به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، همه ما در معرض انواع متفاوتی از تبلیغات هستیم، مگر اینکه تارک دنیا شویم و از رسانههای گروهی و فضای اینترنت دور بمانیم و حتی از خیابانهای محل زندگیمان هم عبور نکنیم تا چشممان به یکی از این تبلیغات نیفتد، اما آیا واقعا تبلیغات روی ما و جامعهمان اثرگذار است و اگر پاسخ مثبت است، آن اثرات چیست؟
تبلیغات
برای کسانی که در بخش گرافیک و تولید برنامههای تبلیغاتی فعال هستند،
بازار کار مناسبی ایجاد میکند. همچنین با افزایش حجم فروش محصولات و توزیع
کالاها به طور غیرمستقیم فرصتهای شغلی را افزایش میدهد. تبلیغات موجب
رقابت بین واحدهای تولیدی شده و با افزایش تنوع و کیفیت در محصولات موجب
بالا رفتن و بهتر شدن استاندارد زندگی مردم میشود. درواقع شرکتها با
تولید محصولات جدید و تبلیغ کالایشان که به رفاه بهتر مردم میانجامد،
میتوانند تاثیر خوبی روی سطح زندگی مردم بگذارند.
تبلیغات زمانی میتواند
موثر و موفق باشد که محصولات خوب و باکیفیتی ارائه دهد. بنابراین
تولیدکنندگان برای اینکه بتوانند در بازار رقابتی موجود حداکثر سود را
ببرند، سعی میکنند محصولی به مراتب باکیفیتتر و ارزانتر از دیگران به
بازار عرضه کنند. از طرفی تبلیغات نوعی نیروی انگیزه و تشویق بسیار قوی
محسوب میشود.
درحقیقت مردم به کار بیشتر و کسب درآمد بیشتر به منظور خرید محصولات جدید تشویق میشوند و به این ترتیب جامعه رو به رشد و ترقی پیش میرود. اما مهمترین ضرر تبلیغات محصولات، افزایش قیمت آنهاست. از آنجا که بیشتر مواقع تبلیغات بسیار هزینهبر است و گران تمام میشود، صاحبان کالا با افزایش قیمت کالایشان، هزینه تبلیغات را از خریدارانشان میگیرند.
مشکل دیگر شکست خوردن شرکتهای تجاری کوچک، با وجود داشتن کالاهای باکیفیت، است. شرکتهای تجاری بزرگ بیشتر بودجه خود را صرف تبلیغات در رسانهها کرده و با بزرگنمایی، کالاهای بیکیفیت خود را براحتی به فروش میرسانند. حال آنکه ممکن است شرکتی کوچک کالایی بسیار بهتر داشته باشد اما به دلیل نداشتن امکان تبلیغات ناشناس باقی مانده و از دور رقابت خارج شود.
افزایش مادیگرایی
تبلیغات به روشهای مختلفی، مادیگرایی را افزایش میدهد. ابتدا کاری میکند که مردم فکر کنند به کالاهای جدیدی نیاز دارند و آنها بیشتر مواقع کالاهایی میخرند که هرگز به آن نیاز نداشتهاند، اما با تلقین تبلیغات به این نتیجه رسیدهاند که داشتن آن محصولات لازم است. از طرفی مردم تشویق میشوند که با خرید کالاهای بیشتر و بهتر با یکدیگر رقابت کنند و در واقع بر اساس داراییهایشان مورد قضاوت قرار گیرند. جامعه به مرور به سمت مصرفگرایی و اسرافکاری پیش میرود و مردم مدام کالاهای قدیمی خود را دور ریخته و نو جایگزین میکنند. به این ترتیب منابع باارزش زمین را هدر میدهند. درضمن اضطراب و نگرانی درخصوص تهیه کالاهای بیشتر نیز افزایش مییابد.
