمود : افزایش بی سابقه و عظیم تروریسم . هدف اولیه جنگ به اصطلاح ریشه کن کردن تروریسم در افغانستان و پاکستان از طریق نابودی القاعده و طالبان بود . با وجود سروصداهای زیادی که برای کشته شدن " اسامه بن لادن " به راه افتاد اما هنوز هم القاعده و طالبان حضور داشته و فعالیت می کنند . تروریسم اکنون در سراسر آفریقا و غرب آسیا گسترده شده است .
سفارتخانه های غربی در یمن و لیبی یکی پس از دیگری تعطیل شدند چرا که به دنبال حملات و بمباران های آمریکایی در این دو کشور ، جنگ داخلی و آشوب های مستمر در آن به راه افتاده است . تروریست های تکفیری _ بعثی داعش به بخش های اعظمی از سوریه و عراق یورش برده اند . ترکیه ، عربستان و قطر بعنوان هم پیمانان منطقه ای آمریکا نیز روند اعزام ، آموزش ، تسلیح و تامین مالی تروریست ها را تسهیل کرده اند .
با این وجود پاسخ دولت های غربی به چنین اوضاعی همان پاسخ پیشین بوده است : جنگنده های آمریکایی و هم پیمانان آن به اصطلاح مواضع داعش را در عراق و سوریه بمباران می کنند و هفته جاری نیز اعلام شد که 2 هزار سرباز انگلیسی به اردن اعزام می شوند .
* دور باطل غرب
ما اکنون در یک دور باطل قرار داریم : حملات تروریستی بیشتر ، سرکوب بیشتر ، جنگ بیشتر ، نژادپرستی بیشتر . فضایی که پس از حمله تروریستی در پاریس ایجاد شد ، این دور باطل را تشدید کرده است . نگاهی به سابقه دو فردی که بعنوان متهمین این حادثه معرفی شدند ، نشان میدهد که همین رویکردی اشتباه غرب برای به اصطلاح " جنگ علیه ترور" موجب پیدایش چنین افرادی شده است .
در این زمنیه نیز مسلمانان تحت تبلیغات گسترده رسانه ها و نیز فرافکنی هایمقامات غربی مورد خشونت و تبعیض قرار گرفته اند . هیزم اصلی " اسلام هراسی " در غرب توسط رسانه ها و دولت های آنان تامین می شود . دولت انگلیس ادعا کرده است که به منظور جلوگیری از آموزش و تربیت تروریست در جامعه مسلمانان ، باید مدارس ، دانشگاه ها و مساجد آنان را تحت نظر و بررسی دائمی نگه دارد .
این اقدام لندن و دیگر همتایان غربی آن نمونه ای بارز از نقض ازادی بیان محسوب می شود . جالب اینجاست که هنگامی که اسرائیل هزاران زن و کودک مسلمان را در سرزمین های اشغالی به خاک و خون میکشاند سخنی از ترور و جنایت علیه مسلمانان به میان آورده نمی شود اما حمله دو تروریست _ تحت پوشش اسلام و بنام مسلمانان _ به تعدادی از کاریکاتوریست های هتاک در یک نشریه فرانسوی ، تروریسم اسلامی و لزوم مبارزه مسلحانه و جنگ علیه کشورهای مسلمان برای سرکوب آن معرفی می گردد .
انتهای پیام /
