به گزارش خبرنگار
احزاب و تشکلهای باشگاه خبرنگاران، "آیتالله مصباح یزدی" عضو مجلس خبرگان رهبری با حضور در افتتاحیه اردوی آموزشی تشکیلاتی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل "جهاد اکبر ۱۳" به سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدای سخنان خود گفت: این عنایتی که خدا به ما مرحمت فرموده، نعمت بسیار بزرگی است اینکه آدم هدف صحیح را بشناسد، راه صحیح رسیدن به هدف را بشناسد، و در کنارش لغزشگاهها و جاهایی که دیگران سقوط کردند را توجه پیدا کند و خود و دیگران را حفظ کند که این بسیار نعمت بزرگی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: در طول تاریخ کسانی بودند که به برکت هدایت انبیا راه صحیح زندگی را شناختند، قدمهایی هم در این راه برداشتند، ولی در ادامه کوتاه آمدند، یا باز ماندند و متوقف شدن و یا به سمت راست یا چپ گرایش پیدا کردند و از مسیر صحیح خارج شدند و حتی کارشان به جایی رسید که درست در نقطه مقابل قرار گرفتند. و این درسی است که از جریان تاریخ همه ما مخصوصا جوانانی که در تلاش و فعالیت و آرمان خواهی هستند باید به این نکته توجه کنند.
وی با بیان اینکه از بین کسانی که من میشناسم گروه شما، یکی از بهترین گروههایی است که توجه به این لغزشگاهها پیدا کردند و درصدد این هستند که اول خود و دیگران را از افتادن در این منجلابها حفظ کنند، اظهار داشت: در تاریخ این اتفاقات کم و بیش تکرار شده است و وقایع تاریخی اینقدر مشابه بهم هستند که برخی فیلسوفان تاریخ معتقدند که حرکت تاریخ مارپیچی است و دور دوم موازی میشویم با همان نقطه اول، و شاید همان دورههایی را که در دور اول طی کردیم در دور دوم هم تکرار خواهد شد اما سطح پایین تری؛ اما حوادث عین هم هستند.
آیتالله مصباحیزدی افزود: اگر به عنوان فلسفه و قاعده کلی در دورههای تاریخ نپذیریم، لااقل باید پذیرفت که بسیاری از حوادث تاریخ مشابه هم هستند و به همین اصل سبب این است که قرآن کریم بر روی حوادث تاریخی تکیه و تکرار میکند و در ذیل داستان میفرماید داستانی که برای شما تعریف کردیم مایه عبرت است برای کسانی که چشم دارند.
وی در ادامه اظهار داشت: در روایتهایی هم داریم که بینندگان و شنوندگان و نویسندگان گفتهاند که پیامبر اکرم فرمودند در مورد آنچه در بنی اسرائیل گذشت در میان شما اتفاق خواهد افتاد. این روایت را هم علمای اهل شیعه فرمودند و هم علمای اهل سنت که فرمودند شما هم راه بنی اسرائیل را خواهید پیمود و آنها در هر سوراخی وارد شده باشند شما هم وارد خواهید شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه اگر آنها وارد لانه سوسماری شده باشند شما هم وارد خواهید شد؟ یعنی اینقدر زندگی شما با زندگی پیشینیان به خصوص بنی اسرائیل شباهت دارد که تا این حد هم باید پیش بینی کنید، تصریح کرد: همان طور که بنی اسرائیل کجا رفت و چه شد منتظر باشید حوادث بعدی هم اتفاق بیفتد. البته اینها به عنوان قائده تغییر ناپذیر نیست ولی موارد مشابهی است که جای عبرت گرفتن دارد و در طول این شباهتها میتواند آینده خود را پیش بینی کرد.
وی با بیان اینکه بهترین مقطع تاریخی که میتوانیم از آن درس و عبرت بگیریم، زمان ظهور پیامبر اکرم یا همان صدر اسلام است، گفت: حادثهای اتفاق افتاد در یک گوشهای که از لحاظ علمی، فرهنگ، اخلاق و آداب و رسوم و همه آثار تمدن تقریبا در پستترین وضع بودند، از لحاظ مالی وضع بسیار پایین، اخلاق و آداب و شرایط تمدن در وضع بسیار بدی بودند. در آنها دختر داشتن مایه ننگ بود و باید آن را از بین برد و میگذاشتند زمانی که دختر به سن ازدواج رسید آن را در بیابان در گودالی دفن میکردند و برای آنها عیب بود که دخترشان در خانه مرد بیگانهای زندگی کند. این حد فهم و فرهنگشان بود.
