به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،سخنان رهبر معظم انقلاب در مجمع عالی بسیج ، نه تنها تیتر یک بسیاری از روزنامه های امروز داخلی بود ، بلکه در این مدت بازتاب گسترده جهانی هم داشت به طوریکه برخی از روزنامه ها ، بزرگترین ترین تیتر خود را به" بازتاب جهانی موافقت رهبر انقلاب با تمدید مذاکرات هسته ای" اختصاص دادند .
«کور خوانده کری!»اروزنامه
وطن امروز در باره مذاکرات نوشت : الحمدلله که سایه این سرو بر سرمان بلند است. متاثر از چیزهایی، زبان دشمن چه دراز شده بود برای ما، حتی به DNA خونمان هم کار داشتند! عاقبت، مردی باید جواب دشمن را میداد. آقایان اوباما و جان کری حالا دیگر فهمیدهاند که چه توافق هستهای بشود، چه نشود، از حلقوم انقلاب اسلامی، جز «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» نخواهد شنید. من در جمله قبل، از قصد نوشتم «انقلاب اسلامی».جمهوری اسلامی برای خودمان جمهوری اسلامی است، برای نمایش برترین مردمسالاری دینی، برای انتخاب و انتخابات، لیکن آنجا که پای شیاطین در میان است، جمهوری اسلامی به اصل خود یعنی انقلاب اسلامی بازمیگردد و انقلابی، جواب دشمن جمهور، دشمن جمهوری اسلامی را میدهد. حمایتهای آمریکا از اسرائیل را هم که کنار بگذاریم، باز کاخ سفید، دشمن اول جمهوریت است. دشمن اول همه جمهور در همه عالم حتی در خاک خودش! در آمریکا، هنوز رنگ پوست، مشخصکننده حق آدمی است. اوبامای روسیاه به DNA مردم خود هم کار دارد! آمریکا به این منفوری، به این مستکبری، 100 سال سیاه نخواستیم که به جمهوری اسلامی اعتماد داشته باشد! اصلش ما انقلاب کردیم تا بگوییم هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم، هیچ! وقتی حاجقاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله محبوب دل جهانیانند، کسر شأن جمهوری اسلامی است که بزرگترین حامی داعش بخواهد به او اعتماد داشته باشد! بزرگترین حامی 2500 کلاهک اتمی اسرائیل، اتفاقا مایه فخر و مباهات و غرور ما است که به ملت ایران اعتماد نداشته باشد. از این حرفها که بگذریم، اعتماد ابلیس به آدمی اگر حلال مشکلات بود، آلخلیفه و آلسعود، اوضاع بهتری داشتند، شاه سقوط نمیکرد و دنیا این همه پر از شعار علیه حکام مورد اعتماد آمریکا نمیشد. در کلاس جمهوری اسلامی همین بس که شیطان بزرگ به ما اعتماد نداشته باشد. روح خدا در پی جلب اعتماد خدا بود، نه کدخدا. و روح خدا در جسم و جان «حضرت سیدعلی» جاودان است....
مبارزه، هم در ذات انقلاب اسلامی است، هم در ذات جمهوری اسلامی. آنچه فیالواقع «تمدید» شد، روز پنجشنبه رخ داد در دیدار امام خامنهای و بسیجیان. «مبارزه» را میگویم، «تمدید مبارزه» را. خمینی هم قبلا گفته بود که «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم»
« ارزش تاریخی
عملکرد تیم دیپلماسی»
روزنامه دولتی ایران به تحسین عملکرد تیم هسته ای پرداخت و نوشت : چنان که انتظار می رفت تلاش تیم هسته ای تأیید
و تحسین مردم و مراجع عالی نظام را در پی داشت 14 ماه مذاکره بیوقفه اگر چه به
تمدید مذاکرات منجر شده اما قابل مباهات است و موقعیت کنونی کشور در صحنه بین المللی حاصل تلاش توأم با اعتقادی
است که تیم مذاکرهکننده ایران انجام دادهاند و اغراق نیست که آنها را قهرمانان
ملی کشور خطاب کنیم. یک سال و اندی مذاکره هستهای ایران و 1+5 دستاوردهای متعددی
داشته است،
1- فضای روانی نسبت به ایران
تا حد زیادی تغییر کرده است. این در حالی است که در گذشته به دلیل برخی موضعگیریهای
غیر لازم فضای منفی علیه ایران در دنیا شکل گرفته بود، تا آنجا که جامعه بینالمللی
برنامه صلح آمیز هستهای ایران را یک برنامه
تهدیدکننده میدانست اما در یک سال اخیر دیپلماسی عمومی خوبی که شکل گرفت و شفافیتی
که از سوی ایران در برنامههای هستهای ایجاد شد، آن فضای روانی را شکست.
