به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "کانترپانچ" در مقالهای به قلم "گیلبرت مرسیر" مینویسد: از آگوست 2014، قیمت گاز در پمپهای آمریکا کاهش چشمگیر 42 درصدی را تجربه کرده است. البته، کاهش شدید قیمت بنزین، یکی از پیامدهای سقوط ارزش نفت خام در بازارهای جهانی است. در اوایل آگوست 2014، نفت خام در بازارهای مالی به قیمت تقریبی 106 دلار در هر بشکه معامله میشد و تا 28 ژانویه 2015، این قیمت به 49.5 دلار در ازای هر بشکه رسید. این اتفاق، بدون هیچ دلیل روشن مبتنی بر بازار مانند انقباض اقتصاد جهانی، یک کاهش شدید و غیرقابل پیشبینی و نجومی 54 درصدی به شمار میرود. در شرایط عادی، رکود اقتصادی شدید جهانی، به کاهش تقاضا برای انرژی منجر میشود، اما مسئله تنها این نیست. در ادامه این مقاله، به علل اصلی سقوط قیمت نفت خام میپردازیم.
*** از جنگ برای نفت، تا نفت به عنوان یک سلاح
تجزیه و تحلیل اولیه بازار آزاد سرمایه داری عرضه و تقاضا نشان میدهد که سقوط قیمت بنزین، به علت اشباع بازار جهانی انرژی ــ متشکل از نفت و گاز طبیعی ــ در نتیجه دو برابر شدن منابع نفتی است. متهمان این دستکاری بزرگ بازار، کسی نیست جز آمریکا، کانادا، عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله قطر و امارات متحده عربی. این جنگ انرژی، در اواسط سال 2014 آغاز شد و به آن میتوان تنها به عنوان تلاشی هماهنگ و حساب شده برای حمله به اقتصاد روسیه، ایران و ونزوئلا نگاه کرد.
استفاده از قیمتهای نفت و گاز به عنوان یک سلاح منتخب، انتقام وحشیانهای از دولت روسیه بود که ماشه آن از آغاز بحران اوکراین کشیده شد. به اعتقاد نویسنده، غرب به منزوی ساختن روسیه بسنده نکرد و تصمیم گرفت تا ضربه سهمگینی به اقتصاد این کشور وارد ساخته و آن را فلج کند.
*** ولادیمیر پوتین، هدف اصلی جنگ جهانی انرژی
هدف سیاسی اصلی این جنگ جهانی انرژی، که توسط غرب و همدستان عرب آن در خلیج فارس آغاز شده، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور و رهبر محبوب روسیه است. شاید منطق این کار برای سیاستگذاران در واشنگتن ساده به نظر برسد. سقوط اقتصاد روسیه، پوتین را در داخل روسیه تضعیف میکند و در مقابل، زمینه را برای تغییر رژیم در این کشور آماده میسازد.
***پوتین از طوفان جنگ انرژی جان سالم به در برد
تا به امروز، این اتفاق طبق برنامهریزی غرب به وقوع نپیوسته است و پوتین، به رغم مجموعهای از موانع بزرگ اقتصادی و ارزی، قادر بوده تا از طوفان جنگ انرژی جان سالم به در برده و آسیب چندانی به نفوذ سیاسی وی، نه تنها در کشور خودش، بلکه مهمتر از آن در بین متحدانش از جمله برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی (کشورهای عضو بریکس) وارد نشده است. جنگ انرژی یک آزمون وجودی بزرگ برای «بریکس» به شمار میرود. اعضای چین و هند، هر دو از مصرفکنندگان سیری ناپذیر انرژی هستند و از بسیاری جهات، نفت ارزان و قیمت پایین گاز متناسب با نیازهای اقتصادی آنها است.
*** تاثیر دومینوی جنگ نفتی بر ایران و ونزوئلا
به اعتقاد نویسنده، اگر هدف استراتژی جنگ انرژی، تضعیف ولادیمیر پوتین، که یکی از قدرتمندترین رهبران ملی در جهان به شمار میآید، باشد، میتوان تاثیر دومینوی آن را بر دولتهای ایران و ونزوئلا پیشبینی کرد. اقتصاد ایران با تحریمهای اقتصادی غرب دست و پنجه نرم میکند.
در ونزوئلا نیز، موقعیت رئیسجمهور نیکولاس مادورا به شدت متزلزل شده است. درآمدهای نفتی ونزوئلا، 95 درصد از مجموع درآمد صادرات این کشور را تشکیل میدهند و کاهش 50 درصدی در درآمدهای خارجی، اقتصاد این کشور را به شدت فلج کرده است.
*** جنگ سرد اقتصادی علیه روسیه، اولین و مهمترین اولویت برنامه سیاست خارجی واشنگتن بوده است
از آغاز بحران اوکراین تاکنون، که عمدتا توسط آمریکا و متحدان اروپایی آن طرح ریزی شد، جنگ سرد اقتصادی علیه روسیه، اولین و مهمترین اولویت برنامه سیاست خارجی واشنگتن بوده است. این اولویت، همراه با رونق استخراج نفت و گاز شیل، عمدتا در آمریکا و کانادا، این فرصت را به سیاستگذاران غربی داد تا برای از میان برداشتن و یا دست کم تضعیف دولتهای روسیه ، ایران و ونزوئلا تلاش کنند. به اعتقاد «مرسیر»، هدف سیاست پنهانی این جنگ نفتی، تغییر رژیم در کشورهای یاد شده میباشد که عمدتا به صادرات انرژی (نفت و گاز) خود متکی هستند.