آیتالله مصباح تصریح کرد: در چنین شرایطی فردی از میان خودشان، که یک جوان یتیم که پدر و مادر هر دو در طفولیت فوت کردند و زندگی با فقر و تنگ دستی گذشته است و حالا رسیده است به یک سن بلوغ اجتماعی و در عین حال همه مردم میدانند شخصی پاک و امین است اما ایشان را به عنوان یک شخصیت قبول ندارند. آنها شخصیت را در مال و ثروت مقام میدانند و اینها هیچ کدام در دست او نبود.
وی ادامه داد: خداوند به وسیله این شخص مردم را هدایت کرد. کار به آنجا رسید که گفتند اگر خدا میخواست پیامبری مبعوث کند در میان دو قبیله بزرگ کسی را انتخاب میکرد که دارای مقام بود، چرا در یک طایفه گمنام آن هم یک جوان گمنامی که بیسرپرست و بدون ثروت است انتخاب کرده است. این یکی از دلایلی بود که به گمان خودشان باعث میشد که به سمت پیامبر نیایند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه در مدت کوتاهی مخصوصا در مقیاس آن زمان باید حساب کنیم آن مردمی که از همه جا در فقر و بدبختی و عقب ماندگی بودند، رسیدند به جایی که دو کشور مهم جهان که قطبهای ترقی و پیشرفت و علم و صنعت بودند، آنها را خاضع گرفتند که یکی دولت روم بود و دیگری دولت ایران،ادامه داد: این عزتی که به وسیله همین پیامبر پیدا کرده بودند، اقتضا میکرد که احترام این پیامبر را خیلی نگه دارند و به خصوص در فرهنگی که آنها دارند که قبیلهای بود احترام گذاشتن او به این بود که فرزندان او و بستگان او را احترام میگذاشتند.
وی اضافه کرد: اما یکی از بهترین فرزندان این خانواده که شاید در عالم چنین فرزندی خداوند به کسی نداده باشد چه برسد به قوم ضعیفی که آنها بودند، همه چیز تمام از محبت و مهربانی و فداکاری و خدمت گذاری و بندگی خدا و تواضع و علم و فراست و تدبیر فهم آمدند بعد از ۶۰ سال از بعثت پیامبر این نوه پیامبر را که آن ویژگیها را داشت که در عالم نظیر آن پیدا نشده است به آن وضع فجیع به شهادت رساندند این با چه منطقی قابل توجیه است؟
آیتالله مصباح با بیان اینکه همه حوادثی که از صدر اسلام اتفاق افتاده است، قابل درس است، گفت: هنوز جنازه پیامبر زمین بود و کسانی که ۷۰ روز قبل وفات بیعت کرده بودند بیعت شکستند. داستان غدیر ۷۰ روز قبل از رحلت پیامبر اتفاق افتاد. و مسلمانها همه با علی بن ابیطالب (ع) بیعت کردند. شکستن بیعت در فرهنگ قبیلهای یکی از زشتترین کارها است. شاید کاری زشتتر از این در فرهنگ قبیلهای وجود ندارد.