2- نفس قرار گرفتن قدرتهای
بزرگ دنیا در برابر میز مذاکره ایران و پیشنهادهای ابتکاری که آنها برای ادامه
مذاکرات روی میز قرار دادند، بر مؤلفه قدرت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران افزود و
این اعتبار جدید دیپلماتیک بالطبع موجب افزایش قدرت مانور ایران در سطح منطقه می شود زیرا بخشی از کشورهای منطقه
نگاه نخوت آمیز خودشان را کنار گذاشتند و بخشی
دیگر نیز سعی کردند از این فرصت استفاده کنند و در جهت ترمیم روابطشان با جمهوری
اسلامی ایران پیش بروند.
3- تیم مذاکرهکننده هستهای
در این مدت بشدت تلاش کرد در چارچوب موازین قانونی موجود عمل کند و از خطوط قرمز
شورای عالی امنیت ملی عدول نکند و این از برگههای برد مذاکرات طی 14 ماه گذشته
بود.
نکته مهم در همین رابطه،
پایمردی تیم دیپلماسی ایران است که همزمان مذاکرات را چه در بخش مذاکرات جمعی و چه
در سطح مذاکرات دوجانبه متعدد ادامه داد و یک دیپلماسی حرفهای را در دنیا به نمایش
گذاشت. مجموعه آنچه گفته شد دستاوردهایی است که فارغ از نتیجه باید به آن توجه کرد
و این همه حاصل دو عامل تعیینکننده است. نخست خبرگی و تخصص اعضای حاضر در تیم
مذاکرهکننده و دیگر اجماع نسبی که در داخل کشور فراهم آمد و حمایتهایی که از
گروه مذاکرهکنندگان انجام شد زیرا مخالفتهایی که در حاشیه مطرح میشد در حدی
نبود که قدرت چانهزنی مذاکرهکنندگان را کم کند.
اما ادامه سقوط قیمت نفت و تصمیم اخیر اوپک درباره ثابت نگه داشتن میزان تولید به رغم این کاهش چشمگیر ، مورد توجه بیشتر روزنامه های سیاسی و به ویژه اقتصادی قرار گرفت.«بودجه گرفتار نفرین منابع»روزنامه اقتصادی
جهان صنعت در این باره نوشت :
کارشناسان پیشبینی میکنند، بهای نفت تا پایان سالجاری میلادی و حتی نیمه اول سال ۲۰۱۵ به کمترین میزان خود طی سالهای گذشته، یعنی ۶۰ دلار برسد.
کاهش قیمت نفت پس از اجلاس اوپک اقتصادهای منطقه خاورمیانه را نگران ساخته است. گزارشها نشان میدهد تنها عربستان سعودی دلمشغولی در مورد وضعیت بازار نفت ندارد. در ایران گمانهزنیها نشان میدهد دولت تا پایان سال با کسری بودجه ناشی از کاهش درآمدهای نفتی مواجه میشود. با این حال مقامات دولتی مانند معاون وزیر نفت اعتقاد دارند کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت نفت در نیمه دوم سال جاری از راه درآمدهای مازاد فروش نفت در نیمه اول امسال جبران میشود ولی با این حال همچنان محافل کارشناسی اعتقاد دارند دولت توان جبران کسری بودجه به این سادگی را ندارد.
