به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آدم خوب است تکلیفش با خودش روشن باشد. مثلا وقتی بیمار است و به پزشک مراجعه میکند، بداند جایگاه او در مطب یا بیمارستان، جایگاه یک مریض است و آن کسی هم که وظیفه درمان را به او سپردهاند، در جایگاه پزشک قرار دارد.
اما کم نیستند بیمارانی که این مساله را اشتباه میگیرند و با خودشان فکر میکنند که میتوانند کار درمان خودشان را هم پیگیری کنند.
حتی بعضیها پا را فراتر میگذارند و مثلا یک آزمایش پزشکی خاص یا یک عکسبرداری خاص پزشکی در ذهنشان است و فقط برای اینکه پزشک همان آزمایش را در نسخه بیمار بنویسد، به پزشک مراجعه میکنند.
یعنی از قبل با خودشان طی کردهاند که به فلان آزمایش نیاز دارند، ولی چون نمیتوانند بدون نسخه به آزمایشگاه بروند، مجبور میشوند به پزشک مراجعه میکنند.
درواقع، کار آنها لنگ یک امضا و مهر پزشک است و شاید اگر قانون به آنها اجازه میداد و خودشان میتوانستند برای خودشان نسخه درمانی بنویسند، در آن صورت دیگر اصلا نیاز نمیدیدند پیش پزشک بروند.
این اتفاق هم فقط برای بیماریهای سادهای مثل سرماخوردگی نمیافتد، بلکه حتی برای بیماریهای تخصصی هم بیمار فکر میکند که میداند کدام دارو، حال او را بهتر میکند.
از طرف دیگر، این روزها با وجود فراگیر شدن
اینترنت و دسترسی آزاد به اطلاعات پزشکی، خیلی از بیماران احساس میکنند
دانش پزشکیشان قوی شده است و در این زمینه یک اعتماد به نفس کاذب دارند.
حتی نسخههای نرمافزار آشنایی با داروها هم این روزها در گوشیهای تلفن
همراه خیلیها نصب شده و کافی است نام یک بیماری یا یک آزمایش پزشکی را در
آن جستجو کنید، آن وقت میبینید سیلی از اطلاعات تخصصی را به زبان ساده به
شما
منتقل میکنند.
داشتن همین اطلاعات دست و پا شکسته، خیلی از بیماران را گمراه میکند و به این تصور غلط میرساند که کار درمانی، کار راحتی است و از پس هر کسی برمی آید. مثلا وقتی شما بدانید فلان دارو برای فشار خون مفید است، آن وقت احتمال دارد با خودتان فکر کنید که میتوانید با مصرف این دارو، مشکلتان را حل کنید، در حالی که درمان بیماری، یک فرآیند ویژه است که احتمال دارد اصلا از مسیر دارو خوردن و آزمایش دادن نگذرد.
نسخه خواستن، همان خوددرمانی است
وقتی بیماری به پزشک معالج اصرار میکند که حتما یک داروی خاص را برای درمان بیماریاش تجویز کند، این کار فرق چندانی با خوددرمانی ندارد.
یعنی هیچ فرقی نمیکند شما فلان دارو را خودسرانه و بدون تجویز پزشک در منزل مصرف کنید یا اینکه به پزشکتان پیله کنید که یک داروی خاص را برایتان نسخه کند.
همین الان هم اگر به خانههای اغلب ایرانیها سر بزنیم، انواع و اقسام قرصهای ضددرد، خوابآور، آرامشدهنده و حتی داروهای بسیار تخصصی هم پیدا میشود.
فرهنگ مصرف خودسرانه داروها در بین بسیاری از خانوادههای ایرانی رفتهرفته گسترش پیدا کرده و جالب است همین الگوی فرهنگی در مراجعه ما به پزشک هم تاثیر گذاشته است.
یعنی وقتی یک بیمار هیچ عیب و عاری نمیبیند که بدون دستور دکتر معالجش، قرص و دارو بخورد و کلی هم دارو در خانهاش ذخیره میکند، معلوم است وقتی به دکتر هم مراجعه کند، همین الگوی خوددرمانی را با خود به مطب و بیمارستان هم میبرد و از پزشک انتظار دارد به خواست و دستور او، برایش قرص و دارو بنویسد.
جدای از اینکه آمارهای مصرف دارو از رتبه دوم ایران در آسیا حکایت دارد، حتی میگویند بین 10 تا 15 درصد داروها در ایران هم به طور خودسرانه مصرف میشود.
مصرف خودسرانه دارو طی سالها، این تصور غلط را بین مردم جا انداخته است که میشود بدون پزشک هم کار درمان را انجام داد و حالا در این وضعیت خیلی سخت است که به همین بیمار بگویید وقتی به مطب پزشک میرود، فقط از دردهایش بگوید و کار تجویز دارو را به اهلش بسپارد.
پزشک نباید تسلیم شود
فرض کنید شما پزشک هستید و بیمار از شما میخواهد یک داروی خاص را برایش تجویز کنید، به نظر شما در این وضع بهترین کاری که یک پزشک میتواند برای بیمار انجام دهد، چیست؟
شما در این حالت چند راه بیشتر ندارید؛ اولین راه این است که تسلیم بیمار شوید و طبق میل او برایش دارو و آزمایش بنویسید.
اگر پزشک به چنین کاری تن بدهد، در وهله اول رضایت بیمار را جلب کرده است و بیمار با دل خوش، مطب را ترک میکند. اما ممکن است همین بیمار چند هفته دیگر پیش پزشک بیاید و بگوید دردش بدتر از قبل شده است و در این حالت، پزشک مسئول است و باید برای نسخهای که تجویز کرده است، پاسخگو باشد؛ حتی اگر این نسخه را بیمار با زور یا التماس به دست آورده باشد.
