رهبر انقلاب پیش از این در سال 91 نیز در دیدار با فرماندهان
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر احیای نام اصیل مکران، بار دیگر
ضرورت توسعه ظرفیت های مغفول مانده سواحل شمال دریای عمان را مطرح کردند.
در این
گزارش به معرفی اجمالی سواحل مکران و ظرفیتهای مغفول مانده آن میپردازیم.
موقعیت جغرافیایی
استان سیستان و بلوچستان در موقعیت 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی، و 58 درجه و 47 دقیقه تا 63 درجه و 19 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. وسعت آن 187502 کیلومتر مربع است، که 8117 کیلومتر مربع آن مربوط به سیستان و 179389 کیلومتر مربع آن متعلق به بلوچستان است. این استان، 11 درصد کل مساحت کشور را در بر می گیرد و یکی از کم تراکم ترین استان های کشور به لحاظ جمعیتی است. این استان با داشتن حدود 300 کیلومتر مرز آبی و 1800 کیلومتر مرز خاکی، از شمال به خراسان و افعانستان، از غرب به کرمان، از جنوب به دریای عمان و از مشرق به پاکستان و افغانستان محدود میشود. این استان دارای 7 شهرستان، است که مجموعا 29 بخش، 16 شهر، 92 دهستان و 6038 آبادی دارای سکنه را در بر میگیرد.(فصلنامه مطالعات ملی،1381)
پیشینه تاریخی
مکران و نواحی ساحلی جنوب شرقی ایران در روزگار مادها، به ویژه سلطنت آستیاک یا ایشتوویگو(550-580قبل از میلاد) یکی از ساتراپهای (استان) شرقی آن دولت بوده و به نام سرزمین «پاریکانیان و حبشیان آسیایی» از آن یاد شده است.
در سال 545 قبل از میلاد، ایالات شرق ایران، از جمله مکران، به وسیله کوروش کبیر فتح شد. در زمان سلطنت داریوش کبیر، سرزمین ماکا یا مکران جزو ایالات فلات ایران به شمار میرفت.
در دوره اشکانی، به ویژه سلطنت مهرداد اول، سرزمین مکران هم جزو قلمرو پارت به حساب میآمد. با تسلط ساسانیان، اردشیر ساسانی، کشور را به 33 ناحیه مستقل تقسیم کرد که مکران نیز یکی از آنها بود. حکمران مستقل و موروثی هر ناحیه را شاه میگفتند.( معاونت امور اجتماعی استان سیستان و بلوچستان،1386)
نام این استان از ترکیب دو نام سیستان و بلوچستان تشکیل شده که نام قدیمی سیستان، «زرنگ» یا «زرنج» بوده، که داریوش کبیر در کتیبههای خود از آن نام میبرد. نام بلوچستان در کتیبههای میخی داریوش در تیسفون و تخت جمشید، ماکا یا مکّه ضبط شده که استان چهاردهم بوده است.
تا پیش از ظهور اسلام این نامها در میان مردم منطقه، معمول بود. ولی در قرن اول هجری که اعراب بر آن سرزمین دست یافتند، نام «مکران» بر این منطقه اطلاق می شد و جغرافینویسان اسلامی هم آن را با همین املا ضبط کردهاند. از این پس به علت مهاجرت بلوچ ها از کرمان و سیستان، به این منظقه نام بلوچستان، برگرفته از نام ساکنان، اطلاق شده است.
ویژگیهای جمعیتی-جغرافیایی منطقه
بر اساس آمار 1382، جمعیت استان 2.219.000 نفر بوده که جمعیت شهرنشین 48.2 درصد آن را تشکیل میداد. با توجه به نُرم کشوری جمعیت شهری، یعنی متوسط 64.8، این درصد بسیار پایین است. میزان باسوادی جمعیت 6 سال به بالا، 68.01 درصد و شاخص با سوادی در نقاظ شهری و روستایی، به ترتیب 76.37 و 59.68 است.(سرشماری نفوس و مسکن،1385)
پیشه عمده ساکنان منطقه، کشاورزی و دامداری است لیکن به دلیل مشکلات طبیعی، ضعف تکنیکی، کمبود سرمایه و به علاوه رشد شتابان جمعیت، بسیاری از روستاییان که از تامین حداقل معاش بازماندهاند به شهرها میآیند، یا به سمت قاچاق مواد مخدر میروند، یا راهی شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس میشوند تا کاری پیدا کنند.