روایتهای مختلفی در مورد دلایل کاهش قیمت نفت وجود دارد ولی اطلاعاتی که خبرگزاری رویترز منتشر کرده نشان میدهد که اقدامات ایران در نشست اوپک چندان موثر نبوده تا فضا به سمت خواستههای ایران سنگینی کند و در نهایت عربستان برنده بازی اوپک شده است. مدتی قبل نیز اخباری که از وین به تهران مخابره میشد، نشان میداد در جریان مذاکرات هستهای ایران نیز عربستان صعودی نقش کلیدی داشته است. رویترز هم اعلام کرده در نشست اوپک عربستان سعودی به تصمیم کشورهایی از اوپک که نفت کمتری تولید میکنند، توجه نکرد و تلاش کرد که اعضای اوپک تصمیم بگیرند که تولید نفت اعضای سازمان کشورهای صادرکنندگان نفت را کاهش ندهند. وقتی که این تصمیم گرفته و خبرش منتشر شد، قیمت نفت بیش از ماههای گذشته سقوط کرد و به کمترین میزان در چهار سال اخیر رسید.
رویترز گزارش داده است که جلسه تصمیم گیری اوپک پنج ساعت به طول انجامید و وقتی که علی النعیمی، وزیر نفت عربستان از جلسه خارج شد، لبخندی بر لب داشت و به خبرنگاران گفت: «این یک تصمیم بزرگ بود.»
اوپک تصمیم گرفته است که مجموع سقف تولید خود را ۳۰ میلیون بشکه در روز حفظ کند که یک میلیون بشکه بیشتر از پیشبینی خود اوپک برای تقاضای نفت در سال آینده میلادی بوده است. وقتی که تصمیم اوپک اعلام شد، قیمت نفت برنت حدود شش دلار کاهش یافت و به بشکهای ۲۵/۷۱ دلار رسید.
در همین حال و به نقل از سایت صدای اقتصاد، گری راس، مدیر موسسه مطالعاتی پیرا میگوید: این آغاز یک جهان جدید برای اوپک است چون دیگر این سازمان نمیتواند به تنهایی بازار را کنترل کند. بازار قیمتها را دیکته میکند و آنها نیز ناچارند که خود را تطبیق دهند.» در نشست اخیر اوپک، کشورهای ونزوئلا و نیجریه درخواست کرده بودند که در حد دو میلیون بشکه از تولید اوپک کاسته شود و ایران نیز پیشنهاد کاهش یک میلیون بشکهای را درخواست کرده بود اما اجماع کشورها بر باقی ماندن سقف تولید ۳۰ میلیون بشکهای بود. جلسه ۱۶۶ اوپک با حضور ۱۲ عضو این سازمان و همچنین نمایندگانی از کشورهای روسیه و مکزیک به اتمام رسید.
لابیهای پیش از جلسه پایانی اوپک نشان میداد کشورهای عضو خواهان یافتن راهکاری برای افزایش میزان تولید بودند ولی در پایان نشست، عربستان صعودی برنده بازی شد و سقف تولید کاهش نیافت. تحلیلگران حاضر در نشست اوپک نقل میکردند، اختلافات سیاسی میان ایران و عربستان در موضعگیریهای این کشور در نشست اوپک بسیار موثر بوده است.
پیش از آن نیز زنگنه، وزیر نفت ایران با وزرای نفت ونزوئلا، عراق و عربستان جلساتی خصوصی را تشکیل داده بود، اما در نهایت نیز گفتوگوهای آنها به نتیجه مطلوبی برای ایران نرسید.
در پایان نشست اوپک، وزیر نفت ایران بیژن زنگنه اظهار داشته بود: نتیجه مطابق آنچه ما میخواستیم نبود و به مشورت بیشتر نیاز داریم. برای ما وحدت در داخل اوپک یک اصل است.
از سوی دیگر رافائل رامیرز، وزیر نفت ونزوئلا در هنگام ترک جلسه در حالی که بسیار عصبانی به نظر میرسید از هرگونه اظهارنظری خودداری کرد.
همچنین علی صالح الامیر، وزیر نفت کویت اظهار داشت که اوپک باید هر قیمتی را که بازار تعیین میکند قبول کند، چه ۶۰ دلار باشد چه ۸۰ دلار یا یکصد دلار. عادل عبدل مهدی، وزیر نفت عراق نیز طی اظهاراتی عنوان کرد که به عقیده وی کف قیمتها جهانی نفتخام ۶۵ تا ۷۰ دلار در هر بشکه است.
