به گزارش
حوزه تئاتر باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، پوستر جشنواره امسال، به طراحی یارتا یاران، روز چهارشنبه 17 دی رونمایی شد.
این هنرمند، در پاسخ به چند پرسش، متن زیر را با رسمالخط خود در اختیار ما قرار داد که میخوانید :
«سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، مبنای اساسی کار خود را بر محور «هویت ایرانی – تآتر ملی» قرار داده است. هویت، خانهییست که تن و جان آدمی در آن قرار مییابد. خانهء بهقرار و امن انسان، زبان اوست؛ و اوج زبان، شعر است؛ و از همین روست که مردمِ بی شاعر، مردمی بیهویتاند. در اهمیت شعر، همین بس که یک اثر هنری والا، در اوج زیبایی خود، صفت شاعرانه (نه به معنای رمانتیک و عام آن) میگیرد.
یک نمایش، نخست بر مبنای زبان، شکل میگیرد، حتّی اگر قرار بر بازی در سکوت باشد. جانداران دیگر نیز، اهل بازیاند، اما بدون برخورداری از کلمات. کلمات – که اگر در جای سزاوار خود باشند بر خرد گواهی میدهند- گواه بارزترین تفاوتِ ما با جانداران دیگرند. این برخورداری از خرد است که سرشته شدنش با تن و جان انسان، سببساز آفرینشهای گوناگون میشود و بر گستریدن هویت آدمی در چندین هنر، یاری میرساند. این چندین هنر، در هر جغرافیا برخوردار از مختصاتی است که نشانِ ویژگیهای آن سرزمین است.
هنر، مقدس است. تقدّس، امریست که در شکل روی میدهد، شکلی واحد، بیانگر ذاتی کثیر و برعکس. هنر مقدس، در سادهترین تعریف، تبدیل مربع به دایره و دایره به مربع است. دایره، نشان آسمان و دور بیپایان کیهانی و ذات الوهیت و مربع نشان زمین و خانه و تثبیت ذات الوهیت بر زمین است.
باستانیترین نشانه ایرانی- که در شمار باستانیترین اشکال جهان است- مربعیست که اضلاع آن امتداد پیدا کردهاند و با انطباق این اضلاع بر هم، علامت بعلاوه در وجود میآید که محور مشترک دایره و مربعیست که یکی در دیگری محاط است و یا بر دیگری محیط (شاکله هنر مقدس). این شکل باستانی که اساس طراحی پوستر سیوسومین جشنواره بینالمللی تآتر فجر است، مبنای تمامی نقشهای بیشمار اسلیمی ایرانیست. رنگهای حاکم بر طراحی و نقاشی این پوستر، فیروزهیی و لاجوردی و طلایی (اُکر) است که رنگهای اصلی هنر ایراناند. هنر ایرانی برآوردن آن پردیس مثالی یعنی بهشت است که آدمی را یک بار به خواری از آن راندهاند.
روی این زمین، نخست میباید اهلیت شنیدن داشت تا اهلیت گفتن یافت و نخست میباید اهلیت دیدن داشت تا اهلیت نمایش دادن یافت؛ بر این مبنا، جشنواره تآتر دعوت به دیدن است و شنیدن. دعوت دو بازیگر ایرانی زن و مرد (آدم و حوا: اساس آفرینش)، باماسکهایی که برخوردار از نقش ترنج کامل اسلیمی ایرانیاند، تایید بر این امر است.
وظیفه نمایش، که در جایی به نام تآتر روی صحنه میآید، نشان دادن قلمرُوی از بهشت گمشده آدمیست یا نشان دادن گوشهیی از دوزخیست از عذاب و اضطراب، که برانگیزاننده میل بازگشت به پاکیِ از دست رفته و بیگناهی پیشین انسان در بهشت است. ایران، در محدوده جشنواره تآتر قرار است قلمرُوی باشد از آشتیِ حاصل از هنر نمایش. در این ایام، باغ ایرانی: پردیس امروزی ما، چند روز و شبی، برآمدنیست، نورانیست.
نقاشی شاعرانه مینیاتور ایران (این پرده از بهشت)، که روزها و ساعتهای بسیار، وقت، صرف اجرای آن شده، کار «محبوبه نیکخواه بهرامی»، نقاش نابغهییست که در دید من، توانایی و خلاقیت رضا عباسی در سر انگشتان او دوباره زنده شده است. نور پردازیِ روی دستکار او، در عکاسی، بر خصلت رازگونگی بهشت ایرانی، افزوده است.
کار اصلی یک پوستر، جلب توجه است. تا پس از آن، بیننده بیندیشد به آنچه در شکل گیرا، به زیبایی، طرح شده است. پوستری که نتواند نگاه رهگذران بیهوش و حواس را به خود جلب کند، در آنچه قصد بیان آن را دارد، پیشاپیش شکست خورده است. برخورداری از این خصلت، در این پوستر، به یاری همراهان و همکاران و دوستانم بوده است: «سیما بابایی» که وقت بسیاری گذاشت در تهیه و دوخت لباس و نشستن زیر دست سازنده ماسکها (سمیه فراهانی) و کار دوباره و خستهکننده عکاسی را زیر نورهای کور کننده با متانت تمام و اخلاق حرفهیی تاب آورد؛ «مسعود فیروزخانی» که ساعتها وقت صرف اجرای پوستر کرد و «فرشته طاهری» که در آخرین ساعتها یاری رساند. بدون یاری اینان، این پرده از پردیس ایران (بهشت مثالی) بدون دعوت کننده میماند، بدون پردهخوان، بدون راوی که حضورش سرشت نمایش ایرانیست.»
انتهای پیام/ اس