پژوهشگر تاربخ آذربایجان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران تبریز گفت: در نمای اصلی بقعه و مسجد دال و ذال سه در ورودی و چهار پنجرهی آهنی سبز رنگ وجود دارد که درب میانی و درب و پنجرهای که در ضلع شرقی قرار دارد متعلق به مسجد است و بر بالای هر کدام از دربها کتیبهای نصب شده است که کتیبه ی درب میانی از جنس مرمر ومتن آن آیه ی 18 از سورهی مبارکهی توبه و کتیبه ی درب ضلع شرقی از جنس کاشی آبی و فیروزهای است و عبارت "مسجد دال ذال"یر روی آن حک شده است و درب ضلع غربی و سه پنجره ی آن متعلق به بقعه ی امامزاده دال ذال است.
ابعاد بقعه دوازده متر طول با شش متر عرض است که دارای پلان مستطیل شکل است نمای بیرونی دارای ازارهای به ارتفاع یک مترو نیم از جنس مرمر است و قسمتهای بالای ازاره با آجرهای سه سانتی نما کاری شده است.
خاماچی افزود:این مسجد را پیشینیان به نام "الدار" نام گذاری کردند که از دیوار غربی مسجد راهی به بقعه ی امام زاده دال تجدید بنا شد.در کتب قدیمی آمده است که دو قبر موجود در آنجا از مزارهای کهن است که در کتاب روضات الجنه نیز به آن اشاره شده است که مرقد و مزار آن دو بزرگوار در مسجد دار در درب مهاد مهین (میار میار)در حوالی محله سنگ سیاه مشخص شده است و آنها را امامزاده میگویند.
وی ادامه داد:خواجه محمد پارسا در وقت توجه به حج به زیارت قبر این دو بزرگوار مشرف شد و در متون تاریخی هم این دو امامزاده دال و ذال را از فرزندان محمد حنفیه دانستهاند و با توجه به اینکه هشام بن عبدالملک بن مروان امام سجاد را به شهادت رساند شروع به آزار و اذیت سادات نمود و در نتیجه آنها به شهرهای مختلف مهاجرت کردند و آن دو بزرگوار نیز به تبریز آمدند.
بهروز خاماچی بیان کرد: آنها برای مدتی در تبریز مخفی بودند تا آنکه ملاعین و هواخواهان بنی امیه آنها را در آن مسجد شهید کردند و به دار کشیدند و به این دلیل این مسجد به نام دال و ذال معروف شد. دال اشاره به اسم عبداله بن جعفر اول از نوادگان محمد بن حنفیه و ذال اشاره به اسم عبداله راس المذری پسر جعفر ثانی دارد.
پژوهشگر تاریخ آذربایجان به گفته ی مرحوم حاج سید مرتضی غروی اشاره کرد که امام جماعت مسجد دال و ذال پدران و اجداد وی بودند و درباره ی سیادت در این مسجد هیچگونه اشکالی وجود ندارد.
وی گفت: ازدوجهت این مسجد را دال و ذال گفتهاند یکی از جهت تقیه و خوف از اعادی و ظالمان که تصریح به نام آنان نمیکردند و دیگر اینکه مردم دارالسلطنه ی تبریز جهت تخفیف در تکلم و آسانی آنها را بدین نام میخواندند که تاکنون نیز به این شهرت معروف و باقی است.و در مورد قدمت این مکان اطلاع دقیقی در دست نیست.