اولیور جاکوب از کارشناسان شرکت مشاورهای Petromatrix معتقد است که با شرایط فعلی بهنظر میرسد که سعودیها در القای ایده خود به سایر اعضا مبنی بر اینکه قیمتهای نفتخام در کوتاهمدت باید کاهش بیشتری یافته و تا کف ۶۰ دلار در هرتن تنزل یابد، موفق شده است. به عقیده سعودیها چنین شرایطی باعث خواهد شد تا در دراز مدت بهای نفتخام در سطح ۸۰ دلار در هر بشکه ثبات بیشتری بهدست بیاورد . به عبارت دیگر برای اعضای اوپک بهتر خواهد بود تا مدت کوتاهی را با قیمتهای ارزانتر سر کنند تا از شتاب روند توسعه پروژههای بهرهبرداری از منابع نفت شِل در ایالات متحده آمریکا جلوگیری به عمل آید و بنابراین در درازمدت سطح قیمت نفت اوپک ثبات بیشتری را در سطح ۸۰ دلار حفظ خواهد کرد.
در همین حال و به نقل از بلومبرگ، کارشناسان پیشبینی میکنند بهای نفت تا پایان سالجاری میلادی و حتی نیمه اول سال ۲۰۱۵ به کمترین میزان خود طی سالهای گذشته یعنی ۶۰ دلار برسد. در صورتی که چنین اتفاقی رخ دهد، قیمت نفت ایران در بازارهای جهانی به کمتر از بشکهای ۴۵ دلار تنزل مییابد.
در ایران سازمان مدیریت و برنامهریزی اعلام کرده برای سال آینده سه سناریوی بودجهای خواهد داشت. برمبنای این سناریوها در هرشرایطی ایران تلاش میکند با کسری بودجه عظیمی مواجه نشود. با این حال محدودیتهای مالی بینالمللی و نگرانیها در مورد آینده قیمت نفت فضا را تا حدودی نگرانکننده ساخته است. چهار ماه قبل مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رییسجمهور طی یادداشتی به دولت هشدار داده بود که با توجه به کاهش قیمت نفت باید نگران کسری بودجه بود. با این حال علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی ودارایی اعلام کرده که کشور با کاهش قیمت نفت با کسری بودجه مواجه نمیشود. وی حتی کاهش قیمت نفت را فرصتی برای اقتصاد ایران معرفی کرده تا براساس آن میزان وابستگی اقتصاد کشور به نفت کاهش یابد.
بررسیها نشان میدهد قیمت نفت به پایینترین عدد طی چهار سال اخیر رسیده است. فضای تحلیلی نیز اثبات میکند که در شرایط کنونی امکانی برای رشد دوباره قیمت نفت وجود ندارد.
«اوپك، بهاي نفت را پايين نگه داشت»
اعتماد در این باربا اشاره به تصمیمات اخیر اوپک نوشت : «ميزان توليد ثابت مي ماند»: سرد، خشك و رسمي. شايد
تنها خبري كه مي توانست آتش نزول قيمت نفت در بازارهاي جهاني را برافروخته تر كند
همين تصميم بود. اعضاي اوپك در نشستي كه تمام نگاه ها را به خود جلب كرده بود،
تصميم خود مبني بر «تثبيت توليد نفت» را تكرار كردند تا بازار جهاني و تحليلگران
نفتي را با شرايطي غير قابل تحليل و بهت آور مواجه كنند. گويا اعضاي اوپك در عهد و
پيماني پنهاني قول داده اند تا در فراز و فرودهاي تصميم گيري خود تنها به فكر
دوربرگردان ها باشند و با بازگشت به خانه اول تصميم جديدي را اتخاذ نكنند.