تشویق رفتارهای غیرمنطقی
تبلیغات مردم را به کسب لذتهای آنی تشویق میکند و موجب میشود دوراندیشی را کنار گذاشته و رفتارهایی بر مبنای هوس از خود بروز دهند. ممکن است حتی برای خرید کالایی که برای خریدنش بسیار تشویق شدهاند، از دیگران پول قرض کرده یا وام بگیرند و در قبال آینده خود و کسانی که به آنها وابسته هستند، احساس مسئولیت نکنند و خود را به دردسر اندازند.
ترسیم نادرست از یک زندگی خوب
بیشتر مواقع تبلیغات مردم را برای رهایی از ناراحتیها و مشکلات روحیشان به خرید بیشتر تشویق و طوری القا میکند که اگر مثلا فلان کالا را بخرند دیگر در زندگی غمی نخواهند داشت، حتی برخی شرکتها برای رسیدن به سود بیشتر سعی میکنند تا سبک زندگی مردم جامعه خود را عوض کنند. آنها عزت نفس مردم جامعه را هدف قرار میدهند و تلاش میکنند به آنها تلقین کنند زمانی شاد خواهند بود که زندگیشان را با خرید کالاهای مختلف و جدید ـ حتی اگر با معیارهای جامعهشان فرسنگها فاصله داشته باشد ـ تغییر دهند.
از بین رفتن اخلاق اجتماعی
از آنجا که مردم به خرید بیشتر تشویق شدهاند، رفتارهای خودخواهانهای از خود بروز داده و طمعکار میشوند و به جای همکاری با هم برای داشتن جامعهای سالم، به منظور رسیدن به درآمد بیشتر به یکدیگر بدی میکنند و به هم آزار میرسانند.
تغییر الگوی مصرف غذا
این روزها هرکجا قدم بگذارید با انواع تبلیغات مختلف خوراکی روبهرو میشوید. در واقع این تبلیغات دائم به مردم تلقین میکنند که گرسنه هستند و باید نوعی خوراکی حاضری بخرند و البته هرگز سخنی از مواد مضر و چربیهای موجود در این مواد به میان نمیآورند. این خوراکیها معمولا حاوی کالری بیش از حد است و فیبر، ویتامین و مواد معدنی کمی دارد. مردم با مصرف آنها دچار بیماریهایی چون چربی بالا، دیابت نوع 2، نارساییهای قلبی، فشار خون و حتی سرطان میشوند. بدتر از همه اینکه نوجوانان تحت تاثیر تبلیغات این نوع غذاها به غذاهای حاضر روی آورده و سلامتشان و سلامت آینده جامعه به خطر میافتد و هزینههای گزاف برجای میگذارد.
اثرات تبلیغات بر کودکان و نوجوانان
معمولا کودکان ـ بویژه زیر 8 سال ـ کارکرد واقعی تبلیغات را نمیفهمند و هرچیزی که در این تبلیغات عنوان میشود را بلافاصله و بدون هیچ تردیدی میپذیرند و این مساله آنها را در برابر این تبلیغات بسیار آسیبپذیر میکند. در واقع جامعهای که نسبت به آینده خود احساس مسئولیت میکند باید جلوی اثرات سوء این تبلیغات را بگیرد و اجازه بهره بردن از کودکان را به سودجویان ندهد.
کنترل رسانهها
گاهی اوقات رسانهها برای کسب درآمد بیشتر دست به تبلیغ هرنوع کالایی میزنند بدون اینکه به کیفیت آن کالا توجه کنند و به این ترتیب زیر سلطه واحدهای تجاری درمیآیند. این موضوع میتواند روی مردمی که به رسانههای گروهی اعتماد کردهاند اثرات منفی و ناخوشایندی برجای بگذارد.
بروز جرایم
گاهی دیده شده است کسانی که نسبت به دیگران توان خرید کمتری دارند، دچار ناامیدی شده و برای جبران این احساس خود دست به جرایم متفاوت بزنند.