با نرخ رشد جمعیت 2.25، این استان بالاترین نرخ رشد جمعیت را در کل ایران
دارد. از لحاظ جمعیت، با داشتن 3.1 درصد کل جمعیت کشور، رتبه دهم را به خود اختصاص
داده است.
شهرستان های استان، شامل زاهدان، زابل، خاش، سراوان، ایرانشهر، نیکشهر، سرباز و چابهار و زاهدان مرکز استان است. استان سیستان، پهناورترین استان ایران با 11.4 درصد کل مساحت کشور به حساب می آید.
نقاط قوت و قابلیتهای منطقه
اهم این قابلیتها را میتوان به شرح زیر صورتبندی کرد:
1-وجود منظقه آزاد تجاری- اقتصادی چابهار.
2-وجود سواحل مناسب.
3-زمین و پس کرانههای مناسب در امتداد ساحل.
4-وجود بسترهای عالی برای ترانزیت و کشتیرانی تجاری.
5-وجود مناطق دریایی ارتش و پایگاههای دریایی سپاه.
6-وجود شرایط لازم برای گسترش یگانهای نظامی.
7-وجود خلیجهای کوچک (خورها).
8-وجود سواحل با قابلیتهای دفاعی مناسب.
9-وجود زمینه همگرایی سران طوایف و قبایل با نظام جمهوری اسلامی.
10-آبهای آزاد و عمق عملیاتی مناسب در دریای عمان.
11-وجود پایگاههای هوایی و پدافند هوایی ارتش در منطقه.
12-انطباق منطقهبندی نظامی با تقسیمات سیاسی.
نقاط ضعف و آسیبپذیریهای منطقه
1-پایین بودن سطح رفاه عمومی مردم منطقه.
2-دوری منطقه نسبت به مرکز.
3-فرهنگ قومی و عشیرهای مردم.
4-ترانزیت مواد مخدر از کشورهای همجوار.
5-وجود سلاحهای غیرمجاز در منطقه که به ناامنیها دامن می زند.
6-وجود مبادی قاچاق در استان.
7-توزیع نامناسب و ناعادلانه امکانات کشوری و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
8-عدم وجود اشتغال پایدار.
10-شرایط اقلیمی و کمبود آب.
11-عدم سازماندهی برای صید در مقیاس صنعتی.
12-اجرایی نشدن طرح جامع مدیریت.
13-عدم به کارگیری نیروهای مدیریتی بومی.
14-تراکم بسیار نامناسب جمعیت.
15-نامناسب بودن ساختار ارتباطات رسانهای در منطقه.
اهمیت جایگاه ژئوپلیتیک سواحل مکران
یکی از مهمترین قابلیتهای این منظقه، مجاورت آن با آبهای آزاد بینالمللی در سرتاسر مرز جنوبی، همسایگی مستقیم با کشورهای پاکستان و افغانستان، و به طور غیرمستقیم با کشورهای آسیای مرکزی( از طریق ترکمنستان) است که یک راه غیرقابل چشم پوشی برای این کشورهای محصور در خشکی( به جز پاکستان) به دریاهای آزاد محسوب میشود. ولی متاسفانه، زیرساختهای توسعه و بسترهای ترانزیتی آن با سطح استاندارد جهانی، فاصلهای چشمگیر دارد.
استان سیستان و بلوچستان در مسیر دو کریدور از سه کریدور ترانزیتی بزرگ دنیا قرار دارد. این امر، منطقه مکران را به عنوان محور ترانزیتی طرح توسعه جنوب شرق مطرح میکند. در صورت راهاندازی محور ترانزیتی کشور، که از بندر چابهار آغاز و با عبور از شهرهای استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، رضوی و شمالی به کشورهای آسیای میانه ختم میشود، این منطقه محروم، از فقر و محرومیت خارج خواهد شد و به سوی توسعه حرکت خواهد کرد.
بندر چابهار یکی از چهارراه های اصلی کریدور جنوبی تجارت جهانی نیز محسوب میشود. این بندر به علت موقعیت استراتژیک خود و دستیابی به آبهای آزاد بینالمللی، جایگاه ویژهای در مبادلات بین ایران و سایر نقاط منطقه دارد. چابهار نسبت به سایر نقاط ساحلی ایران، مزیتهای خاص خود را دارد. آب های عمیق در خلیج چابهار، شرایط پهلوگیری کشتی های بزرگ و ایجاد تاسیسات بندری را فراهم می کند. این بندر، مهمترین بندر تجاری خارج از حوضچه خلیج فارس است و از نظر سیاسی و راهبردی در مواقع جنگ و بحرانهای منظقهای میتواند نقش تعیین کنندهای ایفا کند. قرار گرفتن چابهار در یک خلیج، موقعیت بندری ایدهآلی برای توسعه فیزیکی در آینده به آن میبخشد که بسیاری از بنادر دنیا، از آن محرومند.( شمسایی، 747:1390)
نقش استراتژیک دریای عمان در امنیت خلیج فارس
سواحل دریای عمان، یا بنا به تاکید رهبر انقلاب، سواحل مکران، عقبه منطقه خلیج فارس در برابر دشمنان فرامنطقهای ایران به حساب میآید؛ به نحوی که نیروهای متخاصم برای هرگونه اقدامی در خلیج فارس، مجبور به عبور از این دریا هستند. با توجه به احاطه ایران بر کرانه شمالی دریای عمان، با یک برنامهریزی دفاعی دقیق میتوان به مقابله با تحرکات دشمن در این منطقه پرداخت و آن را در خلیج فارس در تنگنا قرار داد.(فیضی، 344:1390)
ارزشهای دفاعی سواحل مکران
عقبه نامناسب منطقه، از جمله وجود ارتفاعات مکران، چالههای جازموریان و منطقه دلگان در استان سیستان و بلوچستان، امکان عبور از این منطقه را برای نفوذ به عمق کشور، برای دشمن بسیار سخت میکند. اما همین عقبه نامناسب، وجود خورهای متعدد و تراکم جمعیتی بسیار پایین و حتی خالی از سکنه بودن منطقه، به همان اندازه فرصت های مناسبی در اختیار قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر و سلاح قرار میدهد و امکان عملیات محدود و ایذایی را از طریق ارسال تیم های تروریستی به داخل، برای دشمنان فراهم میکنند.
از آن جا که سواحل دریای عمان امکان دسترسی مستقیم به آبهای آزاد را فراهم میکنند، برای مهاجمین دارای اهمیت استراتژیک بالایی است. گذشته از آن، بریدگیهایی که در ارتفاعات منطقه به واسطه سیلابها و رودخانههای منطقه به وجود آمده است، امکان نفوذ دشمن از این مناطق را به درون کشور یا حداقل داخل ارتفاعات مکران فراهم میکند. به علاوه آبهای ساحلی دارای عمق کم بوده و نزدیک شدن ناوهای بزرگ دشمن را غیرممکن میسازند. به همین دلیل استفاده دشمن از روشهایی از قبیل هلیبرد محتمل است. در برخی از قسمت های ساحل، وجود موانعی مانند پشتههای ماسهای و برخی موانع دیگر وجود دارد که میتواند به عنوان موانع در هنگام نزدیک شدن دشمن، مورد استفاده قرار گیرد.