البته پيش از اين نيز
مي شد پيش بيني كرد كه اتحادهاي پنهاني سران عرب اوپك هيچگاه اجازه نخواهد داد تا
تصميم گيري در اوپك به سمتي پيش برود كه دلخواه شيخ نشينان نباشد اما تحليل هاي
بازار جهاني و ادامه روند سقوط بهاي نفت، اين پيش بيني ها را كمي با نگاه شك و
ترديد مي نگريست، و در تحليلي اميدوارانه معتقد بود كه اعضا با كاهش ميزان توليد
بر روند قيمت گذاري بازار تاثير خواهند گذاشت. اما اختلاف ديدگاه ها و كاهش تاثير
گذاري اوپك در بازار جهاني همان طور كه تاكنون بارها از سوي برخي كارشناسان عنوان
شده بود از سنبه پر زورتري نسبت به منطق و عقلانيت برخوردار بود و موجب شد تا نشست
١٦٦ اوپك در پشت درهاي بسته به يك نتيجه تكراري ديگر ختم شود. نيم نگاهي به آنچه
در نشست اوپك تصميم گيري شد نشان مي دهد كه شرايط نابسامان داخل اوپك با تحولات
مختلفي در جهان انرژي نابسامان تر هم شده است: توسعه ذخاير نامتعارف نفت در سال
هاي اخير به خصوص در امريكا و كانادا جايگاه اثرگذاري اوپك بر بازار جهاني نفت را
كمتر از قبل هم كرده است. حالاديگر عربستان، ايران و حتي عراق مي دانند به جز
رقابت با يكديگر بايد پنجه در پنجه رقيبان تازه نفسي بيفكنند كه ديگر جاي آنها را
به عنوان تاثيرگذاران انحصاري بر قيمت نفت تنگ كرده اند. همين چند سال قبل كه قيمت
نفت در مرز ٦٠ دلار پرسه مي زد تصور رسيدن دماسنج قيمت به نقطه جوش ١٠٠ دلاري براي
خيلي ها غيرممكن بود، تا جايي كه با هر سنت بالاتر رفتن قيمت، خبرگزاري هاي دنيا
ذوق زده از ركوردشكني قيمت ها تيتر مي ساختند، اما با تثبيت قيمت ها در محدوده سه
رقمي و تداوم اين شرايط براي چند سال، ديگر تصور دوباره دورقمي شدن بهاي طلاي سياه
دشوار شده بود، چه رسد به اينكه معاملات نفت در محدوده ٨٠ دلاري ثبت شود و بازهم
آب از آب تكان نخورد. بايد گفت كه بعيد است ديگر خبري از نفت ١٠٠ دلاري باشد.
حالاديگر اوپك قادر نيست تاثيرگذاري خود در بازار نفت را احيا كند تا سبقت گرفتن
اعضايش در ارزان فروشي نفت و يافتن مشتريان جديد ادامه داشته باشد.
« عقلانيت
تصميم اوپك» اما روزنامه اعتماد در مطلبی دیگری تصمیم اوپک برای ثابت نگه داشتن تولید را عقلانی توصیف کرده و نوشته است : اوپك در اجلاسيه اخير خود تصميم مهمي اتخاذ كرد: تصميمي كه با
وجود همراه نبودن نظر موافق بسياري از اعضا با آن كه البته ايران نيز از جمله آن
كشورها بود، به تصويب رسيد، اما با همه اظهارنظرهايي كه بر سر اين تصميم گيري مطرح
مي شود بايد دانست كه تصميمات اوپك نه بر مبناي اكثريت آراي اعضا، بلكه نيازمند
اجماع آراي كشورهاي توليدكننده نفت عضو اين سازمان است. هرچند با ميزان ذخاير ارزي
برخي كشورهاي عضو اوپك، قيمت پايين نفت براي كشوري همچون عربستان و همفكران آن
يعني كويت، قطر و امارات قابل تحمل است و محلي از اعتراض به اين تصميم گيري از سوي
آنان وجود ندارد، اما براي كشوري همچون ايران كه بخش اعظمي از اقتصاد آن وابسته به
نفت است و رديف بودجه يي خاصي در لايحه بودجه هرساله به آن اختصاص داده شده، نياز
به قيمت بالاي اين محصول احساس مي شود. احساس نيازي كه از سوي نماينده ايران با
پيشنهاداتي راجع به كاهش توليد نفت جلوه كرد كه البته مورد موافقت قرار نگرفت.
واقعيت اين است كه آنچه طي چند وقت اخير در فضاي اقتصادي جهاني بيش از پيش مشهود
بوده، كاهش محسوس قيمت نفت است و اكنون با اين تصميم گيري احتمال افت بيشتر قيمت
اين محصول خواهد رفت و به تبع آن از يك سو بايد در نظر گرفت كه توليد اين ماده پر
ارزش، از منابعي كه هزينه هاي سنگيني براي توليد نفت وجود دارد كاهش يافته يا
سرمايه گذاري در آن كاهش مي يابد و از سوي ديگر مصرف فرآورده هاي نفتي كه با كاهش
قيمت نفت ارزان تر شده بيشتر و اقتصاد كشورهايي كه مصرف بالايي از نفت دارند پويا
تر خواهد شد. جهش به اقتصاد پويايي كه به افزايش تقاضا از سوي آن كشورها كمك خواهد
كرد. آنچه امروزه بر سر نفت آمده و قيمت اين ماده را تا ميزان ٣٠ درصد كاهش داده
است، در مدت زمان كوتاهي حل نخواهد شد و با اين تصميمات نيز راه به جايي نخواهد
برد. اين رويداد زمان زيادي را مي طلبد كه همه اتفاقات را به روال سابق بازگرداند.
