به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران هر چند عرصه بینالمللی صحنه بازی قدرتها برای تامین امنیت ملی است، اما باید این نکته را مورد مداقه قرار داد که در نظام بین الملل اتحادها و ائتلافها تنها بر پایه منافع است و هیچ متحد ثابت و پایداری در این نظام وجود ندارد.
در ساختار نظام بینالملل موجود هرکشور بر اساس نقش و جایگاهی که به لحاظ قدرتمندی اقتصادی و سیاسی و همچنین عمل به خواستههای خود دارد، به نحوی می تواند در این نظام تاثیرگذار یا تاثیر پذیر باشد.
در تحولات کنونی نظام بینالمللی، نحوه عملکرد و میزان مداخله آمریکا و کشورهای غربی یا همان باصطلاح پنج بعلاوه یک که سالهای متوالی است نام آنها را در خلال برنامه هستهای کشورمان شنیدهایم، بر عملکرد تمامی کشورها در مناطق مختلف دنیا تاثیرگذار بوده است.
به طوری که مهم ترین چالش جهان کنونی وجود بیعدالتی در روابط درون نظام جهانی است، به نحوی که این بیعدالتی توانسته به عنوان مانع عمدهای در رشد، آزادی ملت ها ، استقلال سیاسی ، توسعه اقتصادی و برخورداری از رفاه و تأمین نیازهای بشری عمل کند.
در واقع نظام بین الملل کنونی پس از دو جنگ جهانی توسط فاتحان جنگ تعریف و تأسیس شده است و سازمانها، نهادهای مورد نیاز آن قدرتها من جمله سازمان ملل و شورای امنیت با محوریت 5 قدرت بزرگ جهانی که از حق وتو نیز برخوردار هستند، همچنین دیگر نهادها مانند مجمع عمومی، دادگاه لاهه، یونسکو، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و غیره توسط قدرتمندان فاتح جنگهای جهانی ایجاد گردیده است .
از این رو است که مدیریت جهان در دستان این چند کشور قرار گرفته و سازمان ملل نیز به عنوان منبعی برای مشروعیت آنها ایجاد شده و عمل میکند، بنابر همین تسلط و از آن جایی که قدرتمندان جهان، جهان را بر محور منافع و امنیت خود مدیریت می کنند به ناچار ما شاهد حاکمیت قدرت در جهان امروز هستیم و از تنها چیزی که خبری نیست بحث عدالت است.
بنابر این در دهههای کنونی جهانیان شاهد اعمال زور و تهدید قدرتمندانه این چند کشور بوده و هستند، زور وتهدیدی که با یک مبنای قانونمند و مشروعیت بخش هم عمل میکند!
بنابراین آنچه که اکنون برآیند این پروسه طولانی مدت از سالهای آغازین جنگ جهانی تا کنون است ، تسلط اقلیتی برخوردار از قدرت و ثروت بر اکثریت ساکنان نظام جهانی است که سایه خود را در تمامی عرصه ها اعم از سیاسی اقتصادی و فرهنگی افکنده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز از ان قاعده مستثنا نبوده است، آنچه که در روابط کشورمان ایران با این قدرتها در سالهای اخیر به چشم میخورد، تلاشهای پیگیر این ابر قدرتها برای توقف برنامه هستهای است، تلاشهایی در جهت گستراندن مفهوم بازدارندگی هستهای که در طی دههای اخیر از میان دیگر نظریات روابط بینالملل و استراتژیهای بین المللی رواجی چشمگیر داشته است.
بازدارندگی در کلی ترین شکل آن عبارتست از متقاعد کردن حریف نسبت به اینکه هزینهها یا خطرات خط مشی احتمالی او از منافع آن بیشتر است.
مفهوم بازدارندگی هستهای بر این فرض مبتنی است که دوایر سیاستگذاری دولتی، رفتارهایی عقلانی داشته و معمولا به نوعی سنجش نسبی سود و زیان دست می زنند، با این حال علاوه بر عقلانیت، مسئله ترس نیز مطرح است و ترس ممکن است تحت شرایطی عقلانی و تحت شرایطی دیگر غیر عقلانی باشد.
