سخنان انديشمندان بزرگ جهان در ستايش پيامبر اسلام؛

آئين حضرت محمد (ص) وتعاليم او دو نمونه اجتماعي براي زندگي بشريت است/شعر گوته برای حضرت محمد(ص)

ظهور اسلام در پرتو مجاهدت هاي نبي اکرم (ص) و اصحاب و اهل بيت بزرگوار آن حضرت نقطه عطفي در تاريخ است که دستآوردهاي بيشمار و پيشرفتهاي همه جانبه تمدن کنوني را فرا روي بشر قرار داده است.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،ظهور اسلام در پرتو مجاهدت هاي نبي اکرم (ص) و اصحاب و اهل بيت بزرگوار آن حضرت نقطه عطفي در تاريخ است که دستآوردهاي بيشمار و پيشرفتهاي همه جانبه تمدن کنوني را فرا روي بشر قرار داده است و كوچكترين دستآورد آن گسترش تمدن و فرهنگ ، نجات انسانها از ظلم جهالت وعالمگير شدن علوم انساني و تجربي در جهان اسلام وسپس انتقال آن به ساير ملل و دول از جمله غرب و ايران است. بطوريکه بدون اين تعاليم اين آيين آسماني هر گز تمدن هايي چون روم ، مصر و ايران باستان راهي به دورانهاي طلايي خويش نداشتند. دلايل تاريخي اين حقيقت نيزغير قابل انکار و بي شمار است. يکي از اين دلايل اقرار مکرر دانشمندان اسلامي و خصوصا غير اسلامي و اروپايي به اين حقيقت عظيم است .

ولي متاسفانه جامعه به ظاهر پيشرفته غرب و دلدادگان داخليش جنگ رواني گسترده اي را عليه جهان اسلام شروع نموده اند. و در تلاش براي زشت نمود دادن چهره اسلام و پيامبر(ص) هستند تا بدين وسيله جلوي گسترش نور سالم و تعاليم نبي اكرم(ص) را بگيرند و تاج و تخت خود را از خطر " آگاهي " انسانها حفظ كنند. .غافل از اينكه دانشمندان بنام همين جوامع نه تنها پيامبراسلام را از بزرگان طراز اول تمدن بشري ميدانند بلکه با صراحت تمام بر جهاني شدن دين اسلام به علت مزاياي بي شمار آن اقرار نموده اند. آيا با وجود ستايش اين دانشمندان و انديشمندان براي پيامبر(ص) ارزشي براي كلام توهين كنندگان به پيامبر باقي مي ماند؟ وآيا اين اهانت ها تاثير جز خواري بيشتر آنها و آشكار شدن نيات پليدشان دارد؟

گوشه اي از نوشته ها و سخنان انديشمندان بزرگ جهان كه در آن به ستايش پيامبر و دين پاك و كاملش پرداخته اند را ميخوانيم:

تولستوي نويسنده وفيلسوف اخلاق گراي معروف روسيه که آموزه هايش سر مشق رهبران بزرگ سياسي در جهان بوده است در کتاب اسلام وعرب دکتر گستاولوبون صفحه 154و159 دیدگاه و نظر صائبي در مورد پيامبر اسلام دارد که موضوع آن ماهيت و انگيزه پشت پرده کاريکاتورهاي توهين آميز غرب را بر ملا ميسازد.

تولستوي که سر مشق افرادي همچون گاندي بوده چنين ميگويد:

شخص شخيص پيامبراسلام سزاوار همه گونه احترام واکرام ميباشد. شريعت پيغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آينده عالمگيرخواهد شد.

ودر جايي ديگر گويد:

شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است.

واشنگتون ايروينگ نويسنده وکنسول امريکا در اسپانيا در كتاب( Mohamad andhis succesors ) ميگويد:

تمام آيات قرآن محکم وپر معني ميباشد واز روي شعور نوشته شده است. بنابراين سندي که باعث تسلي قلب خودمان در دست باشد نداريم.

 کارل مارکس (پدر كمونيسم) در کتاب محمد عند علما الغرب صفحه 101 :

محمد مردي بود که.... از ميان مردمي بت پرست با اراده آهنين برخواست و آنان را به يگانه پرستي دعوت کرد و در دلهاي ايشان جاوداني روح و روان را بکاشت بنابراين او را نه تنها بايد در رديف مردان بزرگ و برجسته تاريخ شمرد بلکه سزاوار است که به پيامبري او اعتراف کنيم و از دل وجان بگوييم که او پيامبر خدا بوده است.