با قاطعيت مي توان گفت
حفظ سطح توليد نفت اعضاي اوپك، راه حلي براي بالابردن قيمت نبوده است. عقلانيت
تصميم گيري اوپك نيز آن گونه كه بيان شده است اين بوده كه چنانچه توليد پايين تر
از اين ميزان صورت بگيرد، ساير كشورها اين توليد را جايگزين كرده و بازارهاي
كشورهاي عضو اوپك را از آن خود خواهند كرد: تصميمي كه اگر از سوي ساير كشورهاي غير
عضو اين سازمان مبني بر كاهش توليدات صورت بگيرد شايد در اقتصاد كشورهاي عضو خللي
وارد نسازد، اما از سوي كشورهاي عضو اوپك كه تنها ٤٠ درصد توليدات نفت جهان را در
اختيار دارند امري غير ممكن است كه نتيجه يي جز از دست دادن بازارهاي جهاني نخواهد
داشت. ولي آنچه بعد از وقوع اين اتفاق بايد در اقتصاد وابسته به نفت ايران شكل
گيرد اين است كه درآمدهاي نفتي كشور را به ميزان ٤٠ ميليارد دلار تصور كنيم و
برنامه ريزي بودجه يي را بر مبناي همين مقدار قرار دهيم. البته آنچه مي تواند در
زمان كاهش قيمت نفت درهاي جديدي را به روي اقتصاد كشور بگشايد و اثرات اين گونه
تصميمات اوپك را كمرنگ كند، به روزهاي آتي ديپلماسي كشور و تيم مذاكره كننده هسته
يي وابسته است: تصميم گيراني كه اگر سعي كنند مذاكرات ايران و گروه ١+٥ را به طور
موفقيت آميزي به نتيجه برسانند، با آزادسازي و دسترسي به ١٠٠ ميليارد دلار بلوكه
شده دارايي ايران توسط كشورهاي غربي خواهند توانست جايگزين مناسبي را براي كاهش
قيمت نفت مهيا كنند.
«سقوط
نفت با سیگنال اوپک»دنیای اقتصاد با
اشاره به این که سد 70 دلاری قیمت طلای سیاه شکسته شده نوشت : روز گذشته در شرایطی قیمت نفت با شکستن مهمترین کف قیمتی
خود در هفتههای اخیر (رقم 70 دلار) به رقم 68 دلار در هر بشکه رسید که نشست 166 اوپک
بر پاشنه تصمیم کشورهای عربستان، کویت و امارات چرخید و سقف تولید اوپک ثابت ماند؛
اتفاقی که پیش از این نیز «دنیای اقتصاد» پیشبینی کرده بود. به این ترتیب قیمت
نفت آمریکا با افت 5 دلاری پس از پایان نشست اخیر به رقم 68 دلار رسید. نفت برنت نیز
در قیمت 72 دلار تثبیت شد. کارشناسان معتقدند عربستان و البته کشورهای همپیمان آن
با دو نگرانی در رابطه با کاهش سقف تولید نفت روبهرو هستند؛ نخست اینکه تصمیم
کشورهای غیرعضو اوپک از منظر کاهش سطح تولید همپای اعضای اوپک مبهم است، همانطور
که مسوولان نفتی این کشورها با ابراز تردید در رابطه با اقدام بعدی کشورهای غیرعضو
به خصوص روسیه، کاهش سقف تولید اوپک را واگذاری بازار به این کشورها تلقی کردهاند.
مساله دوم ضرورت عقبنشینی تولید نفت شیل کشورهایی از جمله آمریکا با پایین آمدن
سطح قیمتها است که بهزعم برخی کشورها همچون عربستان زیان کوتاهمدت کشورهای عضو
اوپک بهتر از چرخش بازارها به سمت نفت شیل در بلندمدت خواهد بود. این دو استدلال یکصد
شصت و ششمین نشست اوپک را با تثبیت سقف تولید به پایان رساند.
