اتصال میوه بـه رایانه جی سیلور، دانشجوی مهندسی بود و همیشه با اعداد و ارقام سر و کار داشت. گاهی فکر می‌کرد آنقدر در ریاضی و محاسبات غوطه‌ور شده که از هنر و احساس جا مانده است.

به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ در این باره کمی در اینترنت جستجو کرد و متوجه شد معمولا آدم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند، دسته‌ای که قدرت محاسباتی و فنی بالایی دارند و دسته دیگری که احساسات قوی‌تری دارند و می‌توانند خلاقانه‌تر فکر کنند. جی سیلور، دانشجوی مهندسی بود و همیشه با اعداد و ارقام سر و کار داشت. گاهی فکر می‌کرد آنقدر در ریاضی و محاسبات غوطه‌ور شده که از هنر و احساس جا مانده است. در این باره کمی در اینترنت جستجو کرد و متوجه شد معمولا آدم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند، دسته‌ای که قدرت محاسباتی و فنی بالایی دارند و دسته دیگری که احساسات قوی‌تری دارند و می‌توانند خلاقانه‌تر فکر کنند.



نام: جِی سیلور (Jay Silver)
کشور: آمریکا
نام ایده: مِیکی مِیکی (MaKey MaKey)
وبسایت: makeymakey.com

از آن به بعد گرچه همچنان با علاقه به درسش ادامه می‌داد، اما همیشه در این فکر بود که چگونه می‌توان محاسبات را با خلاقیت و هنر پیوند داد. پس از کمی مطالعه درباره محاسبات و خلاقیت، به نتیجه جالبی رسید. حالا دیگر به این فکر می‌کرد چطور می‌توان یادگیری را جذاب کرد. او دوست داشت روشی پیدا کند که آموزش مهندسی و روش‌هایی که برای محاسبات به کار گرفته می‌شود، با خلاقیت آمیخته و اساس یادگیری با سهولت همراه شود. برداشت او از موضوع این بود که اگر بتواند به چنین روشی برسد، آن وقت علم محاسبات با هنر پیوند می‌خورد و می‌توان در کنار یادگیری مسائل دشوار، همزمان خلاقیت را هم حفظ کرد و چیزی بیش از درس فرا گرفت.

یک روز به چیز جالبی برخورد؛ یک هکر کلیدهای یک صفحه‌کلید را از آن جدا می‌کرد و با عوض کردن اتصالات روی مدار، کارهایی را که خودش دوست داشت با آن صفحه انجام می‌داد. همین کافی بود تا ایده‌ای به ذهن جی برسد. ایده‌اش این بود که مانند آن کیبورد دستگاهی بسازد که هر کس بتواند با تغییر در مدار آن عملکردی را که به دنبالش است، استخراج کند. او اسم دستگاه خیالی‌اش را «مِیکی مِیکی» گذاشت.



تلاش
پس از چندی جی به این نتیجه رسید که ایده‌اش جالب نیست. البته ایده او مشکلی نداشت، اما روشی که برای پیاده‌سازی آن در ذهن داشت، غیرمنطقی به نظر می‌رسید. دستگاهی که جی به دنبال ساخت آن بود، باید کاربردی و کاربرپسند می‌شد تا هر کسی بتواند از آن استفاده کند. او پس از مشورت و تحقیق درنهایت به این نتیجه رسید که به‌جای ساخت یک دستگاه که بتوان با تغییر در آن عملکردهای مختلفی را به دست آورد، مدار متن بازی بسازد که به کمک آن عملکردهای بی‌شماری را استخراج کند. اکنون ایده به نظر هر کسی که جی با او مشورت می‌کرد، جذاب بود و عموما دوستانش می‌گفتند چنین چیزی قابلیت تبدیل شدن به یک محصول را دارد. بازخوردها از ایده او مثبت بود، اما فقط با تعریف نمی‌شد کار را پیش برد؛ نیاز به پول فراوان بود تا پروژه پیش برود. بنابراین بدون هیچ توقعی، فیلم کوتاهی از شرح ایده ساخت و آن را روی یکی از سایت‌های جمع‌آوری اعانه یا کیک استارتر گذاشت. 11 هزار نفر از این ایده پشتیبانی کردند و 500 هزار دلار پول جمع شد؛ چیزی که جی هیچگاه فکرش را هم نمی‌کرد.

