قطع به یقین این بار جریان اصلاحات به افرادی جز هم خیمه‌ای‌های خود برای تصاحب صندلی‌های سبز بهارستان، شانس حضور نخواهند داد و اینکه هر از چندگاهی صحبت از ائتلاف با برخی چهره های اصولگرا همچون ناطق و یا چهره های فراجناحی همچون هاشمی را پیش می کشند، چیزی جز لفاظی و رد گم کردن نمی‌تواند باشد.

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، اصلاح‌طلبان که بعد از فتنه سال 88 نیروی قابل اتکایی برای سرمایه‌گذاری نداشتند، در سال‌های اخیر به دامان هر شخصی فارق از نوع دیدگاه‌های سیاسی‌اش چنگ زدند تا بلکه بتوانند با واسطه‌گری و به دست آوردن آبروی از دست رفته خود، در سپهر سیاسی کشور ادامه حیات خود را تضمین کنند.

هاشمی- ناطق‌نوری؛ زوج به ظاهر دوست‌داشتنی اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر و به ویژه بعد از فتنه سال 88 بوده است؛ اصلاح‌طلبان مشی اخلاقی این افراد را دست‌مایه سوءتفاهمات همیشگی خود قرار دادند و ایشان را به سبک نخ‌نماشده سابق خود یعنی مصادره‌کردن یک شبه‌ی افراد، متوهمانه به عنوان فرمانده لشکر شکست‌خورده خود دانستند.

اینکه در برخی مقاطع افرادی امثال «ناطق‌نوری» و «هاشمی‌رفسنجانی» به اصلاح‌طلبان روی خوش نشان دادند را نباید به حساب گرایش فکری این افراد به جناح اصلاحات دانست.

در همین رابطه «محسن کوهکن» نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و عضو جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری در گفتگوی تفصیلی با «باشگاه خبرنگاران»، درباره مشی اخلاقی ناطق‌نوری در قبال چپ‌های مجلس چهارم که بعدها به اصلاح‌طلبان معروف شدند، گفت: «آقای ناطق اصولگرا بوده، هست و خواهد بود اما برخوردش با جناح اصلاح‌طلب هم یک رفتار اخلاقی و عاطفی بوده است؛ این برخورد برای صرفا امروز نیست؛ ناطق در مجلس چهارم دوستانی را که موسوم به جریان‌ چپ بودند، بیشتر از ما تحویل می‌گرفت.»

در ادامه واکنش سیاسیون به قرابت اصلاح‌طلبان به ناطق‌نوری و حتی هاشمی‌رفسنجانی، به صحبت‌های «اسدالله بادامچیان» عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی، می‌رسیم. وی در همین‌باره گفته است:«آقای ناطق جزء اصلاح‌طلبان نیست و فعالیت انتخاباتی ندارد، اصلاح‌طلبان می‌خواهند به زور هاشمی و ناطق‌نوری را به خود بچسبانند؛ در صورتی که اشتباه می‌کنند.»

این تنها بخشی از سناریوی جریان اصلاحات برای با سابقه‌های انقلاب بود؛ هدف این گزارش پرداختن به نحوه قرابت اصلاح‌طلبان به آقایان هاشمی و ناطق نیست؛ بلکه می‌خواهیم نشان دهیم که چطور در این روزها، دیگر عکسی از ناطق را در روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاحات نمی‌بینیم  و در عوض روزنامه «اعتماد»، بعد از مدت‌ها تازه به هوش آمده که «محمدرضا عارفی» هم حضور دارد و باید نظرات وی را به عنوان شخصی که اصلاح‌طلبان تمام هستی‌شان را مدیون او هستند، جویا شد.

اما چطور شد که اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که باید روی گزینه‌های اصیل خود سرمایه‌گذاری کنند و نه بر روی گزینه‌های اجاره‌ای؟
 
قصه تلخ فراق اصلاح‌طلبان از چهره‌هایی همچون هاشمی و ناطق را باید به «دوست داشتن یک طرفه» تشبیه کرد؛ این قصه از آن وقت تراژیک‌تر شد که جامعه روحانیت مبارز در اقدامی موقع شناسانه از اعضای باسابقه خود بعد از 5 سال، برای حضور مجدد در جلسات این تشکل روحانی، دعوت به عمل آورد.