وی افزود: از این تحولات خیلی آشفته نشوید. اینها عبرت است. در بین نسلها و گروههای مختلف حتی تحول در افراد مختلف اتفاق میافتد. در طول تاریخ از این نمونهها دارند. آنچه مهم است این است که از این تحولات عبرت بگیریم. این تحولات بعد از آمدن پیامبر و قبول اسلام و در میان طرفداران پیامبر این اتفاق افتاده است. امام حسین (ع) را بت پرست، زرتشتی، یهودی نکشتند. بلکه مسلمانها کشتند. خیلیهایشان حافظ قران بودند. در رکاب امیرالمؤمنین (ع) میجنگیدند. فرمانده سپاه علی (ع) بودند. بعضی از افرادی که در کربلا نقش داشتند چندی پیش در جنگ صفین فرمانده سپاه علی (ع) بودند. ولی بعد از مدتی ۱۸۰ در جه تغییر پیدا کردند.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: آنچه مهم است این است که دلیل این تغییر را بفهمیم. چطور میشود که انسان یک راهی را با فکر و استدلال انتخاب کند و قدم بردارد و در سن پیری ۱۸۰عقب گرد کند. ۱۸۰درجه به نقطه مقابل تغییر پیدا کند؟ اگر بین کفار و کسانی که از اول راه غلط انتخاب کردند و تابع عقل نبودند این اتفاق بیفتد انسان تعجب نمیکند. اما کسانی که در مکتب پیامبر بزرگ شدند. در زمان اسلام متولد شدند و رشد کردند. در درس پیامبر و جانشینانش شرکت کردند. چرا تغییر کردند؟ چگونه ممکن است مردمی از یک مسیر به مسیر ضدش تغییر مسیر میدهند؟
وی با اشاره به لزوم مراقبت از خود برای جلوگیری از انحراف گفت: آنچه مهم است این است که ببینم چه کسانی منحرف شدهاند یا در معرض انحراف هستند و مراقب باشیم خودمان دچار آن آفت نشویم. ما آدمی زاد هستیم. کسانی که سید الشهدا (ع) را کشتند مثل بقیه مسلمان بودند. نماز خوان و حافظ قران بودند و پشت علی نماز میخواندند.
آیتالله مصباح تصریح در ادامه اضافه کرد: اول اینکه قاعده کلی چرائی انحرافات را بفهمیم. دوم اینکه خودمان جریانشناس، مردمشناس و دشمنشناس شناس شویم. نقطههای انحراف و لغزش را بفهمیم. و خودمان دچار نشیم. چرایی و کجایی را نفهمیم این خطر برای ما هم هست. آن وقت نوبت کمک به بقیه میشود. وگرنه تا چرایی انحرافات را نفهمیم نمیتوانیم کمک کنیم.
وی با بیان اینکه نمونه انحرافات در نهضتهای دانشجویی هم وجود دارد، گفت: فردی که نماد پیروی از ولایت بود، در مدت کوتاهی ۱۸۰ درجه تغییر میکند. راز این انحرافات و چرخشها در مسیر زندگی و اهداف را امیرالمومنین در خطبهای در نهج البلاغه بیان کردند. این حالتها در فرهنگ اسلامی فتنه زدگی نامیده میشود. چطور میشود فتنهها آغاز میشود. «إنما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تتبدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیر دین الله»
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به حدیث امام علی عنوان کرد که طبق این خطبه دو عامل برای پیدایش فتنه وجود دارد و تاکید کرد: خط مستقیم نیست. همه افراد از یک مسیر دچار فتنه نمیشوند. دو نقطه شروع دارد. اولین عامل پیروی از دلخواهها و نفسانیتها است. همان کسانی که ایمان آوردند گوشه دلشان برای یک چیزی لک زده بود. و آرزوی دست یافتن به آن را داشتند. و این آرزو علنی نشده بود و در گوشه دل آنها مانده بود. یک زمانی موقعیتی فراهم میشود که به این آرزوها دست پیدا کنند. بستگی دارد چه هدفی در چه کسی قوی باشد یک کسی پول میخواهد. خب هوس این سیری ناپذیر است اما بالاخره چه استفادهای میخواهی بکنی؟
وی تصریح کرد: بین طلبهها یک جوکی وجود دارد. خوب طلبهها زندگی سادهای دارند. میگویند یک طلبهای بود با فقر زندگی میکرد. گاهی اوقات پاداشی یا شهریهای به او میدادند اینها را جمع میکرد. اینها که زیاد شد میترسید اینها را از دست بدهد، به همین خاطر اینها شب که میخوابید آنها را در متکایش پنهان میکرد، نصفه شب که طلبهها خواب بودند پولها را روی زمین پهن میکرد و آنها را نگاه میکرد و هم چنان میترسید که کسی بیدار شود و او را در این حالت ببیند. آنگاه با پولهایش حرف میزد، میگفت یکی شما را دوست دارد که با شما خانه بخرند. برخی شما را دوست دارند که با شما همسر بگیرند، برخی شما را دوست دارند که با شما غذا بخرند. من اما شما را به خاطر خودتان دوست دارم.