نقش سواحل مکران در تبدیل ایران به یک قدرت فرا-منطقهای
سواحل جنوب شرقی ایران به لحاظ جایگاه نظامی میتواند در اتخاذ استراتژیهای فرا-منطقهای برای ایران تعیین کننده باشد و توان تحرک میان آبهای اقیانوسی را به نیروی دریایی ایران ببخشد. این به معنای گسترش حوزه عملیات نظامی ایران، فراتر از حوضچه خلیج فارس و امکان تبدیل آن به یک قدرت دریایی استراتژیک است. بر خلاف محیط بسته خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند، با پیوند دادن ما به آبهای آزاد، امکان این تبدیل را به ما میدهد. وجود پایگاه هوایی چابهار و توسعه آن میتواند قدرت نظارتی و کنترل ایران را بر بخش شمالی اقیانوس هند افزایش دهد.(حافظ نیا و رومینا، 1384:13) مرزهای آبی کرانههای عمان و کنترل یکی از آبراههای اصلی و استراتژیک جهان، تسلط ایران را بر مبادی ورودی خلیج فارس و اقیانوس هند تضمین میکند و از طریق تجمیع منافع دیگران، با تولید امنیت از طریق همکاریهای بین المللی، هزینه تامین امنیت منطقه را به عهده دیگران میگذارد.( همان، 14)
سواحل و آبهای جنوب شرق ایران دارای عمق استراتژیک خاصی است که توان بالایی را برای ایران در مقابله با چالشهای دفاعی- امنیتی منطقه تضمین میکند. اگرچه تفکر راهبردی دفاعی ایران در جنوب، بر خلیج فارس متمرکز است، چنان چه صحنه عملیاتی ایران قبل از ورود به خلیج فارس، از دریای عمان طراحی شود، توان استراتژیک مضاعفی در اختیار ایران قرار میگیرد. استراتژی دریایی، نقش عمدهای در توسعه فرا-منطقهای کشور بازی میکند. بر طبق نظریه آلفرد ماهان، از پدران علم استراتژی، نظارت بر دریاها، اولین گام در راه کسب قدرت برتر جهانی است. به نظر وی در نزاع بین قدرتها، نیروهایی که در موقعیت برتر دریایی قرار دارند، از امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی برخوردارند( کامران، 1381:592). همین امر لزوم توجه جدی به امکانات و قابلیتهای سواحل مکران را، در تدوین یک استراتژی دفاعی- امنیتی جامع برای کشور، برجسته می سازد.
فرصتها و تهدیدهای منطقه
از میان فرصت های موجود در این منطقه به طور فهرستوار میتوان به چند مزیت شاخص اشاره کرد:
الف- وزن ژئوپلیتیک ایران در منطقه دریای عمان.
ب- پیوندهای فرهنگی-اجتماعی و مذهبی با مردم
کشورهای منطقه.
ج- وجود پتانسیلهای لازم جهت توسعه زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی.
د- وجود حس مشارکت محلی و بومی مردم منطقه در
تولید امنیت.
ر- وجود حس تعلق و گسترش
اعتماد بین مردم مرزنشین و دولت و مردم کشور.
ز- وجود نیاز مردم منطقه به آموزشهای زیست محیطی و دریایی.
به همین ترتیب تهدیدهای موجود در این استان را میتوان این گونه فهرست کرد:
الف- آلودگیهای زیست محیطی در دریاهای آزاد.
ب- واگذاری یک ساحل طولانی به این استان که مشکلات امنیتی آن را افزایش میدهد.
ج- تردد بیرویه مردم در ابعاد مختلف
اجتماعی به کشورهای پیرامون منطقه.
د-
سهولت دریافت شبکههای رسانهای جمعی خارجی.
ر- نزدیکی به شیخنشینهای خلیج فارس که ممکن است منطقه را به پایگاهی جهت تبلیغ وهابیت یا سایر جریانهای تکفیری تبدیل کنند.
