به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زوج جوانی با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند.
وقتی قاضی عموزادی علت درخواست طلاق آنها را پرسید مرد جوان پاسخ داد: آقای قاضی همسرم 4 سال از من بزرگتر است، ولی من اصلا از این موضوع ناراحت نبودم و اتفاقا از اینکه با زن فهمیده ای مثل او ازدواج کرده ام خیلی خوشحال بودم. ولی حالا او تصمیم گرفته این ازدواج را بهم بزند. او می گوید من بچه هستم و نی تواند این اختلاف سنی را تحمل کند.
زن جوان به قاضی گفت: من و سهیل دو سال پیش در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. وقتی با او آشنا شدم متوجه شدم که او 4 سال از من کوچکتر است. آن زمان سهیل 21 ساله بود و من 25 ساله! اما وقتی سهیل را بیشتر شناختم متوجه شدم که به او اصلا نمی خورد که 10 سال از من کوچکتر باشد. شوهرم خیلی فهمیده بود و رفتار بچگانه ای نداشت. برای همین عاشق او شدم و او هم که به من علاقهمند شده بود پیشنهاد ازدواج داد.
وی ادامه داد: از همان روز اول به او گوشزد کردم که ممکن است این اختلاف سنی برایمان دردسر ساز شود و باعث بروز اختلافات بینمان شود. ولی او گفت که اصلا سن من برایش مهم نیست. به همین دلیل ما با هم ازدواج کردیم. از آن زمان تا الان دو سال می گذرد ولی در این مدت متوجه شدم که اشتباه کرده ام. سهیل خیلی بچه است و اصلا مثل من نیست. هر جا می روم خجالت می کشم که بگویم او شوهرم است. هرکدام از آشناهایمان سن شوهرم را می پرسند به دروغ به آنها می گویم یک سال اختلاف سنی داریم. ولی باز هم این اختلاف سنی کاملا مشخص است و من دیگر نمی توانم این موضوع را تحمل کنم و با آن کنار بیایم.
بعد از حرفهای زن تلاش قاضی عموزادی برای آشتی دادن آنها بی نتیجه ماند و حکم طلاق صادر شد.