به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، سایت دخت ایران نوشت: همزیستی انسان و حیوان تاریخی به بلندای تمدن بشری دارد. هدف و انگیزهی این همزیستی در ادوار مختلف حیات بشری معانی متفاوتی داشته است. شکل معمول و مرسوم آن بهره بردن از حیواناتی مانند سگ برای محافظت از گله، گاو برای شخم زدن زمین، مرغ و خروس و گوسفند برای استفادهی غذایی، اسب و قاطر و الاغ باهدف جابجایی و حمل بار و کبوتر و شاهین برای ارسال نامه بوده است.تعلیم حیوانات بهمنظور استفاده از آنها برای نمایشهای سیرک و تفریح و سرگرمی از اشکال دیگر این همزیستی در طول تاریخ بوده است.
در همهی این اشکال همزیستی همواره حیوانات در خدمت انسانها بودهاند. اما امروزه متأسفانه شاهد فرهنگی در کشورمان هستیم که در آن آدمها خادم حیوانات شدهاند. رشد کلینیکهای پزشکی ارائهدهنده خدمات به حیوانات خانگی، پت شاپهای فروش لباس و لوازم مخصوص نگهداری حیوانات خانگی و بازار پررونق خریدوفروش آنها همگی پاسخ به نیازی است که این پدیدهی نوظهور در جامعهی ما ایجاد کرده است.
در فرهنگ ما نگهداری از حیواناتی مانند طوطی، بلبل، قناری، کبوتر، مرغ عشق و ماکیانی چون مرغ و خروس یا ماهی گلی مرسوم بوده اما همواره خط قرمزی برای ورود برخی حیوانات به درون حریم خانه وجود داشته است. سگ و گربه که امروز بنا به گفتهی برخی مسئولان هشتاد درصد حیوانات خانگی مورد علاقه خانوادهها را تشکیل میدهند ازجمله حیواناتی بودند که درگذشته پشت درهای بسته حریم خانه مورد التفات قرار میگرفتهاند.
کسانی که در ایران به دنبال نگهداری از حیوانات خانگی هستند به دودسته تقسیم میشوند، دستهی اول دوستداران واقعی حیوانات هستند و دستهی دوم کسانی هستند که نگهداری از حیوانات برایشان بیشتر جنبهی خودنمایی دارد و علامت تفاخر و تجددمآبی محسوب میشود.
فرناز که برای مداوای پای سگش به مطب دامپزشکی آمده میگوید:«برای مرتب کردن موها و ناخنها و خرید لباس سگش باید ماهی 600 هزارتومان هزینه کند، چون هرکسی از عهدهی کوتاه کردن موهای حیوانات برنمیآید. من همین چند روز پیش برای مانیکور کردن ناخنهایش400 هزار تومان هزینه کردم که آخر کار اینطور شد و پایش آسیب دید.»
محمد فروشنده پت شاپ در مورد پت شاپها و شرایط شان میگوید: «فرهنگ در حال تغییر است، مردم به نگهداری حیوانات خانگی علاقهمند شدهاند و در واقع شغل جدیدی برای ما ایجادشده است البته به نظر من این شغل سودآوری ندارد. پتشاپ را هرکجا میتوان تأسیس کرد، اما اینکه مغازه کجا تأسیس شود قطعاً درروند کار تأثیر دارد.این موضوع گاهی ازلحاظ مکانی چنان مؤثر است که مشتریهای زیادی به آنجا خواهند آمد. بر همین مبنا اجاره مغازه هم سنگینترمیشود، وقتی اجاره مغازه بالا برود درنتیجه باید سرمایههای سنگین داشته باشیم تا بتوان سود معقولی به دست آورد.»
یکی از مشتریان پت شاپ در جواب این سؤال که ماهانه چقدر برای سگش خرید میکند، میگوید: «من مشتری دائمی این مغازه هستم و از تخفیفهایی بهرهمند میشوم، چون از بچگی تابهحال سگ داشتهام.البته این تخفیفها بیشتر شامل مواد غذایی میشود ولی اگر بخواهم سرجمع حساب کنم ماهی بین 250 تا 300 هزار تومان برای «هوشی »هزینه میکند.»
به اعتقاد جامعه شناسان حیوانات خانگی در جوامع غربی بهعنوان عضو خانواده محسوب میشوند و دارای جایگاه خاصی هستند و شرایط نگهداری آنها طبق قوانین مناسب باحال حیوانات است. این حیوانات بزرگترین ابزار برای پر کردن خلأ عاطفی آنها هستند. درحالیکه در سبک زندگی خانوادهای ایرانی جایی ندارند. به همین خاطر در کشوری که بنیانهای محکم و استوار خانواده نیاز به عشق ورزیدن و موردعلاقه واقعشدن را برطرف میکند مسلماً وقتی برای نگهداری از حیوانات باقی نمیماند.
به نظر میرسد در کشور ما علاقه سطحی و لحظهای، چشم و همچشمی، مد و ترحم ازجمله عوامل مؤثر در نگهداری از حیوانات خانگی هستند. امروزه خودنمایی با بغل گرفتن سگ یا گربهای که با پوشاندن لباسها و زیورآلات تزیینشده در انظار عمومی مد شده است. اگر سری به تارنماهای نگهداری حیوانات خانگی بزنید متوجه میشوید که این تب، هزینههای سرسامآوری دارد. آنچنانکه نگهداشتن یک سگ یا گربه هزینهای بیشتر از یک بچه را میطلبد. اگر تبلیغات داخل این سایتها را نگاهی بیندازید از دیدن نام و قیمت انواع شامپوها، وسایل شستوشو، لباسهای جین، قلاده و... حیرت خواهید کرد. حتی خیلیها متقاضی لباسهایی هستند که هماهنگ با لباس خودشان باشد و در این راه هم کممایه نمیگذارند.
از سوی دیگر این نیز حقیقتی است که هر چه جوامع سنتی به سمت صنعتی شدن پیش میروند، عواطف خانوادگی و روابط عاطفی در آنها کمرنگتر میشود. در چنین شرایطی یکی از چیزهایی که به زعم روانشناسان میتواند این عواطف کمرنگ شده را تلطیف کند، موجود زندهای است که نوعی احساس مسئولیت و امید و انگیزه ایجاد میکند.
باید در نظر داشته باشیم اگر جامعه به سمتی برود که نیاز به واکنشی را به هر دلیلی در خود احساس کند چه قانونی و غیرقانونی آن نیاز تبدیل به یک فرهنگ میشود. در مورد این پدیدهی جدید و وارداتی نیز همین مساله صدق میکند. در همهی دورانها افرادی هستند که به شکل غیرمتعارف نسبت به نگهداری حیوانات خانگی اقدام میکنند. اما اگر این تعداد در دورهای آنقدر زیاد شود که بعد برای توجیه حضور خود و دامن زدن به مشروعیت عمل خود شروع به گفتمان سازیهایی نظیر آنچه پیشتر ذکر آن شد کنند،آن موقع است که باید دریابیم زنگ خطری به صدا درآمده است.