راهحل بعدی این است که پزشک بههیچوجه زیر بار این کار خطرناک نرود و حاضر به نسخه نوشتن به میل بیمار نشود.
این اتفاق هم باعث میشود بیمار با دلخوری از مطب برود و دیگر هیچ وقت پیش آن پزشک نیاید و پشت سرش را هم نگاه نکند.
گرچه آن بیمار به دنبال پزشک دیگری میرود که باب میلش برایش دارو و آزمایش تجویز کند، اما در عوض، پزشک یک کار اشتباه را انتخاب نکرده است و در نتیجه مسئولیت عواقب بعدی هم به گردنش نمیافتد.
اما دکتر علی یعقوبی جویباری، متخصص آنکولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با جامجم معتقد است: راهحل دیگری هم وجود دارد و این راهحل شامل فرهنگسازی و آموزش بیمار است.
یعنی پزشک مثل یک دوست کنار دست بیمار بنشیند و برایش توضیح بدهد این نسخهای که او از پزشک انتظار دارد، به این دلایل اشتباه است، بنابراین بهتر است طبق نظر پزشک معالج که عمری را صرف درمان بیماری کرده، عمل کند.
حالا در این حالت، دیگر انتخاب با خود بیمار است که این راهنماییها و مشاورههای علمی را قبول کند یا اینکه از آن مرکز درمانی با دلخوری بیرون برود، ولی در هر دو حالت، پزشک کار درست را انجام داده است.
هزینههای درمان بالا میرود
شاید شما هم با خودتان فکر کرده باشید چه اشکالی دارد بیمار از پزشکش داروی خاصی بخواهد و اصلا شاید نظر بیمار، کاملا درست از آب دربیاید.
این همان اتفاقی است که به گفته دکتر یعقوبی، احتمالش دور از ذهن نیست، ولی در اغلب موارد، نظر بیمار برای انتخاب یک راه درمانی با معیارهای علمی تطابق ندارد.
مثلا فرض کنید بیماری به پزشک معالجش مراجعه میکند و به دلیل درد معده، تقاضای یک آزمایش خاص و پیچیده را دارد، اما یعقوبی تاکید میکند: این تقاضا اشتباه است، زیرا شاید طی مراحل درمان، خود پزشک هم به این نتیجه برسد که مثلا چهارمین آزمایش پزشکی بیمار باید همان آزمایش پیچیده باشد، ولی اینکه بیمار توقع داشته باشد پزشک از همان اول کار، چهارمین آزمایش مورد نیاز را بدون در نظر داشتن اولویت برای بیمار تجویز کند، این کار با معیارهای علم پزشکی همخوانی ندارد.
این کار غیرمنطقی، هزینههای درمان را هم بالاتر میبرد، چون احتمال دارد بیماری او فقط یک معده درد ساده باشد و اصلا نیازی به انجام آزمایشهای پیچیده پزشکی هم نباشد، ولی همین که بیمار برای یک بیماری ساده، چند آزمایش پزشکی را به تشخیص خودش انجام دهد و پزشک را مجبور به تجویز آنها کند، همین مساله باعث میشود هزینههای درمان او و به طور کلی، هزینههای نظام درمان افزایش پیدا کند.
حتی برای بیماریهای بسیار سادهتر هم این مساله وجود دارد. به قول این پزشک متخصص، وقتی بیمار برای یک سرماخوردگی ساده، پزشک را مجبور کند برایش آنتیبیوتیک تجویز کند، همین داروها رفته رفته باعث میشود مقاومت بدن در برابر آنتیبیوتیکها پایین بیاید؛ آن هم در حالی که این بیمار با گذشت چند روز و بدون مصرف آنتی بیوتیکها هم حالش بهتر میشود.
یکی از راه حلهایی که دکتر یعقوبی برای حل این مشکل ارائه میکند، پوشش ندادن هزینه درمانهایی است که خارج از دستورالعملها وجود دارد.
یعنی وقتی یک بیمار از همان مرحله اول بیماری، به دنبال آزمایشهای تشخیصی گرانقیمت میرود، باید قوانینی وجود داشته باشد که بیمهها زیر بار پوشش این هزینهها نروند؛ حتی اگر پزشک معالج به خواست خودش یا به اجبار بیمار به این کار دست زده باشد. مثلا به گفته این پزشک، منشأ حدود 80 درصد کمردردها با یک عکس ساده مشخص میشود، ولی خیلی از بیماران از پزشک میخواهند از آنها ام آر آی گرفته شود که همین اصرار بیمار، هزینه درمان بیماری را بیخود و بیجهت افزایش میدهد.
مساله دیگری هم که نباید آن را دستکم بگیریم، بحث زیر سوال بردن علم پزشکی و شان علمی پزشک است. وقتی بیماری با یک جستجوی ساده در اینترنت یا گوش دادن به حرف دوستان و آشنایان، از پزشک میخواهد حتما یک دارو یا آزمایش خاص را برایش تجویز کند، این کار به معنی زیرسوال بردنشان علمی پزشکی است که سالها عمرش را برای تشخیص درمان درست بیماریها صرف کرده است.
دخالت در حرفه پزشکی ـ چه به صورت مصرف خودسرانه دارو و چه نسخه خواستن اجباری از پزشک ـ از آن دسته کارهاست که شوخی بردار نیست و میتواند بیمار را از چاله یک بیماری ساده به چاه بیماریهای حادتر بیندازد.