ز- قرار داشتن در
مسیر تراتزیت مواد مخدر.
ه- وجود فرهنگ مشترک میان مردم استان و مردم کشورهای همجوار.
توسعه اقتصادی بندر چابهار
شکی نیست که یکی از نمودهای، و به واقع نوک پیکان توسعه یک کشور، رونق بنادر آن است که حکم شاخص توان صادراتی آن کشور را بازی میکند. امری که خود بر میزان استقلال و خودکفایی اقتصادی یا رفاه بیشتر آن دارد.
رشد حیرت آور اقتصاد شیخنشینهای جنوب خلیج فارس، بیش از هر چیز در شکوفایی بنادری چون راس الخیمه تجلی یافته است. بنادری که از زمان آغاز روند توسعه، افزایش ظرفیت سالیانه آنها حدود 600 هزار کانتینر بوده است.
در به دست دادن یک شاخص ملموس از میزان عقب افتادگی بنادر ما، تنها نسبت حجم هفت به یک فعالیتهای (بر مبنای تعداد کانتینر) جنوب نسبت به شمال تنگه هرمز، گویای وضعیت است. بدیهی است که دوشادوش رقابت در استحصال از میدانهای نفتی مشترک، رقابت در به دست گرفتن سهم بیشتری از بازار کانتینری خلیج فارس هم باید پیش چشم برنامهریزان و سیاستگذاران کشور باشد، که خود این امر تنها از طریق توسعه و تجهیز روزافزون بنادر استراتژیکی چون چابهار امکانپذیر است. تجربه کشوری مانند سنگاپور، با وسعتی کمتر از نصف مساحت جزیره قشم، بیانگر آن است که مدیریت اصولی و جذب سرمایه در بخش توسعه بندر چابهار، نه تنها منجر به تحول اقتصادی عظیمی در منظقه مکران میشود، بلکه منفعتی پایدار و چشمگیر برای کل کشور به دنبال دارد.
مشابه، یا به واقع همتای بندر چابهار ایران، بندر گوادر در منتهی الیه جنوب
غربی پاکستان در ساحل خلیج گوادر در دریای عمان است. توسعه این بندر هم، مانند
چابهار، سالها از دید مسوولین پاکستانی مغفول ماند (به علت تمرکز بیش از حد بر
بندر کراچی)، لیکن منافع اقتصادی پاکستان در کنار دغدغههای نظامی و امنیتی آن،
موجب توجه جدی این کشور به توسعه بندر گوادر از سال 1999 به این سو گردیده است.
امری که منجر به امضای توافقنامه نهایی مشارکت و سرمایهگذاری همه جانبه با دولت
چین، در زمینه توسعه و تجهیز این بندر شده است.
در چنین شرایطی، قطعا اگر با بهرهگیری از تجارب جهانی و حضور و مشارکت قدرتهای اقتصادی، و اختصاص اعتبارات قابل توجه و ویژه، طرحهای زیرساختی، از جمله سیستمهای حمل و نقل ریلی، جادهای و هوایی و تجهیزات مدرن بندرگاهی، در چابهار به انجام برسد، به دلیل موقعیت ممتازتر و مزایای بیشتر این بندر، نسبت به گوادر و امثال آن، چشمانداز درخشانتری برای این بند قابل پیشبینی است.
مانور اقتدار ایران در آبهای آزاد
جمهوری اسلامی برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، به دریا به عنوان یک طرفیت استراتژیک مینگرد. قدرت تسلیحاتی ایران در زمینه ساخت موشکها و سامانههای پدافندی، در کنار تقویت ناوگان دریایی، گامهای استوار کشورمان را به سوی تسلط بر دریا و میدان داری در آبهای آزاد نشان میدهد. تولید بومی جنگ افزارهایی از قبیل ناوشکنها، زیردریاییها و سلاحهای ساحل به دریایی که ایران را در کنار معدود کشورهای دارای تکنولوژی ساخت این سلاحها قرار میدهد، تجلی اراده قاطع سیاستمداران و تصمیمگیران ایران برای حضور قاطعانه فرا-منطقهای است.
