به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، مایکل روبین، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و
پژوهشگر موسسه «امریکن اینترپرایز» در مطلبی که در پایگاه اینترنتی
«کامنتری مگزین» منتشر کرده، به موضوع پیوند موجود میان تروریست های تکفیری
داعش و عناصر سابق بعثی در عراق پرداخته و چنین استدلال کرده که نگرانی
های کنونی دولت عراق در این زمینه، به هیچ وجه بی پایه و اساس نیست.
روبین
اشاره می کند که طی ماه های اخیر و از زمان روی کار آمدن حیدر العبادی به
عنوان نخست وزیر عراق، محافل مختلف غربی انتقادات متعددی را علیه وی مطرح
کرده و چنین بیان کرده اند که وی تمایلی برای وارد شدن به روند آشتی با
گروه های سنی این کشور و همکاری با آن ها ندارد. به عبارت دیگر، ادعای مطرح
شده این است که گروه های سیاسی سنی در عراق همگی خواستار مصالحه با دولت
هستند و این دولت است که با نشان دادن عدم تمایل، جلوی تحقق این امر را
گرفته است.
اما
نکته ای که این تحلیلگر به آن اشاره می کند این است که از یک سو شیعیان
اکثریت جمعیت عراق را تشکیل می دهند و از سوی دیگر، بسیاری از گروه های
سیاسی سنی هیچ گاه نظر مساعدی نسبت به همکاری با دولت بغداد نداشته اند.
این بدبینی میان اعراب شیعه و سنی در عراق تا آنجا پیش رفته که در حال
حاضر، حتی نگهبانان پارلمان عراق در بغداد از میان پیشمرگه های کرد انتخاب
می شوند؛ زیرا حتی رویکرد کردها در این زمینه بازتر از دیگران بوده است.
اما
در این میان، آنچه که به عقیده روبین ریشه اصلی مسائل کنونی را در موضوع
مذکور فراهم کرده، نوع سیاست هایی است که آمریکا در دوران اشغال عراق در
این کشور به کار گرفت. نماینده این سیاست به طور خاص، ژنرال دیوید پترائوس
بود که فرماندهی نیروهای آمریکایی در عراق را بر عهده داشت. پترائوس به جای
مقابله با آن دسته از گروه های سیاسی سنی که تمایل به توسل به خشونت
داشتند، به آن ها امتیاز داده و به قدرتمندتر شدن آن ها کمک کرد.
هرچند
این امر می توانست در کوتاه مدت سبب آرام شدن این گروه ها شده و از نظر
نظامی، یک استراتژی صحیح به شمار برود، اما یک اثر منفی بسیار مهم داشت:
این امر سبب شد بسیاری از رهبران این گروه ها به این نتیجه برسند که می
توانند از طریق توسل به خشونت، به چیزی دست پیدا کنند که از طریق صندوق های
رأی قادر به دستیابی به آن نیستند.
در
همین راستا، پترائوس به جای مقابله با عناصر سابق بعثی و همچنین گروه های
افراط گرا، درصدد جلب نظر و جذب آن ها به سوی خود برآمد. در سال 2004، وی
این موضوع را به صراحت در جریان یک سخنرانی بیان کرد و همین بحث به محور
استراتژی وی در عراق تبدیل شد: «ائتلاف باید با شماری از هزاران مقام سابق
بعثی وارد مصالحه شده و به آن ها سهمی آشکار از موفقیت در عراق جدید
بدهد».
وی
این نظریه را در عمل به کار بست و محمود محمد المارس، ژنرال سابق بعثی را
به فرماندهی نیروهای مرزبانی عراق در مرز این کشور با سوریه منصوب کرد. با
انتصاب این فرد، روند قاچاق و همچنین رفت و آمد افراط گرایان به عراق تسهیل
شد. در سال 2007، اطلاعات به دست آمده مربوط به عناصر مسلح خارجی در عراق
نشان داد که بیشتر این افراد از طریق مرز سوریه به عراق وارد شده اند.
اقدام
دیگر پترائوس، انتصاب محمد خیری، یکی دیگر از ژنرال های بعثی به سمت ریاست
پلیس موصل بود. زمانی که پترائوس از عراق رفت، خیزی در عمل کلید موصل را
به افراط گرایان تقدیم کرد.
نکته
مهم در این میان آن است که همین عناصر سابق بعثی، امروز در صفوف گروه های
افراط گرای تکفیری قرار دارند. از مدت ها پیش از سقوط صدام، رویکرد بعثی از
حالت یک ایدئولوژی خارج و به ابزاری برای قدرت تبدیل شد. بنابراین، چندان
عجیب نیست که عناصر سابق بعثی، به تکفیری های امروز تبدیل شده باشند. طارق
الهاشمی، معاون رئیس جمهور سابق عراق که خود به انجام جرایم زیادی متهم
است، مدتی پیش اظهار داشت که خود ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده داعش
نیز زمانی بعثی بوده است.
به
این ترتیب، مشخص می شود که در حقیقت، این نیروهای آمریکایی حاضر در عراق
بوده اند که از مدت ها پیش، زمینه حضور و فعالیت عناصر سابق بعثی و همچنین
افراط گرایان را در عرصه سیاسی عراق فراهم کردند که امروز علاوه بر تحت
تأثیر قرار دادن اوضاع امنیتی این کشور، زمینه تشدید بدبینی میان گروه های
شیعه و سنی را نیز ایجاد کرده است.