این دستکاری سازماندهی شده قیمت نفت و گاز توسط غرب، عواقب مخربی برای اقتصاد 3 کشور، از جمله کاهش سریع ارزش واحد پولی آنها را به دنبال داشته است. این برنامه تنها با همدستی بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان، یعنی عربستان سعودی قابل اجرا بود.
*** خلاء قدرت و کشمکش در عربستان سعودی
از سال 1973، قیمت نفت توسط «اوپک»، سازمان کشورهای صادرکننده نفت تعیین میشود. در طول این مدت بیش از 4 دهه، بزرگترین بازیگر اوپک، عربستان سعودی ـــ کشوری با بزرگترین منابع نفتی ـــ بوده است. ظرفیت تولید نفت این کشور، حرف آخر را در خروجی نفت در بازار جهانی میزند. به اعتقاد نویسنده، سعوديها با موافقت برای کاهش قیمت نفت، در اصل به خودشان ضربه زدند.
از سال 2013 تاکنون، در داخل عربستان سعودی، کشمکش بر سر قدرت ادامه دارد. تا آوریل 2014، وقتی که شاهزاده بندر بن سلطان، که به دلیل دوستی دیرینه وی با جورج بوش پدر و پسر، «بندر بوش» نیر نامیده میشود، کنار گذاشته شد، دستنشانده غرب در عربستان سعودی به شمار میرفت.
در عمل، این شاهزاده بندر بود که سیاست خارجی پادشاهی عربستان سعودی را تنظیم میکرد. یکی از سوابق تیره وی، اقدامات او علیه سوریه و سرنگونی بشار اسد بود. شاهزاده بندر، مغز متفکر ایجاد داعش بود. از این رو، سرکشی نیروهای جهادی علیه بندر، یکی از رسواییهای سیاسی وی به شمار میرود.
*** رفتار توهین آمیز میشل اوباما در مراسم خاکسپاری ملک عبدالله
یکی از مهمترین نشانههای ضعف سیاسی عربستان سعودی، اتفاقی بود که در مراسم خاکسپاری ملک عبدالله روی داد: در این مراسم، میشل اوباما، همسر رئیسجمهور آمریکا، به عنوان یکی از شرکتکنندگان هیئت آمریکایی، وبدون پوشاندن موهای خود، در این مراسم شرکت کرد.
این ژست شبه فمینیستی، به شاهزادگان سعودی که برای قدرت رقابت میکنند، این پیام روشن را فرستاد که: ما آمریکاییها میتوانیم هر کاری که دوست داریم در پادشاهی شما انجام دهیم، درست همانطور که در بسیاری از کشورهای دنیا انجام میدهیم.
*** عواقب ناخواسته جنگ نفتی و خسارات پیشبینی نشده
درست مثل وال استریت، جایی که برنامهها اغلب به تحلیلهای کوتاه مدت سه ماهه محدود میشود، هر کسی که عقیده دارد سقوط بازار نفت، به تلفات اقتصادی در روسیه و متحدانش منجر خواهد شد، فراموش کرده است که در محاسبات پیچیده خود، چندین پارامتر کلیدی را در نظر بگیرد.
سقوط دستکاری شده قیمت نفت، توسط عربستان سعودی که از قبول تقاضای سایر اعضای اوپک، از جمله روسیه و ونزوئلا، مبنی بر کاهش تولید خودداری کرد، یک اقدام جنگی علیه روسیه و ونزوئلا بود که در جولای 2014 در واشنگتن تصمیمگیری شد.
سقوط شدید قیمت نفت را نمیتوان تنها با افزایش ناگهانی خروجی نفت استخراجی آمریکا و کانادا از ذخایر شیل توضیح داد. بلکه در این میان اتفاق شومتری باید رخ داده باشد و این اتفاق چیزی نیست جز ذخیرهسازی راهبردی نفت خام (Strategic Petroleum Reserve) آمریکا با هدف ذخیره ٧٢٧ میلیون بشکه نفت خام.
*** جدیترین تاثیر منفی ناخواسته جنگ نفت، آسیب محیط زیست است
در دنیایی که تمام بازارهای مالی به هم پیوسته هستند، هیچ کس نمیتواند اقتصاد خود را از تاثیرات موج وار آن در امان نگه دارد. به اعتقاد نویسنده، آخرین، اما شاید جدیترین تاثیر منفی ناخواسته جنگ نفت، آسیب محیط زیست است. هنگامی که نفت ارزان به راحتی در دسترس باشد، دیگر هیچ انگیزهای برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، از جمله انرژی خورشیدی و انرژی بادی وجود نخواهد داشت.
*** پیامدهای سقوط قیمت نفت، به وضوح مورد تامل قرار نگرفتهاند
اگر بازار نفت، درست مانند حال حاضر، همچنان اشباع باقی بماند، مردم نه تنها در آمریکا و کانادا، بلکه در هر نقطه دیگر جهان، عادت وحشتناک خود برای خرید وسایل نقلیه بنزینی را از سر خواهند گرفت. آنها میگویند، وقتی بنزین تا این اندازه ارزان است، چرا نباید یک ماشین 8 سیلندر سوار شویم؟
از این رو، ميتوان مشاهده کرد که پیامدهای سقوط قیمت نفت، به وضوح مورد تامل قرار نگرفتهاند. جنگ سرد نفتی برای از میان برداشتن ولادیمیر پوتین، آخرین مانع بزرگ بر سر راه پروژه «قرن جدید آمریکایی» نومحافظهکاران آمریکایی طراحی شده است، در حالی که پیامدهای مخرب آن، مانند یک دومینو، بر تمام بازارهای مالی اثر خواهد گذاشت.
انتهای پیام./.