به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، در آسایشگاه خیریه کهریزک افرادی هستند که با نور امید توانسته اند به جایگاه واقعیشان دست یابند و با شعار (موانع را بشکنیم و درها را باز کنیم) قلههای موفقیت را طی کنند که البته این فرصت توسط مسئولان محترم آسایشگاه برایشان فراهم شده و همه آنها به نوعی خود را مدیون این مکان می دانند و حاضر نیستند این جا را با هیچ چیز دیگری در دنیا عوض کنند.
در کلامش امید موج میزد، امیدی که چرخ زندگی او را به گردش وا میداشت و نردبانی بود برای رسیدن به آرمان ها و اهدافش .... امیدواری از سه جزء شناخت، عاطفه و حرکت نشات می گیرد که مددکاران و مسئولان کهریزک به خوبی توانسته بودند او را در رسیدن به این هدف یاری دهند.
فوزیه کریمی متولد 1354 است او در شهرستان نور به دنیا آمد و در سال 1369 سرنوشت او را به آسایشگاه خیریه کهریزک پیوند زد.
صحبتم را با او اینگونه آغاز میکنم .....
*چگونه با آسایشگاه کهریزک آشنا شدید ؟ یک سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدند و مرا که مبتلا به بیماری میوپاتی ( نوعی ضعف عضلات ) بودم به پدر بزرگ و مادر بزرگم سپردند ..... زندگی خوبی داشتم تا اینکه در نه سالگی پدر بزرگم را از دست دادم ، بعد از مدتی مادربزرگم نیز از دنیا رفت. در آن زمان پدرم نزدم آمد و از من خواست تا با او زندگی کنم که به دلایلی قبول نکردم. مدتی را به منزل عمویم رفتم در آن زمان بیماریام پیشرفت کرده و کم کم دچار معلولیت شدم. در اینجا جا دارد از عمو و عمه ام به خاطر حمایتهای بیدریغشان تشکر کنم.
*24 سال زندگی در آسایشگاه خیریه کهریزک زمانی که وارد آسایشگاه کهریزک شدم تنها 17 سال داشتم ، روزهای سختی بود ؛دوری از خانواده برایم مشکل بود ، تا قبل از آن تصورم از آسایشگاه یک بیمارستان بود . به خواست خود به اینجا آمده و زندگی جدیدی را شروع کردم و توانستم به کمک مددکاران ومسئولین مهربان کهریزک خود را پیدا کنم ... تا قبل از اینکه وارد آسایشگاه شوم تا سوم دبستان درس خوانده بودم که به کمک مددکاران آسایشگاه ادامه تحصیل دادم.
*رسیدن به قلههای ترقی به کمک مسئولان آسایشگاه آموزش ورزش بوچیا به صورت حرفه ای، راسته دوزی، رمان دوزی و شماره دوزی از حرفه هایی بودند که آنها را به صورت تخصصی در آسایشگاه فرا گرفتم و در حال حاضر مربی تکیه دوزی هستم و در ورزش بوچیا به مقام قهرمانی کشوری دست یافتم.
*زندگی در آسایشگاه را با میلیاردها پول عوض نمی کنم شدیدا به آسایشگاه دوستانم و مسئولین محترم اینجا وابسته ام و زندگی در آسایشگاه را با میلیاردها پول عوض نمی کنم چراکه یکبار از خانواده ام جدا شده ام و دیگر نمی خواهم این اتفاق بیفتد. آرزو دارم همه ی معلولین اونقدر در امکانات غرق شوند که هرگز مجبور نشوند از خانواده شان دور شوند تا بتوانند همانند یک انسان سالم زندگی کنند.
من هرگز دوست ندارم از اینجا بروم، گاهی آرزو می کنم خانه ای داشتم که گاه گاهی برای تنوع به آنجا می رفتم اما هرگز دوست ندارم اینجا را ترک کنم چرا که شدیدا وابسته ی دوستان ، مددکاران و محیط آسایشگاه هستم و اگر چند روز از این مکان دورشوم احساس دلتنگی می کنم.
*با امید و توکل به خدا می توان به همه آرزوها دست یافت پیام من به همه جوانها این است که با توکل به خدا و ایمان به او می توانند به همه ی آرزوهایشان دست یابند بنابر این تکیه گاه خود را خدا قرار دهند و هرگز امیدسشان را از دست ندهند.
سخن آخر:
شناسایی استعداد معلولان و به فعلیت رساندن توانایی های این قشر از بزرگترین خدمات به اجتماع محسوب می شود که در این زمینه مسئولان آسایشگاه خیریه کهریزک توانسته اند با خروج معلولان از انزوا و رکود و ایجاد روحیه تلاش ، تحرک و امید گامهای موثری را در این راستا بردارند.
بیایید همراه فرزندانمان سری به این مکان بزنیم چرا که در اینجا افرادی هستند که با حمایتهای شما و مسئولان کهریزک توانسته اند به جایگاه مهمی دست یابند آنها می توانند الگوی مناسبی برای رسیدن فرزندان شما به موفقیت باشند./گزارش از نزاکت الهیاری
انتهای پیام/