آیتالله مصباح ادامه داد: حالا این همه ثروت اندوختی بالاخره که چی؟ کلی پول دارد ولی بازهم میخواهد. این را برای خودش میخواهد. این جنون است. این هوس است هوسی که اگر غالب شد بر انسان دنبالش را میگیرند و این منشا فتنه است. تاریخ اسلام را که بررسی کنیم میبینیم ۹۰ درصد افرادی که منحرف شدند فریب هوس را خوردند.
وی افزود: عامل دیگری که باعث انحراف میشود بدعتهایی است که افراد میگذارند تا از آن بهره بگیرند. دلیل پیروی از هوای نفس روشن است به طور طبیعی ما به دنبال هوسهای غریزی هستیم و میخواهیم اشباع شویم. دین غریزه را کنترل میکند این روشن است اما گاهی مسائل پیچیده است، در برخی موارد برای اینکه به هوسها برسند تنها خودشان نیستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: گاهی فقط خود و خواستههای انسانی نیست میخواهم همه را تابع خود کنند، این نوع تسلط اعتباری بر انسان هاست، این عشق دیگری است. افرادی هستند حاضرند پول و ثروت و زندگی خود را خرج کنند برای اینکه دار و دسته تابع خود پیدا کند، این جنونی است که در برخی افراد وجود دارد، حتی حاضر است زهد داشته باشد و جلب توجه کند.
وی با بیان اینکه معیار ما باید قرآن باشد، گفت: این ریاست خیلی لذت دارد. مثلا یک نفر فکر میکند انقلاب را آنها درست کردند؛ یا حتی بالاتر امام را هم آنها درست کردند. تا میرسد به «انا ربکم الاعلی» و فردا میگوید من خدای شما هستیم! اصلا من خدای بزرگ شما هستم اگر نفهمیدی بفهم! حتی میگوید این نهرها زیر تخت من جریان دارد. بذل و بخششها کافی است. در تاریخ هم قهرمان میشود.
آیت الله مصباح افزود: البته برای هم سو کردن فکر مردم با خود نقشهها میکشد. اینجاست که به عامل دوم میرسیم. برای اینکه میخواهد دلها را تسخیر کند. ملاک این است که این دسته بندیها و جذب نیروها به ضرر ما تمام نشود و برای آن باید محک داشته باشیم و معیار ما باید قرآن باشد. اگر حرفهایی که میسازند حرفهای اسلامی باشد سودی هم اگر عائدش شد نوش جانش. اما نه اگر به اینها قانع نیست، این میخواهد به همه ریاست داشته باشد.
وی تصریح کرد: این آرا مطرح میشود. تولا علیها رجال رجال علی دین الله. روابط دوستانه بین افراد بر اساس دین است. ما پیغمبر را چرا دوست داریم؟ آیا دلیلی غیر از دین دارد؟ علت گرایش ما به امام حسین ع چیزی جز دین است؟ ما ائمه را دوست داریم چون راهنمایان دین ما هستند. اگر روابط بر اساس دین باشد باعث پیشرفت میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه اگر عواطف در این مسیر باشد منتهی میشود به دین اما وقتی رابطه دوستی و هدایت بین افراد بر اساس غیر دینی بود،ادامه داد: یک عده هم میخواهند مردم را بت پرست کنند تا مردم به آنها گرایش پیدا کنند. پس ناچار باید این ارتباط غیر دینی باشد و محور دیگری هدف قرار گیرد.
وی بیان داشت: اینجا که میرسی حق و باطل آمیخته میشود، و میخواهند همه را فریب دهند. یعنی ظاهر خوب داشته باشی اما باطن خراب. کاری میکنند تا همه احسنت بگویند اما معلوم نیست درونش چیست. بعدها معلوم میشود. مثلا شاعری در کنار شعر گفتن یک هدف دیگری دارد و مردم علاوه بر آنکه از شعرش لذت میبرند هدفش را نیز در مییابند.