در این میان آغاز دوران جدیدی در وزارت علوم هم از موضوعات مورد توجه رسانه های کاغذی بود .
«فصل جدید وزارت علوم»
کیهان در این باره نوشت :..
اکنون رأی اعتماد مجلس به آخرین گزینه معرفی شده از سوی رئیس جمهور و سخنان در خور توجه دکتر فرهادی در جلسه رأی اعتماد، این امید را بوجود آورده که بلاتکلیفی و خسران حاصل از آن با روندی پرشتاب و رو به جلو جبران شده و آنچه جامعه علمی کشور در این مدت از دست داده را دوباره به دست آورد و بالندگی و نشاط بار دیگر جامعه علمی کشور را فرا بگیرد. در خصوص این آرزوی بزرگ و ارزشمند توجه به برخی نکات ضروری است:
1- حرکت علمی کشور، همانند بسیاری امور دیگر- و یا در بیانی بهتر در صدر مهمات کشور- نیازمند نقشه راهی دقیق و برنامهریزی شده است و سپس نیازمند حرکت براساس آن نقشه. فقدان نقشه علمی و یا حرکت در مسیری غیر از آن نقشه، جز سرگردانی و بیحاصلی، فرجامی ندارد. پتانسیل علمی دانشگاهها و اساتید برجستهای که بسیاری از آنها نامآوران رشته خود هستند، اقتضا میکند که بدون فوت وقت نسبت به این مهم اقدام شود. در این مسیر، یکی از مهمترین کارها، بازبینی برخی روشهای غلط یا کهنه شدهای است که بصورت سنتی در ساختار دانشگاهی و نظام اداری آن باقیمانده و وفاداری متعصبانه به آن -علیرغم اثبات ناکارآمدی- سبب کندی امور و جلوگیری از نوآوری جوانان است. وعده وزیر محترم درباره بازبینی در برخی رشتهها را باید در همین راستا ارزیابی کرد و به فال نیک گرفت.
2- در کنار تحول ساختاری و ایجاد نظام برنامهای، تحول محتوایی، موضوعی مهم و حیاتی است. ایجاد متون و علومی برگرفته از عقاید و سنن ملی و دینی و تحقق فرمان صریح رهبر معظم انقلاب در موضوع «علوم انسانی اسلامی» اصلیترین مطالبه در این مبحث است. طبیعی است که این مهم، به سالها زمان و برنامهریزی، مجاهدت و استقامت نیاز داشته و منصفانه نیست که تحقق آن را از یک وزیر- آنهم در فرصت باقیمانده از یک دولت- خواستار بود. این یک حرکت جمعی و یک فرآیند است که ممکن است در صورت دقت و صحت عملکردها، طی چند دوره به نتیجه برسد. اما مهم، فهم موضوع، برنامهریزی و شروع و پیگیری منظم و منسجم آن است. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود تحول مطلوب و مورد انتظار در آینده تحقق یابد. ناگفته نماند که یقیناً در این مسیر، خردهگیریها و حتی مخالفتهای آشکار و علنی ژستهای آکادمیک و عالمانه صورت میگیرد. تجربه نشان داده کسانی در جامعه دانشگاهی و رسانهای کشورمان هستند که برای توقف و کندی حرکت علم کشور و جلوگیری از ایجاد دانش و علم کاربردی و برآمده از فرهنگ و آئین خودمان، از هیچ روش و راهی چشمپوشی نمیکنند. از انگ سیاسی تا ژستهای پوچ علمی و مرثیهخوانی برای علمی که کمترین نسبتی با واقعیت امروزین کشورمان- و حتی در مواردی با واقعیت امروزین خاستگاه و زادگاه آن علوم- ندارد! اما این هجمهها و کارشکنیها نباید در تحقق این مأموریت مهم و این رسالت خطیر، خدشهای وارد کند و تحققش را به تأخیر اندازد.