البته این را هم باید گفت که تاکنون هاشمی و ناطق دعوت جامعه روحانیت را لبیک نگفته‌اند؛ این عدم لبیک را نمی‌شود به معنای عدم تمایل قطعی هاشمی و ناطق به همراهی با اصولگرایان دانست؛ صحبت‌های «کمال‌الدین سجادی» سخنگوی جبهه پیروان، با یکی از خبرگزاری‌ها را می‌توانیم گواه حرف خود بدانیم.

وی در این گفتگو از جلسات مستمر «محمدرضا باهنر» دبیرکل جبهه پیروان، با ناطق‌نوری صحبت کرد؛ «مهندس باهنر با آقای ناطق‌نوری در مجمع تشخیص مصلحت نظام و دفتر کار وی دائما جلسه دارد.»

باهنر همواره رابطه حسنه‌ای با ناطق‌نوری داشته است و همین رابطه خوب می‌تواند اصولگرایان را به بازگشت دوباره رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی به صحنه چالش‌برانگیز سیاست امیدوار نگه دارد.



اما سراغ هاشمی را که می‌گیریم، کمی باید محتاطانه درباره پیر سیاست‌ورزی صحبت کنیم؛ وی هنوز سیگنال قابل اتکایی را برای بازگشت دوباره به جامعه روحانیت ارسال نکرده و شاید همین موضوع باعث شده است که بعضی از روزنامه‌های زنجیره‌ای به ظاهر اصلاح و در باطن فرصت‌طلب، همچنان عکس‌های هاشمی‌رفسنجانی را در ابعاد بزرگ و به عنوان تصویر اصلی صفحه اول قرار دهند.

«جلسات جامعه روحانیت مبارز در دفتر من برگزار شود.» این صحبت هاشمی‌رفسنجانی از قول «غلامرضا مصباحی‌مقدم» سخنگوی جامعه روحانیت مبارز است. این شرط هاشمی نشان‌ می‌دهد که وی همچنان گوشه‌چشمی به حضور مجدد در جامعه روحانیت دارد.



جریان به ظاهر اصلاح‌طلب، هاشمی و ناطق را برای خود از دست رفته می‌داند و در حال دست و پا زدن های آخر است؛ در چنین شرایطی تنها گزینه پیش روی اصلاح‌طلبان که می‌توانند از کانال وی، اندک تنفسی بهر زنده ماندن! داشته باشند؛ کسی نیست جز «محمدرضا عارف.»

اصلاح‌طلبان چه بخواهند؛ چه نخواهند، باید دین خود را به محمدرضا عارف ادا کنند؛ دینی که شاید صرفا با سرلیست قرار دادن عارف برای انتخابات مجلس دهم و حمایت از وی برای ریاست قوه قانون‌گذاری، اداشدنی باشد.

همان‌طور که در ابتدای این گزارش اشاره شد، روزنامه «اعتماد» در تاریخ 25 آذر مصاحبه‌ای را با «معاون اول دولت اصلاحات» منتشر کرد؛ عارف در این گفتگو سعی کرده است که محتاطانه به سؤالات پاسخ دهد؛ ولی در عین حال صحبت‌هایی را مطرح کرده که اگر هر شخصی صرفا به معادلات سیاسی کشور اشراف سطحی هم داشته باشد، کدهای مهمی را از اظهارات «عارف» به دست خواهد آورد.

وقتی سال گذشته «محمد خاتمی» مرقومه انصراف از ادامه انتخابات را برای یار هم‌دیارش پست کرد، عارف لقب «مرد انصراف‌های انتخاباتی» را به نام خود ثبت کرد؛ اما معلوم بود که استاد دانشگاه تهران، از این کناره‌گیری چندان هم راضی نبوده و به نوعی اجبار سیاست، وی را به انصراف واداشته است.