وی در جایی دیگر می گوید:

حقیقت انکار ناپذیر این است که محمد مبعوث شد تا رسالتی را که خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد.

جواهر لعل نهرو در کتاب نگاهي به تاريخ جهان:

مذهبي که پيامبراسلام تبليغ ميکرد بواسطه سادگي و.راستي و درستي آن و دارا بودن طعم دموکراسي و برابري ، مورد استقبال توده هاي کشور هاي مجاور شد.

 

ولتر فرانسوي( کتاب اسلام از نظر ولتر صفحه 28و53):

حضرت محمد بي گمان مردي بسيار بزرگ بود. وي جهانگشايي توانا ، قانونگذاري خردمند ، سلطاني دادگر و پيامبري پرهيزگار بود.او بزرگترين نقشي را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادي ايفا کنددر روي زمين ايفا کرد.

پير سيمون لاپلاس: منجم ، رياضيدان بسيار معروف فرانسوي قرن 18و 19 ميلادي ميباشد که نظريات او تحولات بزرگي در نجوم ايجاد کرده است او يکي از محققين غربي است که در مورد دين مبين اسلام چنين اظهار نظر نموده است (مجله مکتب اسلام ارديبهشت 52 صفحه69) :

گر چه ما به اديان آسماني عقيده نداريم ولي آئين حضرت محمد (ص) وتعاليم او دو نمونه اجتماعي براي زندگي بشريت است بنابراين اعتراف ميکنيم که ظهور دين او و احکام خردمندانه اش بزرگ و با ارزش ميباشد و بهمين جهت از پذيرش تعاليم حضرت محمد بي نياز نيستيم.

پرفسور ارنست هگل: يکي از بزرگترين و پر نفوذترين فلاسفه قرن 19و آلماني الاصل درکتاب زندگاني محمد نوشته توماس کارلايل صفحه48ميگويد:

اسلاميت طرح خيلي جديد ودر عين حال ، طرز غير مخدوش وبسيار عالي توحيد ميباشد.

هربرت جرج ولز نويسنده ومحقق انگليسي در کتاب "سرمايه سخن" ميگويد:

اسلام تنها ديني است که هر بشر شرافتمند ميتواند بداشتن آن افتخار ورزد،

گوته دانشمند، شاعر نويسنده معروف ألماني که تاثير عميقي بر ادبيات ألمان وجهان بجاي گذاشته درکتاب ديوان شرقي وغربي مي گويد:

مندرجات کتاب قرآن...ما را مجذوب ميکند و بشگفت مي آورد و سر انجام بتعظيم و احترام بر مي انگيزد.

اين شاعر پرآوازه آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این آیین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد» درباره پیامبر اعظم (ص) سرود. این قطعه شعر از زبان نزدیک‌ترین خویشان پیامبر؛ یعنی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام گفته می‌شود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص) و راهنمایی‌اش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد می‌آورد.

شعر گوته با محوریت معرفی شخصیت والای پیامبر از زبان دو دردانه تاریخ اسلام و تشیع روایت می‌شود. اما همان طور که این مسئله را با خواننده‌اش در میان می‌گذارد، مسیر تاریخی پیامبر و همچنین گسترش مرزهای اسلام در جهان را نیز به عنوان بخش تاریخی متن، مورد تأکید و توجه قرار می‌دهد. پایان شعر با اعتقاد و ایمان این شاعر آلمانی به معاد و جهان ازلی و همچنین یقین وی بر پیروزی رسالت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله همراه است. شاید شیفتگی و علاقه شاعر به زندگی و مذهب پیامبر است که فردی اروپایی و غربی را با آن همه تهاجم فلسفه‌های متضاد و مختلف در پیرامون خود، به مفاهیم معنوی و والای اسلام علاقه‌مند می‌سازد. اینک قسمتی از شعر "نغمه محمد" را می‌آوریم:

«بنگر بدان چشمه

همان که از کوهساران می‌جوشد

چه با طراوت و شاد

و می‌تراود به سان چشمان ستارگان آن‌گاه که می‌درخشند

و با ورودی پیشوا گونه و راهبر

همه چشمه‌ها را که برادر اویند

با خویش همراه می‌سازد

و در آن پایین اعماق درّه

در مقدم این رود، گل‌ها می‌رویند

و سبزه‌ها از نفسش حیات می‌یابند...».[1]

جرج برنارد شاو ، نویسنده معروف ایرلندی درباره پیامبر اکرم (ص) می‌گوید:

« او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می‌شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می‌کرد. او عالی‌ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزش‌های او را به صحنه عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است. در سال 570 بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت کوتاه 23 سال از پیامبری‌اش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد. وی مردم را از جنگ و نزاع‌های قبیله‌ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بی قانونی به زندگی نظام‌مند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد. تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا پس از او نشناخته است. تصور همه این عجایب باور نکردنی در طی این دو دهه نخست است».(2)


مهاتما گاندي رهبر فقید هند در کتاب اسلام شناسي غرب صفحه 36مي گويد:

حيات شخص پيامبر اسلام به نوبه خود نشانه وسر مشق بارزي براي رد فلسفه عنف واجبار در امر مذهب ميباشد. او در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت محمد(ص) می‌گوید:

«جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیون‌ها انسان جا گرفته، «محمد» است. از اینجا من متقاعد شده‌ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. «محمد» سخت ساده زیست بود. مثل دیگر پیامبران متقی بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی‌باکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگی‌های محمد(ص) بود. قبل از این ویژگی‌ها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمی‌کرد».[3]

 لامارتین مورخ مشهور می‌گوید:

« اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت‌انگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟ نام‌آورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانروایی‌ها را ایجاد کرده‌اند. اگر نگوییم آنچه بنیاد نهاده‌اند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو می‌پاشد، ایجاد نکرده‌اند.

این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسله‌ها، بلکه میلیون‌ها نفر؛ یعنی یک سوم از ساکنان این جهان و حتی بیشتر از آن را حرکت داد. او پرستشگاه‌ها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشه‌ها و نفوس را متحوّل کرد. صبر او در پیروزی، بلند همتی او که تماماً در جهت یک عقیده بود، نه نوعی تلاش برای فرمانروایی، نمازهای بی‌نهایت او، زمزمه‌های سرّی او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است. محمد یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی با وفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقه‌مند و پدری با محبت بود. همه را با هم داشت. مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه‌های مختلف زندگی، بر او برتری یابد یا با او برابری کند. فقط آن شخصیت نوع‌دوست بود که چنین کمالات باورنکردنی را در خود جمع کرده بود».[4]

خانم‌کارن‌آرمسترانگ ، از صاحب‌نظران غیر مسلمان وین است. پس از یازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش‌ترین کتاب‌های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است:

«بیشتر اهتمام پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شده است. محمد(ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیک‌ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد(ص) در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند. انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهم‌تری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد».[5]

ویل دورانت:

محمد، پیغمبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد.

الکساندر دوما :
محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه‌های بزرگی بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.

آلفرد گیوم :

محمد، یکی از عظیم‌ترین شخصیت‌های تاریخی است که در ایمان به وجود خدای یگانه غرق شده بود.

واشنگتن ایرونیگ :
او سریع الانتقال و دارای حافظه قوی، دیدی بلند و استعدادی سرشار بود.


ژان ژاک روسو :
حضرت محمد، پیامبر اسلام، نظریه بهتری داشت و توانست سیستم سیاسی خود را به خوبی متحد سازد.[6]

-----------------------------------

منبع:
[1]. محمد در اروپا، مینو صمیمی، مترجم: عباس مهرپویا، انتشارات مؤسسه اطلاعات.
[2]. پیامبر اعظم(ص) در ایینه گفتار اندیشمندان غیر مسلمان، محمد کاظم جعفر زاده فیروزآبادی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.
[3]. ویژه‌نامه پیامبر اعظم (ص)، مؤسسه فرهنگی قدس، مهدی نصیری، ص 61.
[4]. ماهنامه سیاحت غرب، ش 38، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، حسین پاشا.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. زندگی‌نامه پیامبر اسلام، کارن آرمسترانر (ص) از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان نظر انديشمندان غربي و غير مسلمان درمورد پيامبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله و آيين اسلام
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.