به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، در حالیکه چشم انداز دستیابی به توافقنامه جامع هسته ای میان ایران و 1+5 روشن تر شده است، به نظر می رسد جنگ طلبان در واشنگتن دیوانه شده اند و حالت جنون به آنها دست داده است . گویی آنها به هیچ وجه مایل به دستیابی به هیچگونه توافقی نیستند ، مگر آنکه ایران به « عموسام » بگوید از حق حاکمیت و حقوق ملی خود چشم میپوشد.
آنها در واقع از ایران میخواهند تا در برابرشان تسلیم شوند نه اینکه به مذاکره بنشیند. غافل از آن که این هدفی غیر واقع بینانه است.
ما در مقاله ای که همین ماه به قلم مارک دوبوویتز مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی در پایگاه نشنال اینترست منتشر شد ، شاهد این فرایند نامبارک بوده ایم. فرضیه اصلی دوبوویتز در این مقاله بر این مدعا استوار بوده است که اعمال تحریم های اقتصادی از سوی آمریکا و متحدانش ایران را به پای میز مذاکرات کشانده است و تنها با تشدید تحریم های اقتصادی ایران وادار به تسلیم خواهد شد . ولی این فرضیه کاملا غلط است . اگرچه تحریم ها در این میان بی اثر نبوده است ولی این تحریم ها مهمترین دلیل برای مذاکره ایران یا حتی یکی از دلایل اصلی نبوده است . بر خلاف ادعای دوبوویتز مبنی بر اینکه « به نظر نمی رسد ایران آماده مصالحه باشد » ، ایران دقیقا به این دلیل مذاکره می کند که می خواهد مذاکره کند .
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی و تیم دیپلماتیک وی همواره اشتیاق خود را به مصالحه نشان داده اند . خود روحانی بین فوریه سال 2003 تا اوت سال 2005 ، در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران مذاکره کننده ارشد ایران در امور هسته ای بود . ظریف نیز یکی از دیپلماتهای بلندپایه ای بود که در آن مذاکرات میان ایران و سه قدرت اروپایی یعنی انگلیس و فرانسه و آلمان شرکت داشت . ایران در آن زمان پیشنهاد کرد تا تعداد سانتریفوژهای خود را به سه هزار عدد محدود کند ، برنامه هسته ای خود را تحت نظارت شدید آژانس بین المللی انرژی اتمی در بیاورد و محدودیت های دیگری را اعمال کند . در عوض ایران تنها خواستار دریافت تضمین های امنیتی از سوی آمریکا و سه قدرت اروپایی شده بود . ولی دولت جرج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا و قدرتهای اروپایی این پیشنهاد را رد کردند .
بعدها در ماه مه سال 2003 نیز دولت خاتمی طرحی جامع را برای بررسی همه مسائل عمده میان ایران و آمریکا از جمله محدودیت های سختگیرانه بر برنامه هسته ای این کشور پیشنهاد کرده بود . ولی آن پیشنهاد نیز از سوی تیم بوش- چنی رد شد و این فرصت طلایی نیز بیهوده از دست رفت .
از آنجایی که روحانی و تیم وی نیز از مدتها قبل علاقمندی خود را به مصالحه نشان داده بودند ، جای تعجبی ندارد که آنها بار دیگر نیز در صدد تحقق چنین کاری برآیند. ولی باید توجه داشت که شرایط از سال 2003 تاکنون بسیار فرق کرده است و این بار ایران نیز برای دستیابی به مصالحه شرایطی دارد که آنها را مطرح کرده است. در حالیکه ایران در طول سالیان 2003 تا 2005 حتی یک سانتریفوژ فعال نداشت ولی این کشور هم اکنون نزدیک به ده هزار سانتریفوژ در گردش دارد که اورانیوم غنی شده در سطح پایین تولید می کند و ده هزار سانتریفوژ دیگر آماده به کار دارد که منتظر آغاز فعالیت هستند. روشن است این بار دولت روحانی به پیشنهاد سال 2003 خود باز نمی گردد. ولی ایران بارها اعلام کرده است که می تواند توافق کند همین سطح سانتریفوژهای فعال کنونی به فعالیت ادامه دهند و در طول اجرای مفاد توافقنامه هیچ سانتریفوژ جدیدی نصب و اضافه نشود . پس اشتیاق ایران به دستیابی به توافق بسیار جدی و واقعی است.
دوبوویتز همچنین ادعا کرده است آمریکا تاکنون همه انواع امتیازاتی که می توانست ، به طرف ایرانی اعطا کرده است و به نظر می رسد حتی در این مسیر از اهداف مفاد توافقنامه نهایی پا را فراتر نهاده ، در حالیکه ایران همچنان سرسختانه به مواضع قبلی تاکید می ورزد و هیچ امتیازی نداده است . این ادعا نیز به طور کامل نادرست و بی پایه و اساس است . در واقع ایران تاکنون پنج امتیاز عمده به طرف مقابل اعطا کرده است: نخست آنکه با محدود کردن شمار سانتریفوژهای خود در طول توافقنامه جامع موافقت کرده است. دومین امتیاز درباره تاسیسات غنی سازی اورانیوم ایران است که در فردو قرار دارد . این مسئله برای مدت های مدید یک موضوع جنجال برانگیز بود. آمریکا می خواست این تاسیسات به طور کامل برچیده شود.
عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران و یک عضو ارشد تیم مذاکره کننده بارها به صراحت تاکید کرده است ایران با تعطیلی هیچیک از تاسیسات هسته ای خود موافقت نخواهد کرد . ولی ایران موافقت کرده است تا این تاسیسات را به تاسیساتی برای تحقیقات هسته ای تبدیل کند.
سومین امتیاز بزرگ ایران در مذاکرات به راکتور هسته ای آب سنگین ای- آر 40 مربوط می شود که هم اکنون در اراک در دست احداث است. این تاسیسات در صورت تکمیل شدن جایگزین راکتور تحقیقاتی تهران خواهد شد. آمریکا از ایران می خواهد که این راکتور را به راکتور آب سبک تبدیل کند ، زیرا نگران آن است که این راکتور پس از آغاز به کار پلوتونیومی تولید خواهد کرد که می توان از آن در تولید سلاح هسته ای استفاده کرد. ولی ایران با این درخواست مخالفت می ورزد. چرا؟ چون در درجه نخست و مهمتر از همه ، تمامی کارهای این راکتور توسط کارشناسان ایرانی انجام شده و بدین ترتیب این راکتور برای ملت ایران مایه افتخار و غرور ملی است . ثالثا اینکه ایران تاکنون میلیاردها دلار برای طراحی و آغاز به ساخت این راکتور هزینه کرده است. ایران به نوبه خود ابتکاری جدید مطرح ساخته و موافقت کرده تا طراحی راکتور به نحوی تعدیل و اصلاح شود تا حجم کمتری پلوتونیوم تولید کند. چهارمین امتیاز ایران در مذاکرات به توافق بر سر توقف غنی سازی اورانیوم تا سطح نوزده ممیز هفتاد و پنج درصد مربوط می شود .
پنجمین امتیاز ایران در مذاکرات هسته ای ، به مسئله بازرسی از تاسیسات هسته ای این کشور توسط آژانس مربوط می شود. ایران تاکنون تقریبا به همه تعهدات خود بر اساس توافقنامه اولیه پادمان با اژانس که سال 1974 امضا شده ، عمل کرده است. ولی یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که نوع ریاست مبتنی بر گرایشات سیاسی وی موجب پیچیده تر شدن روند دستیابی به توافق شده است ، تاکید دارد ایران باید اجازه بازرسی های بیشتری را صادر کند .
از همه مهمتر ایران اخیرا از آژانس برای بازدید از سایت مریوان در استان کردستان در غرب این کشور دعوت به عمل آورده است . در گزارش نوامبر 2011 آژانس ادعا شده بود ایران در این منطقه آزمایش های مشکوک انجام داده است . ولی آژانس با استناد به عدم اطمینان از درست بودن این اطلاعات ، دعوت ایران را در این زمینه رد کرده است .
ولی آمریکا به ازای همه این امتیازات عمده که ایران ارائه کرده ، چه داده است ؟ خیلی اندک ، آمریکا بخش کوچکی از پول های خود ایران را که در نتیجه اعمال تحریم های غیر قانونی در بانکهای خارجی مسدود شده بود آزاد کرده است . آمریکا همچنین بخشی از ممنوعیت های غیر قانونی را بر صادرات فراورده های پتروشیمی و اقلام کوچک دیگر برچیده است . همانطور که شخص باراک اوباما اعلام کرده است هنوز نود و پنج درصد از همه تحریم های اعمال شده بر ضد ایران به قوت خود باقیست .
دوبوویتز همچنین به روایتی نامعتبر اشاره دارد . به ویژه هنگامی که به فریبکاری ایران پس از امضای توافقنامه نوامبر 2013 در ژنو اشاره می کند. فریبکاری درباره چه ؟ واقعیت این است که توافق ژنو و طرح اقدام مشترک به ایران اجازه میدهد تا به تحقیقات خود در زمینه سانتریفوژهای پیشرفته ادامه دهد . دیوید البرایت مدعی است اقدامات ایران با روح حاکم بر توافقنامه ژنو مغایرت دارد .
جنگ طلبان در واشنگتن ممکن است موجب شوند یک فرصت طلایی دیگر در کسب توافق هسته ای با تهران از دست برود . فرصتی که ممکن است روند اوضاع منطقه را بهتر کند . به نظر می رسد آنها فکر می کنند می توانند ملت پر غرور ایران را به زانو در آورند .
آنها به شدت مرتکب اشتباه شده اند و رویکرد اخیر آنها نشان می دهد بار دیگر متوجه اشتباه بزرگ خود نیستند .
انتهای پیام./.