فارغ از اینکه خاتمی در پس نامه به عارف، چه خوابی را برای وی دیده بود؛ اما عارف همواره حد خودش را فراتر از وزیر یا معاون اولی دولت اصلاحات می‌دانست و کمافی‌سابق می‌داند؛ به همین خاطر وی پس از انتخابات خرداد 92، بنیادی را با نام «بنیاد امید ایرانیان» طرح‌ریزی کرد که اعضای این بنیاد عموما از قشر دانشگاهیان بودند.
 
او نمی‌خواست منتظر اما و اگرهای هم‌کیشان خود بماند تا اینکه دوباره در موعدی دیگر و در آستانه انتخاباتی دیگر، وی را به کناره‌گیری از انتخابات وادار کنند؛ این‌بار عارف خودش آستین‌ها را بالا زد و در نظر داشت تا با ایجاد این بنیاد، پشتوانه خوبی را برای خود در انتخابات اسفند 94 فراهم کند؛ این پشتوانه خوب حاصل نمی‌شود مگر با یکسان‌سازی اعضای «بنیاد امید» با منویات محمدرضا عارف.

عارف در بخشی از گفتگوی خود با روزنامه اعتماد و درباره نوع تعاملش با اعضای «بنیاد امید ایرانیان» که عمدتا از جوانان دانشگاهی هستند، گفت:«بی‌ترديد مايلم تا نكات مثبتی كه در كارنامه من هست را تكثير كنم. مايلم همه تجربيات بيش از سه دهه در امور اجرايی و علمی و سياسی را در اختيار اعضای بنياد و به ‌خصوص جوانان عزيز قرار دهم. من خودم را همواره پلی برای ارتقای جوانان تصور كرده‌ام و به آن افتخار ورزيده‌ام.»



معاون اول دولت اصلاحات، در قسمت دیگری از این گفتگو و در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا در انتخابات مجلس دهم، باز هم حاضر به کناره‌گیری به نفع فرد دیگری می‌شود، گفـت: «فكر می‌كنم ديگر مسأله كناره‌گيری من مطرح نشود به اين دليل كه شرايط تغيير كرده است.»

اما این تغییر شرایط که عارف از آن صحت می‌کند، چیست؟ خود عارف هم می‌داند که اصلاح‌طلبان، در حال حاضر و با توجه به سبقه بدی که در سیاست‌ورزی از خود به جای گذاشته‌اند، با کمبود مهره برای بازی در زمین سیاست مواجه‌اند و راهی جز این ندارند که از وی حمایت کنند. بله؛ شرایط به واقع تغییر کرده است؛ اگر خرداد 92 اصلاح‌طلبان توانستند با مصادره شخص دکتر روحانی، به قول و توهم خودشان، انتخابات را به نام خود به پایان برسانند، این بار چه کسی جز عارف را برای حضور در انتخابات آتی مجلس خوهند داشت؟

قطع به یقین این بار جریان اصلاحات به افرادی جز هم خیمه‌ای‌های خود، برای تصاحب صندلی‌های سبز بهارستان، شانس حضور نخواهد داد و اینکه هرازچندگاهی صحبت از ائتلاف با برخی چهره‌های اصولگرا همچون ناطق و یا چهره‌های فراجناحی همچون هاشمی را پیش می‌کشند، چیزی جز لفاظی، رد گم کردن و همچنین ایجاد دو دستگی در جناح اصولگرا، نمی‌تواند باشد.

در تحلیل همین موضوع؛ «مهدی فضائلی» فعال رسانه ای اصولگرا، در گفتگو با «باشگاه خبرنگاران»، گفت: «هدف جریان اصلاحات از قرابت با شخصیت‌هایی مانند ناطق نوری، تنها ایجاد دودستگی و اختلاف در میان جریانات و احزاب اصولگرایی است تا بتوانند با استفاده از این حربه، جریان خود راتقویت کنند.»

در حالی که راه سیاست ورزی برای جریان اصلاحات سخت و سنگلاخی است، باید نشست و دید که اصلاح طلبان، این بار و با چشم دوختن به صرف سرمایه های خود، آیا می توانند اقبال مناسبی را برای خود جلب کنند؟ 

گزارش از «حسام رضایی»

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا کاویان
۱۱:۲۱ ۳۰ آذر ۱۳۹۳
درود بر ناطق نوری بزرگوار
آخرین اخبار