3- در کنار امر مهم و حیاتی فوق، توجه به کیفی کردن نظام آموزشی کنونی نیز مهم و غیرقابل اجتناب است. سالهاست که در جامعه ما از جدایی دانشگاه و صنعت سخن گفته میشود. تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب نیز درباره لزوم و ضرورت تبدیل علم به محصول بر کسی پوشیده نیست. از دیگر سو وجود میلیونها فارغالتحصیل در رشتههای گوناگون نیز حاصل زحمت و تلاش همه مدیران آموزش عالی در ادوار گوناگون و اساتید دانشگاه است. با این همه شاهد آنیم که مشکلات و گرههای ناگشوده فراوانی در عرصههای گوناگون کماکان وجود دارد و تأثیر آن بر زندگی مردم کاملاً محسوس است. مشکلات و معضلاتی که از قضا ما در آن موضوعات، رشتههای دانشگاهی و فارغالتحصیل با سواد داریم. اما ظاهراً بین آنچه آنها آموختهاند و بین مشکلات موجود تفاوت جدی معناداری وجود دارد! این امر یا به نحوه مدیریت حوزههای مشکلدار برمیگردد و یا به آنچه آموخته شده....
4- افزون بر مسائل علمی که اندکی از آن مورد اشاره قرار گرفت، دغدغههای اجتماعی و سیاسی جامعه دانشگاهی و به ویژه دانشجویان، یکی از مهمترین مسائل جامعه ماست که نیازمند توجهی جدی و هوشمندانه است. سیاستورزی و تمرین فعالیت سیاسی، انتقاد و ارائه راهکار جزء ذات نسل جوان و به خصوص دانشجویان است. به جرأت میتوان گفت که هر گاه این امر مهم و این خصلت طبیعی و ذاتی عدالتخواهی و حقگویی بدرستی و بدون طمع و دستاندازی جریانات و احزاب سیاسی در جامعه دانشگاهی شکل گرفته، واجد آثار و برکات ارزشمندی برای نظام بوده که ذکر آن مفصل و مطول است. تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر ضرورت سیاسی بودن جامعه دانشگاهی- فارغ از هر نوع نگاه و گرایش حزبی- بر این مهم تأکید میکند. از این رو ایجاد نشاط سیاسی و بسترسازی برای فعالیتهای اندیشهای و سیاسی ضرورتی اجتنابناپذیر به شمار میرود.بهترین الگوی ارزشمند و متعالی که در راستای تحقیق این مهم میتوان ارائه کرد، «کرسیهای آزاداندیشی» است که به راستی محملی برای طرح و بیان دیدگاههای گوناگون و ابراز نظر درباره آن است.
این روش متعالی آنگاه که با «جدال احسن» همراه باشد، زمینه بروز استعدادها و بیان نواقص و مشکلات میشود بدون آنکه حاشیه و حادثهای در پی داشته باشد. اما معمولاً روشهای مسالمتآمیز برای عدهای ناخوشایند است! عدهای از جریانات سیاسی و اصحاب قدرت معمولاً میل دارند از پتانسیل، اخلاص و صداقت جوانان برای تحکیم قدرت خود و یا ساختن سیاهی لشگر ذیل بیرق و عنوان خود استفاده کنند! در نتیجه سعی در انتقال فضای سیاسی دانشگاهی از فاز سیاسی به فاز عملیاتی دارند! برای این عده فعالیت سیاسی مفهومی جز به آتشکشیدن دانشگاه، تخریب، توهین و هتک مقدسات ندارد و دانشجو هر چه هتاکتر و بیپرواتر باشد، سیاسیتر است! آنها در حالی که هزینه اقدامات مجرمانه به دانشجوی خوشقلب و صدیق تحمیل میشود، از آن پلهای برای ترقی حزب و جریان خویش میسازند و آنکه در این بین بازنده است دانشجو است! چاره کار، ایجاد فضای آرام و منطقی برای بحث و گفتگو و تضارب آراء است تنها در چنین فضایی، بدور از هرگونه هیاهو، تهمت و توهین و با ایجاد مبانی استدلالی درست و محکم است که میتوان به شکلگیری حرکت سیاسی و اجتماع هوشمند و شایسته جوان ایرانی امیدوار بود.تحقق این اهداف توسط وزیر علوم خواست و آرزوی قلبی یکایک کسانی است که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند و امید است با به حاشیه راندن سایهنشینان و برپایی نظمی نوین، حرکت به سوی چشمانداز علمی کشور بار دیگر آغاز شود. چنین باد.