حضور گسترده ایران در آبهای آزاد، از سال 1387، با دستور و تاکید ویژه فرمانده کل قوا آغاز شد و اولین ناوگروههای ایران برای مقابله با دزدان دریایی در خلیج عدن اعزام گردیدند. مقابله توفیقآمیز ناوگان دریایی ما با دزدان دریایی، جای پای ایران را در این منطقه تثبیت کرد، و هیچ کشوری نتوانست خدشهای به این حضور مقتدرانه وارد کند. این حضور موفق، موجب شد تا حضور در سایر مناطق هم، با اعتماد به نفس بالا، در دستور کار قرار گیرد و عبور از کانال سوئز و حضور در مدیترانه برای نخستین بار، نشانی از آینده درخشان اقتدار دریایی کشورمان باشد. اعزام زیردریایی به دریای سرخ، آزمایش موشکهای دوربرد در شمال اقیانوس هند، هدف قرار دادن هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی که وارد حریم دریایی ایران شدند و پرواز هواپیماهای شناسایی ایران بر فراز ناوهای آمریکایی، همگی قراینی بر تغییر موازنه قدرت در منطقه و عزم قاطع ایران برای قبولاندن خود به عنوان قدرت نظامی اول منطقه هستند.
در این میان، سواحل مکران، گنجی است که به دلیل دورافتادگی و مغفول ماندن، تاکنون چندان که باید مورد استفاده قرار نگرفته است. سواحل مکران به واقع دروازه ورود به آبهای آزاد از یک سو و از سوی دیگر ورود به تنگه هرمز و خلیج فارس به حساب میآید. با توجه به برنامههای بلندمدت و دقیق نیروی دریایی و سابقه حضور مقتدرانه در آبهای آزاد، در سالهای آینده، سواحل مکران، موقعیت برجسته خود را جهت افزایش حضور نیروی دریایی، گسترش صنایع دریایی و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و علمی، پیدا خواهد کرد.
آبهای این منطقه، همانطور که گفته شد، با عمق استراتژیک ممتاز خود، قدرت ایران را در برخورد با چالشهای ژئواستراتژیک ارتقا میدهد. عمق استراتژیکی که کشورهای پاکستان و عمان از آن برخوردار نیستند.
منابع:
« توسعه سواحل مکران، اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ایران»(غلامرضا طحانی، مجید فراست)
« سواحل مکران و توانمندی در ایجاد قدرت دریایی برتر منطقه در حوزه های میان اقیانوسی»( حیدرزاده، حسینی ارانی، خارزمیان)
« موقعیت ترانزیتی و ژئوپلیتیکی سیستان و بلوچستان و استراتژی های نوین اقتصادی کشورهای خلیج فارس»( بویه، شریفی کیا)
« نگرشی بر راهبردهای مولفه فرهنگی- اجتماعی در آمایش سرزمینی دریای جنوب و سواحل مکران»(کرم نیا)
« تحلیل هرمنوتیک بر فراز و فرود سیستان بزرگ»(فرامرز بریمانی،1383)
« نیروی دریایی راهبردی و توسعه سواحل مکران»( اعظمی، فرشته منش)
« تدوین راهبردهای فرهنگی و اجتماعی توسعه پایدار و همه جانبه سواحل مکران»(عریضی، مولایی)
« بررسی حضور در دریاهای آزاد و توسعه هویت ملی( با تاکید بر تدابیر مثام معظم رهبری)( آدمی، قیصری بهمند، خاکسارفرد)
« دلایل وجود پایگاه نظامی در دریای مکران»( براریان، درواری)
« رابطه متقابل امنیت ناحیه ای و توسعه یافتگی فضاهای سیاسی با تاکید بر سیستان و بلوچستان»( اطاعت، موسوی)