به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ایلام؛ باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب غربی و بخش های از غرب کشور برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله استفاده می شود.
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت.
در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان میدانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنانرا تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رختخواب روند.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود.
متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشده است به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نماد و نشانه برکت،تندرستی،فراوانی و شادکامی هستند.
این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند.
همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
مردم استان ایلام نیز همچون مردم سراسر کشورمان در شب یلدا آئین ها و سنت های مخصوص به خود را دارند. در قدیم الایام مردم در اين شب دور هم جمع شده و به شبنشيني و قصه گفتن و انجام برخي بازيها و سرگرميها مي پرداختند و معتقد بودند كه كسي كه در اين شب بخوابد زمستان آن سال هميشه در خواب ميماند و كارهايش عقب ميافتد و در حال حاضر هم اين موضوع در برخي نقاط رعايت ميگردد.
در این شب مردم در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ و یا بزرگ فامیل جمع می شوند، زنان در این شب به درست کردن شیرینی های محلی نظیر گنمه شیره (گندم برشته شده با شیر) ،کله کنجی ( شیرینی که از خرما و کنجد آرد شده درست می شود) حلوای بگل ( یک نوع حلوای محلی که با آرد کشک محلی، خرما و روغن حیوانی درست می شود)بژی برساق و... می پردازند.
مردان و جوانان فامیل نیز با گوش سپردن به قصه ها و متل های افراد مسن جمع از این شب زیبا لذت می برند. در این شب همچنین جوانان و نوجوانان بازی های محلی نظیر پرقوچ(گل یا پوچ) و چیزان و... انجام میدهند. در کنار شیرینی های صنعتی و آجیل و پسته و تخمه، تخمه کدو، بادام و گردو به عنوان تنقلات قدیمی و سنتی نیز استفاده می کنند. علاوه بر استقاده از میوه های خاص این شب بر طبق سنت اجداد خود که در قدیم خیلی این میوه ها در دسترس نبوده از شلغم و لبو نیز برای تزئیین و برکت سفره شب یلدا استفاده می کنند.
علاوه بر متل گفتن و قصه های قدیمی بزرگان با خواندن اشعار شاعران بزرگ کورد نظیر غلامرضا خان ارکوازی ، شاکه و خان منصور و ... حال و هوایی خاص به جمع گرم و صمیمی شان می دهند.
در شب یلدا اگر نوعروس و دامادی در جمع باشد از طرف بزرگترهای فامیل تکریم می شود و هدایایی به عنوان چشم روشنی به آنها تعلق می گیرد. در این شب همچنین بزرگتر فامیل با گرفتن فال حافظ که اغلب جوانان طرفدار آن هستند شب زیبا و خاطره انگیزی را برای آنها رقم می زنند.
در قدیم الایام در برخي نقاط استان ایلام مثل شيروان چرداول ، ايوان در اين شب رسمي به نام «شِلي مِلي » وجود داشت كه تا حدود سه دهه پيش برگزار مي شد و طي آن تعدادي از جوانان ونوجوانان پسر در ابتداي شب جمع شده وهر كدام يك چوب دستي برداشته وهمگي به در منازل آبادي مراجعه وافراد جلوتر (سردسته ها ) چند چوب دستي بر درب منزل (يا برروي سياه چادر ) نواخته وسپس يكصد مي گفتند : (شِلي مِلي) ( یعنی هرگز نمي روم تا چيزي ندهي ) عده اي ديگر ويا همگي ادامه مي دادند : ( خال دقولي ) (نشانه اي روي پايش مي باشد)
و اين گونه طلب مواد غذايي مي نمودند وصاحب منزل مقداري آرد يا خرما وگاهي پول نقد به انها مي داد و آنها يكصدا مي گفتند : ( أُسا خُويُو چكًوُ شِي ، خُودا كُورد نًه كُوشِي) ( استاد (خدا ) خودش با چكشش ، خداوند پسرت را نكشد ) و آنگاه مي رفتند واگر صاحب منزل چيزي نمي داد آنگاه همه در اين عبارت مي گفتند كه خداوند پسرت را بكُشد و اگر پسر نداشت مرد خانه را نفرين مي نمودند (چه بسا پسر خانواده درميان جمع بودوجرأت مخالفت نداشت) سپس چند چوب دستي محكم بر درب خانه يا روي سياه چادر زده وسراغ منزل ديگري مي رفتند و در آخر همه مواد غذايي را بين خود تقسيم و آردها را در دكان محل فروخته و در عوض مواد غذاي خريده وبين خود تقسيم مي نمودند و در اين ميان هيچگاه به درب منزل كسانيكه فقير و بي بضاعت بودند نمي رفتند .
رسم «شلي ملي » بدون شك ريشه در تاريخ منطقه دارد، ذکر این نکته در مور این رسم الزامی است که این يك روش خاص براي جمع آوري مواد غذايي و اهداء به مكانهاي مقدس و شايد فقرا بوده تا با اهداء مقداري از مال به نوعي قهر طبيعت در زمستان كه برف های سنگين و يخبندان سخت و ... را در پي داشت را به كنترل در آورده و به مهر ورافت تبديل سازند و واسطه ي اين عمل مال بوده است.