نمونه‌های اولیه از محصول آماده شده بود و جی به آینده آن فکر می‌کرد. اگر می‌خواست محصولی مشتری‌پسند و تجاری تولید کند، باید راهکاری پیدا می‌کرد تا بتوان آن را با هزینه پایین تولید کرد. با توجه به این مسائل بود که جی تصمیم گرفت‌ تنها از یک مدار بدون هیچ کیس و قطعه اضافه استفاده و ایده‌اش را به واقعیت تبدیل کند. از آنجا که کسب‌و‌کار جی هنوز در مراحل اولیه قرار داشت، تصمیم گرفت از روش متن باز استفاده کند؛ در این صورت افراد بیشتری مشتاق می‌شدند از مدار جی استفاده کنند؛ زیرا می‌توانستند به شکل دلخواه آن را تغییر دهند. ابتدا جی فکر می‌کرد افرادی که از رایانه و هک سر در می‌آورند مشتری او خواهند بود، ولی طولی نکشید که دانش‌آموزان و حتی مادران خانه‌دار نیز از ساخته جی استقبال کردند.



آینده
اکنون جی توانسته تیمی که بیشتر از دوستانش تشکیل شده آماده کند و شرکتی برای ایده‌اش داشته باشد. او معتقد است با رویاپردازی و استفاده از قوه تخیل می‌توان کارهای بزرگی انجام داد، به همین دلیل هیچ‌گاه از رویاپردازی دست برنمی‌دارد و دائما به چیزهایی فکر می‌کند که شاید در آینده نزدیک به یک ایده بزرگ تبدیل شوند. همچنین او به کسانی که مانند خودش ایده‌ای دارند، توصیه می‌کند کار روی ایده‌شان را بسرعت شروع کنند و به جای این که زمان زیادی را صرف تولید یک محصول تمام عیار کنند، آن را زود به پایان برسانند. به نظر جی به ثمر رساندن سریع یک ایده می‌تواند آن را از سرقت نجات دهد و پس از کامل شدن نمونه اولیه می‌توان روی ارتقای آن کار کرد.

مِیکی مِیکی چیست؟
مِیکی مِیکی تنها یک تکه مدار است. روی این مدار دو دایره و یک فلش چهار طرفه چاپ شده است که به کمک آنها می‌توان کارهای مختلفی انجام داد. یک دایره وظیفه کلیک کردن، دیگری نقش ایجاد فاصله (space) و کلید چهار طرفه نقش تغییر مسیر در چهار جهت را ایفا می‌کند. تنها چیزی که همراه این مدار وجود دارد، تعدادی سیم است که در دو سر آن فیش سوسماری وجود دارد. با اتصال یک سر این فیش‌ها به مدار و سر دیگر آن به هر ماده‌ای که کمی رسانا باشد، می‌توان کارهای عجیب و غریبی انجام داد. غیر از مواد رسانا می‌توان این فیش‌ها را به میوه‌ها، چوب و حتی گرافیت مداد وصل کرد تا با لمس آن دستوری خاص صادر شود. این مدار از طریق یو.اس.بی به رایانه وصل می‌شود و می‌توان دستورهایی را که از مدار مِیکی مِیکی صادر می‌شود، در محیط نرم‌افزاری به یک عمل خاص تبدیل کرد. برای مثال می‌توان با وصل کردن یک موز به دایره فاصله روی مدار توسط سیم در محیط یک نرم‌افزار نگارشی با لمس موز فاصله ایجاد کرد.

با توجه به نوع ساخت مدار مِیکی مِیکی می توان بی‌نهایت ماده رسانا و نیمه رسانا را به آن متصل و در سر دیگر آن نیز بی‌نهایت دستور را برای هر نوع نرم‌افزاری صادر کرد. به این ترتیب غیر از جنبه تفریحی، این مدار کاربرد بسیار زیادی برای اهداف آموزشی بویژه برای دانش‌آموزان را دارد که می‌توانند نتیجه کار خود را مشاهده کنند.



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.