آیتالله مصباح با بیان اینکه هر گروهی خطاهایی دارد،ادامه داد: اما یک سری تعبیرات مبهم هستند. اگر بنا بود که حق و باطل جدا شوند. یعنی اگر فقط حق بودند کسی نمیتوانست عیب کسی را بگیرد. یعنی اگر یک گروه حق وجود داشت و باطل وجود نداشت، اینکه میبینید هر گروهی از دیگری انتقاد میکند باید پذیرفت که هر گروهی خطاهایی دارد و هیچ کس صد در صد کامل نیست. اگر باطل نبود هیچکس به حق فحش نمیداد اگر هم باطل سراسری بود کسی سمت حق نمیرفت.
وی اظهار داشت: بعضیها در صدد نیروسازی و جذب افراد میآیند و در این راه حق و باطل را به هم میآمیزند تا دیگران را بفریبند. من در قم شاهد بودم. یک روزی برای امام فریاد میزدند و روز بعد فریاد برای شاه. روز ۲۸ مرداد من تهران بودم روز قبل از کودتا علیه مصدق شعار میدادند و روز بعد از آن شعار جاوید شاه. تبلیغات در تودههای مردم اثر دارد اما خواص به این زودیها تحت تاثیر قرار نمیگیرند و دنبال راه برای جذب نیروها میآیند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر این موضوع که فتنه ابتدا از خواص شروع میشود، گفت: اینها هوس برشان مسلط شده است. به همین خاطر است که فتنه اول از خواص شروع میشود. آنگاه مردم را گمراه میکنند و آنان را به سمت آنان میکشانند. ما با مذاهب مختلف کم و بیش آشنایی داریم و در درجه اول راه را تقویت کنیم تا بدانیم چیست و ماهیتش چیست؟ پردهها که برداشته میشود تازه فتنهها برملا میشود. یا خودش راه خداپسندانه نمیکشد در نقشهاش یا آنان نیز در دام میافتند. و مردم را گمراه میکنند.
وی افزود: هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه معرفت خود را افزایش دهیم و راه را بشناسیم. تغییر دین و مذهب در غرب یک چیز طبیعی است صبح یک مذهب و شب یک مذهب. در غرب یک مذهب پروتستان بیش از هزار شعبه دارد. و فردا خیلی راحت یک کسی یک مذهب جدید میآورد.
آیتالله مصباح بیان داشت: ما اگر میخواهیم از اسلام پیروی کنیم باید آن را خوب بشناسیم. باید شناخت پیدا کنیم و گرنه یک روز یک جا ما را گول میزنند و چیزی که نیست غالبمان میکنند. باید اسلام را خوب بشناسیم. کسانی بودند که بیشترین معرفتها را به اسلام داشتند اما همین افراد بالاترین خیانتها را داشتند. اگر معرفت نداشته باشیم و اسلام را نشناسیم گول میخوریم و خیانت میکنیم. خیانت کارها کسانی هستند که پشت پرده مذاکراتی که دارند هر حرکتی میکنند.
وی اضافه کرد: نمیتوان گفت اینها جهل داشتند نه اینها حسابی واردند و آگاهند. ما باید معرفت خوبی داشته باشیم دوم خود سازی. در جوانی باید خود را تربیت کنیم. من در وصیت نامه شهدا چیزی غیر از پیروی از رهبری و عمل به دین اسلام چیزی ندیدم. آخرین اهداف ما این نیست. از دین صحبتی نیست. نگران آخرت نیستیم. آیا ما همان کشوریم؟ همان انقلابیون هستیم؟ برای دور بودن از این آفات باید خود را تربیت کنیم. تقوا، خود سازی، بت نکنیم چیزها را برای خودمان. اما اگر هوسهای دنیا برایمان بت شد دیگر امید هدایت نباید داشت.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان خاطرنشان کرد: معرفت صحیح و خودسازی، تنها راهی است که گوشههای انحراف و کوچکترین زوایا را بشناسیم. چرا بالاترین اهداف ما «برداشتن تحریمها» شده است؟ در حالی که اسلام ما و انقلاب ما اهداف دیگری داشت، آیا میتوان گفت این انقلابیون امروزی، همان افراد گذشته و انقلابیون دیروز هستند؟ همان سخنرانان طوفانی و انقلابی دیروز هستند؟
انتهای پیام/