بسیاری از پرونده نویسها نیز عملا انجام نمی شود .وفقط نوشته می شود یعنی با این تعداد پرسنل نمی شود انجام داد ویا بسیاری از پرسنل قدیمی نیز زیر بار نمی روند.اینها همه بماند دستورات مختلف پزشکان که عملا کار خودرا به دوش پرسنل می اندازند.مثلا کاردان وکارشناس ببهوشی در کشورهای دیگر آموزش داده می شود تا نیازی نباشد پزشک بیهوشی از بالای سر بیمار در حال جراحی تکان بخورد اما در کشور ما بک پزشک بیهوشی بعضا چهار بيمار را در چهار اتاق عمل ببهوش می کند وبه دست تکنسینها می سپارد وخود در راهرو قدم می زند در حالیکه چه بسیار پزشکان متخصص در جامعه با مشکل پیدا کردن دکتر مواجه اند.خوب این کاردان چگونه می تواند کار ذاتی خودرا انجام دهدویا از کاردانهای اتاق عمل عملا به عنوان کمک جراح استفاده تا کلیه حق العمل جراحی به یک جراح برسد .درحالیکه هیچ حقی به کاردان داده نمی شود وگاه پرسنل زیر سوال می روند که چرا وظایفی را که اصلا جزئ وظایفشان نیست به خوبی بلد نیستند در صورتی که کمک جراح می بایست حتما یک جراح باشد نه یک کاردان یا یک کارشناس این نمونه کوچکی از ایرادات نظام درمانی ماست.توخود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل