آنچه از شواهد امر پیداست، اصلاحطلبان الگوی آینده خود را برای فتح کرسیهای مجلس بر اساس رفتار سیاسی خود در انتخابات ریاست جمهوری قراردادند و در این بین، حجتالاسلام ناطق نوری، بهترین فرد برای آنها محسوب میشود.
حضور حجتالاسلام ناطق نوری بهعنوان مهره کلیدی برای در دستگیری مجلس دهم از جمله مباحث مورد توجه این جریان است و به همین منظور گاه و بیگاه از وی برای حضور در همایشها و برنامههای خود دعوت به عمل میآورند.
همایش بزرگ اصلاحطلبان در 25 دیماه سال 93 آخرین مراسمی است که اصلاحطلبان سعی دارند با دعوت از حجتالاسلام ناطق نوری وی را به منافع حزبی خود گره بزنند و از ظرفیت او که سالیانی ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت استفاده کنند.
در همین راستا شایعه حضور ناطق نوری در همایش اصلاحطلبان قوت گرفته بود که دفتر این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام این موضوع را از ریشه تکذیب کرد.
یک عضو دفتر حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس گفت: برای این مراسم نه با شخص آقای ناطق نوری و نه دفتر ایشان تماسی گرفته نشده است.
وی تأکید کرد: دراینباره هیچ دعوتنامهای نیز برای حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری ارسال نشده و ایشان نیز هیچ قولی دراینباره ندادهاند. [1]
حجتالاسلام ناطق نوری که سعی دارد خود را خارج از جناحبندیهای سیاسی نشان دهد، همواره به ندای اصلاحطلبان پاسخ منفی داده است و پروژه نامزد اجارهای اصلاحطلبان برای بار دوم را دچار مشکل ساخته است.
از سوی دیگر، زمزمههای پروژه اصلاحطلبان برای دعوت از حجتالاسلام ناطق نوری یک بعد دیگر نیز دارد و آن نقش هاشمی رفسنجانی در اعمالنظر بر روی لیست نهایی اصلاحطلبان است. در همین راستا حجتالاسلام رهامی، دبیر کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفته است: در لیست انتخاباتی اصلاحطلبان نظر آقایان خاتمی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، عارف و سایر نیروهای مؤثر اصلاحطلب تأمین خواهد شد.[2]
اما به نظر میرسد با توجه به مشکلاتی که از زمان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در اردوگاه اصلاحطلبان به وجود آمده است، یک پای دیگر این پروژه نیز میلنگد.
عارف یکی دیگر از لیدرهای اصلاحات، روی مسئله رهبری اصلاحات تأکید کرده است و رهبری خاتمی در اصلاحات را رد کرده است؛ رئیس بنیاد امید ایرانیان که با تشکیل این بنیاد مجزا از بنیاد باران، استقلال خود در جریان اصلاحطلب را اعلام کرد؛ در پاسخ به این سؤال که آیا جریان اصلاحات رهبری مشخصی دارد یا خیر گفت: در پاسخ به این سؤال که اصلاحات رهبر دارد یا خیر، میگوید: اینکه اسم برده شود نه. رهبران کل جریان با یکدیگر هماندیشی میکنند و قطعا در انتخابات به سمت یک رهبری خواهیم رفت. الان جریان اصلاحات فعالیت خود را انجام می دهد و زود است که از الان برای مدیریت جریان در انتخابات بگوییم، که رهبری با کدام مرجع است. ان شا الله این ها زودتر مشخص خواهد شد.[3]
آنچه از اخبار و شنیدههای رسانههای مختلف منعکس شده است، محمد خاتمی سعی دارد به کمک هاشمی رفسنجانی مانند سال 92 نبض جریان اصلاحات را در دست گیرد و پتانسیلهای مختلف را برای این منظور جذب نماید. بر همین اساس گفته میشود که خاتمی در یکی از جلسات گفته است که «اهداف ما با آقای هاشمی مشترک است و هر دو میخواهیم مجلس خوبی داشته باشیم و دوست داریم روحانی هم به جمع ما بیاید اما او مایل نیست و دارد به سمت دیگری پیش میرود.»[4]
اما مشکل در این زمینه عدم تمکین برخی از احزاب تازه تأسیس و همچنین اقناع افرادی چون عارف و حجتالاسلام ناطق نوری برای رسیدن به اجماع است. از سوی دیگر، به نظر میرسد جریان اصلاحات باید بدون استفاده از پتانسیل ناطق نوری به بازی خود ادامه دهد اما حضور عارف و خاتمی بهعنوان دو پادشاه، در الگوی انتخاباتی اصلاحطلبان به روشنی نشان از این واقعیت میدهد که دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجند، دو فردی که نظام اسلامی نسبت به یکی از آنها (محمدرضا عارف) احساس اعتماد و اصلح بودن دارد و نسبت به دیگری (محمد خاتمی)، احساس معلق بودن در نقطه مرزی درون نظام و خارج از نظام و قاعدتا در زمین بازی، عارف شانس بیشتری نسبت به خاتمی برای لیدر شدن در جریان اصلاحات را دارد و به نظر میرسد، عارف از همین شاخص برای رهبری اصلاحات استفاده خواهد کرد.
عارف از زمان انتخابات
ریاست جمهوری دلخوریهایی از جریان اصلاحطلبی دارد و از سوی دیگر ناطق نوری نیز به
دلایل مختلف نسبت به حضور در جریان اصلاحطلب و حتی یک جریان خاص امتناع
میورزد.
از سوی دیگر، سنگپرانیهای اصلاحطلبان سنتی نسبت به احزاب تازه تأسیس مانند حزب ندا نیز سبب شده تا انشقاق و دودستگی میان نسل جدید و قدیم در این جریان ایجاد شود و به نظر میرسد اصلاحطلبان در آینده در زمینه ارائه لیستهای انتخاباتی دچار مشکل و حتی چند پارگی شوند.