این کتاب از سوی محمد البحیری از روزنامه مصری الیوم و پژوهشگر مرکز مطالعات الاهرام عربی ترجمه شده است. آنچه میبینید خلاصه ای از مسائل مطرح شده در این کتاب است:
به عقیده نویسنده اسرائیلی کودتایی که حمد بن خلیفه وزیر دفاع وقت قطر در سال 1995 بر ضد پدرش انجام داد، با مناسبات قطر با اسرائیل مرتبط بود، علاوه بر اینکه این کودتا اولین کودتا از نوع خود نبود و پیش از آن شیخ خلیفه نیز در سال 1972 بر ضد پدرش کودتا کرده بود. نویسنده کودتای مذکور و تحولات زیر را مرتبط میداند:
اول: توسعه میدان گازی قطر با همکاری شرکتهای اسرائیلی و آمریکایی.
دوم: پروژه اسرائیلی- آمریکایی معروف به خاورمیانه جدید.
سوم: انتقال پایگاههای پیشین آمریکا در عربستان سعودی به قطر و ایجاد پایگاههای جدید برای حمله به عراق در سال 2003.
چهارم: پروژه صهیونیستی ارائه شده از سوی شیمون پرز با عنوان صلح اقتصادی که وی برای ایجاد زیرساختهای مثلث اسرائیل – اردن- فلسطین مطرح کرد و مبنای آن پروژههای گازی و کشیدن خط لوله از قطر به ایلات و العقبه بدون عبور از کانال سوئز بود. این کتاب یادآوری میکند که امیر جدید قطر در سال 1995 از پروژه گازی بین طرفهای مذکور سخن گفته و روزنامههای اسرائیل و قطر اخبار پروژه تأسیس نیروگاه مشترک تولید برق با استفاده از گاز قطر را منتشر کردند.
پنجم: مهمتر از همه اینها یادداشت تفاهمی بود که در جریان کنگره اقتصادی دوم خاورمیانه و شمال آفریقا که در اکتبر 1995 در عمان برگزار شد، به امضا رسید. موضوع آن انتقال گازطبیعی از قطر به اسرائیل بود. این یادداشت تفاهم از سوی حمد بن جاسم نخست وزیر قطر و شیمون پرز وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی و جونین ساجیف ورزش انرژی این رژیم به نمایندگی از شرکت انرون و ربکا مارک به امضا رسید.
علاوه بر مناسبات قطر با اسرائیل و دیدگاههای شیمون پرز در مورد صلح اقتصادی و خاورمیانه جدید و منابع گازی موجود در قطر و همچنین انتقال و توسعه پایگاههای نظامی آمریکا در این کشور، کودتای اتفاق افتاده در سال 1995 میطلبید که تمرکز ویژهای پیرامون نقش سیاسی قطر در همکاری با اسرائیل ایجاد شود تا حامل پیام های تبلیغاتی متعددی باشد که عبارتند از:
اول: در عرصه نقش سیاسی، مناسبات قطر و اسرائیل تا حد ائتلاف پیش رفته است، دهها دیدار و انواع متعددی از هماهنگیها در سطوح سیاسی و اقتصادی بین 2 طرف برقرار شد که نمایندگان آن شیمون پرز از طرف اسرائیلی و حمد بن جاسم به نمایندگی از دولت وقت قطر بوده است، ایهود باراک و زیپی لیونی نیز در این راستا نقش اساسی داشتند.
از جمله این دیدارها عبارتست از:
- دیدار حمد بن جاسم وزیر خارجه قطر با ایهود باراک همتای اسرائیلی خود در پاریس در سال 1996.
- استقبال از شیمون پرز در دوحه و نواختن سرود اسرائیل در فرودگاه دوحه. هیئتی اطلاعاتی و اقتصادی در این دیدار پرز را همراهی میکردند.
- مشارکت اسرائیل در نمایشگاه امنیتی در دوحه در سال 1996.
- مشارکت اسرائیل در کنگره اقتصادی دولتهای خاورمیانه و شمال آفریقا در دوحه در سال 1997.
- دیدار شیخ حمد بن جاسم با زیپی لیونی وزیر خارجه اسرائیل در نیویورک در سال 2007 و سفر لیونی به دوحه در سال 2008.
- از دیگر نمادهای نقش قطر در همکاری با اسرائیل، میانجیگری این کشور در ایجاد فضای گفتگوهای عربی- اسرائیلی بود که در دیدار لیونی و حمد بن جاسم بر روی آن تأکید شد.
- همچنین امیر قطر و وزیر خارجه وی با شیمون پرز برای تلاش جهت مذاکره اسرائیل با حماس دیدار کرده و دیدار مشابهی بین این دو و باراک نیز برگزار شد.
- جالب اینجاست که ریفیل در سالهای خدمت خود در دوحه اشارههای مبهمی به دیپلماسی تروریستی میکند که در نتیجه آن مناسبات قطر با روسیه بحرانی شد، چالش در این مناسبات درنتیجه اعطای پناهندگی سیاسی به برخی از عناصر تروریستی در پی حوادث مسکو در سال 2002 بود. همچنین مناسبات قطر با مصر نیز در نتیجه پناه دادن دوحه به گروهی از تروریستها که تعدادی از شهروندان مصر را در سال 1997 در الاقصر کشته بودند، به تیرگی گرایید.
عربستان از دیگر کشورهایی بود که به دنبال چالش اساسی در مرزهای خود با قطر، روابط خود با دوحه را به چالش کشید، این در حالی بود که تعدادی از گروههای وهابی که عملیات تروریستی در عربستان انجام داده بودند، دوحه را مقر فعالیتهای خود قرار دادند. تمام اقدامات قطر در این راستا نشان از تنیدگی پیچیده مناسبات این گروهها با موضوع بهبود مناسبات قطر با اسرائیل بود.
دوم: الجزیره عنوان ارگان تبلیغاتی همراه با مناسبات قطر با اسرائیل تعیین شد. ریفیل در کتاب خود بین حاکمیت جدید در قطر در سال 1995 و تأسیس شبکه الجزیره در سال 1996 ارتباط ایجاد کرده و مینویسد تسهیلات متعددی برای ترویج شبکه الجزیره و صعود سریع آن در رقابت جهان رسانههای عرب زبان اختصاص داده شد ، آمریکاییها از این رسانه با ارسال خبرنگاران خود حمایت کردند تا الجزیره بتواند پوشش حمله به اهداف عراقی در بغداد در سال 1998 و انتشار نوارهای مربوط به اسامه بن لادن به صورت انحصاری را در دست بگیرد. این شبکه همچنین تابوی رسانههای عرب زبان در عدم پذیرفتن و مصاحبه با مسئولان رژیم صهیونیستی را شکست.
کتاب مذکور همچنین به این نکته اشاره میکند که تعدادی از تحلیلگران و کارشناسان و خبرنگاران عرب این شبکه خبری در دانشگاه تلآویو درس خوانده یا از این دانشگاه بازدید کردند.