چگونه حسرت نکشیم وقتی میبینیم آن دختر بچه معلول عراقی را که با چه شوقی خود را به سمت کربلا میکشاند؛ یا وقتی میبینیم آن پیرمرد معلول عراقی را که از فاصله 300 کیلومتری کربلا بر روی دو زانو به راه افتاده است تا خود را به کربلا برساند.
یا وقتی می بینیم «ابومحمد» کربلایی را که علاوه بر پس انداز دسترنج یکسالهاش، خانه مسکونی خود را نیز به پیشنهاد همسرش میفروشد تا خرج زائران کربلا کند و آنگاه که از او میپرسند بعد از اربعین و جمع آوری چادرها، همسر و فرزندانت را کجا اسکان خواهی داد اشک در چشمانش حلقه میزند و رو به سوی گنبد مطهر مولایش حسین علیه السلام ارادتش را به نمایش میگذارد.
حتی اگر این فیلمها و تصاویر را ندیده بودیم فقط کافی بود که در روایات بخوانیم اگر مردم میدانستند زیارت امام حسین علیه السلام چقدر فضیلت و ثواب دارد به درستی که از شوق میمردند و نفسهایشان از روی حسرت بند میآمد.
با این حال و احوال، آیا جاماندگان اربعین حق ندارند حسرت بکشند؟
خدایا! تو خود میدانی ما، هم مولایمان حسین را بسیار دوست میداریم هم زائرانش را و بالاخص آنانکه پیاده خود را به حریمش رساندند. پس ما را نیز در راهی که رفتند شریک آنان قرار ده.
بار الها! تو خود فرمودی ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب؛ هر چند ما بدیم اما بیحساب، ما را نیز به کاروان کربلا برسان.
خدایا! به سوز حسرتی که در دنیا در طلب زیارت اربعین حسینت کشیدیم آخرت را روز حسرت ما قرار مده