اکنون ۱۰۰۰ نفر زن سیه روز با گذراندن دوره های مغزشویی، اطاعت کورکورانه و
فرمانبرداری پوچ از گروهگ تروریستی رجوی را پذیرفته اند، آنها به عروسک هایی ربات گونه
تبدیل شده اند که حرف و حرکتشان برنامه ریزی شده و از خود اراده ای ندارند.
در حالی که آمار زنان گرفتار و مسخ شده فرقه رجوی در کمپ لیبرتی زیر هزار
نفر را نشان می دهد، ولی اخیراً آنها را ۱۰۰۰ زن پیشتاز (بدبخت نشان) در
اردوگاه لیبرتی لقب داده اند که نشان فریب حداکثر رجوی علیه زنان مظلوم
فرقه است. زنانی که حق زندگی، انتخاب، ازدواج، تشکیل خانواده، مادر شدن،
مادر بودن و بازگشت به کانون گرم خانواده را از آنها گرفته اند. زنانی که
همه محکومند تا کنیزان گوش بفرمان رجوی باشند، حق بیدار شدن از خواب فرقه
ای و رهایی از اسارت و بردگی را ندارند.
در چنین شرایطی فرقه تروریستی رجوی با اشاره به خبر روزنامه ای و مصاحبه یکی از مسئولان کشور، زنان کارتن خواب خیابانی را سوژه تبلیغاتی و ایران ستیزی خود کرده و نوشته است: «یک مقام شهرداری تهران در یک آمار تکاندهنده اذعان کرد که صرفاً در تهران بیش از هزار کارتن خواب زن وجود دارد. علت افزایش کارتن خوابی بین زنان را ناشی از گسترش اعتیاد است.»
برای جمعیت بیست میلیونی تهران بزرگ حضور ۱۰۰۰ زن کارتن خواب در گوشه و کنار خیابان ها امری طبیعی است و شاید افراد فوق کسانی باشند که در نوبت گرفتن نوبت دکتر و یا انجام کاری در جلوی ادارات و مؤسسات در صف انتظار هستند.
ولی از زنان نگونبخت و رجوی گزیده لیبرتی چه خبر؟ حال و روزشان در بنگالهای سرد و نمور، حلبی آباد جوار فرودگاه بغداد چطور است؟ آیا توانسته اند مسئله و معضل دریاچه های مصنوعی فاضلاب را در اطراف خود حل کنند و یا اینکه در منجلاب رجوی غوطه ور و شب و روز دست و پا می زنند؟
بیش از هزار زن فریب خورده، پشیمان در قید و بند رجوی گرفتار و زندانی
شده اند. هر روز دسته بندی می شوند، روزی در صف زنان شورای رهبری، فردایش
در ردیف سوگلی های حرمسرای رجوی و امروز هم با مارک فریبنده ۱۰۰۰ زن لیبرتی
برای بازار مکاره ای دیگر نامگذاری شده اند.
ای کاش مسعود و مریم رجوی، این زوج شیاد و شعبده باز به جای اشک ریختن به
شیوه تمساح و دلسوزی ریاکارانه برای کارتن خواب های تهران، فکری برای بیرون
کشیدن زنان و مردان مظلوم از باتلاق عراق و مرداب لیبرتی بکنند و از این
بیشتر کاسه داغتر از آش نباشند و در امور جوامع جهانی از تهران تا توران
دخالت ننمایند؛ چون تحت هیچ شرایطی صلاحیت، شایستگی و حق دخالت، فضولی در
کار و زندگی دیگران را ندارند. «کل اگر طبیب بودی سرکچل خود را دوا می کرد»
بنابراین فرقه تروریست رجوی باید بر سر راه رهایی و جدایی اعضای فرقه ی درمانده اش، مانع تراشی و کارشکنی نکند. به جای اینکه سنگ معتادان خیابانی را به سینه بزند، فکری به حال مردان و زنان مغزشویی شده و معتاد خود بکند.