به گزارش
خبرنگار دفاعی- امنیتی باشگاه خبرنگاران، در هر کشوری شناخت اسطورههای مقاومت برای نسلهای آینده یک ضرورت است.
آشنایی
با اسطورههای شهادت و مقاومت ایران اسلامی که ویژگی منحصر به فرد ایمان و
معنویت را با آمادگی رزمی و دفاعی خود تلفیق کردند برای نوجوانان و جوانان
کشورمان، جذاب و مفید است.
به همین منظور
باشگاه خبرنگاران، در نظر دارد تا به معرفی مفید و مختصر شهدای شاخص با عنوان "ستارگان آسمان ایران اسلامی" به ترتیب حروف الفبا بپردازد.
اگرچه
همه شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مقاوم و سربلند و عزیز،
ستارگان آسمان ایران اسلامی هستند و هرکس در هر شغل و مسئولیتی که قرار
دارد و نفس میکشد، مدیون این فداکاریها و از جان گذشتگیها است.
سردار شهید علیرضا موحد دانشعلیرضا در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1356 دیپلم گرفت.
وی در محافل و هیئتهای مذهبی شرکت گستردهای داشتند و به خاطر صدای گیرا و دلنشینش در عزاداری سالار شهیدان در ماه محرم به مداحی و نوحهخوانی میپرداخت.
پس از دریافت مدرک دیپلم به سربازی اعزام و در پادگان جمشیدیه به خدمت مشغول شد و در همان سال بود که زمزمههای انقلاب از گوشه و کنار برخواست و رفته رفته گسترش یافت و شهید موحد دانش که زمینه اینگونه فعالیتها را داشت در ارتباط با یک سری از عناصر اعتقادی در دوره سربازی به روشنگری سربازان پرداخت و با فرمان امام خمینی-ره- مبنی بر فرار سربازان از پادگان، وی و جمعی از سربازان از سربازخانهها فرار کردند.
وی در تاریخ 12 بهمن 1357 روز ورود امام-ره- در گروه انتظامات کمیته استقبال به فعالیت پرداخت.
در سال 1358 به عضویت در سپاه درآمد و سپس به منطقه غرب کشور در "سر پل ذهاب" اعزام شده و به عنوان مسئول گردان حضوری پرتلاش داشت.
در عملیات "بازی دراز" و به عنوان فرمانده کارآمد و مؤثر در کنار همرزمانش حماسهای ماندگار آفرید. او در این عملیات بر اثر انفجار نارنجک صوتی، دستش قطع شد.
حاج علی در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس، فرمانده گردان بود.
وی در عملیات "والفجر 1" فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع) بود. او در این عملیات از ناحیه سر زخمی شد، اما با همان جراحت از پای در نیامد و در عملیات و در کنار رزمندگان ماند.
او در عملیات "والفجر 2" - 13 مرداد 1362- با شوق و روحیهای بالا شرکت کرد. وی در پیشاپیش نیروها حرکت میکرد و در همین عملیات بود که شهید شد.
حاج علی تا آخرین توان خود جنگید، حتی در آخرین لحظات زندگی با وجود زخم بدی که داشت سیم ارتباط تلفنی بعثیها را با دندان قطع کرد و بعد رسیدند و او را تیرباران کردند.
انتهای پیام/