در طول دورانی که ایالات متحده سلاح اتمی را در انحصار خود داشت هیچ نظریه استراتژیک منظمی در مورد بازدارندگی وجود نداشت قبل از آن به پیشنهاد جورج کنان سیاست تحدید(محدود کردن) یا سدنفوذ پدید آمد در واقع کنان نه بر ابزارهای سد نفوذ تاکید کرد و نه انها را رد می کرد، بلکه اعتقاد داشت که این ابزارها در کنار اهرمهای سیاسی و اقتصادی موجود، بخشی ابزارهای دیپلماتیک را تشکیل می دهد.
در شرایط کنونی و در دنیای حاضر آمریکا، بزرگترین کشور برخوردار از انرژی هستهای در جهان شناخته شده و میزان انرژی هستهای تولیدی در این کشور در سال میلادی گذشته معادل انرژی ۱۸۷.۹ میلیون تن نفت بوده است، فرانسه با ۹۵.۹ میلیون تن و روسیه با ۳۹.۱ میلیون تن به ترتیب در رتبه های دوم و سوم از این نظر قرار گرفته اند.
در گزارشی از شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم، از سلسله گزارشهای سالانه مرور آمار انرژی جهان که به بررسی وضعیت تولید انرژی هستهای در جهان پرداخته، آمار مربوط به تولید انرژی هستهای در ۲۹ کشور جهان از جمله ایران ارائه شده است که این بدین معناست که 28 کشور دیگر غیر از ایران به این انرژی برای تامین سوخت مورد نیاز خود دست یافتهاند و هیچ تهدید از جانب آنها امنیت جامعه بین الملل را تهدید نکرده و نخواهد کرد!
کشورهایی که ترسی از آنها در میان سایر کشورها نیست و نام این کشورها را در پروندهی هیچ کدام از جنگهای جهانی مشاهده نمیکنیم!
جنگهای اعراب و اسرائیل که از 1948 آغاز شده و تاکنون پیوسته با کشتن مردم بی گناه فلسطین و آوارگی آنها از وطنشان شد و همچنان ادامه دارد! حادثهای که به یک باره یک کشور را از نقشه جهان محو میکند و کشوری دیگر جای آن را میگیرد .
جنگهای اتفاق افتاده در خلیج فارس وحمله تجاوزکارانه رژیم بعث به ایران وپس از آن کویت!
حمله به افغانستان ونابودی مردم بیگناه این کشور و از بین رفتن تمامی زیر ساختهای اقتصادی که منجر به عقب گرد چندین ساله یک کشور خواهد شد در پرونده آنها ثبت نشده است!
حمله به عراق در 20 مارس 2003 و کشتار مردم بی گناه و مظلوم این کشور، که همچنان شاهد فجایعی در این کشور و منطقه هستیم که از عواقب این حمله است .
حمله به سوریه و حجم انبوه جنایات حقوق بشری در این کشور، که منجر به فروپاشی و آوارگی تمامی خانمانهای مردم سوری شده است، همه و همه از داعیان صلح و عدالت در نظام جهانی منشا می گیرد که در پرتو نهادهای قانونمند انجام میشود !
تمامی این ها در جهت حفظ صلح، عدالت ، حقوق بشر از جانب همین کشورهای قدرتمند بوده است.
رژیم اشغاگر اسرائیل، و پادشاهی عربستان سعودی، برنامه هستهای ایران را به چشم تهدید امنیتی برای نظام منطقه و بین الملل می دانند، که این قبیل موضع گیریها این سوال را به ذهن می رساند که آیا خود این کشورها امنیت ملتها و مردم نظام بین الملل را به خوبی تامین کرده اند، برای این اثبات این امر کافی است نگاهی به پروندهی کنونی آنها بیندازیم و زحمت بازگشتن به تاریخ آنها را نیز به خود ندهیم.
عربستان سعودی همواره کوشیده است تا توجه کشورهای غربی را به خطر هستهای ایران، تشکیل هلال شیعی و مباحث ژئوپلتیک شیعه جلب کند تا در پرتو آن موجب غفلت قدرتهای غربی از برنامههای هستهای و حقوق بشری خود شود.
این کشورها نگرانند که توافق هستهای ایران و 1+5 بتواند به بهبود موقعیت ایران در منطقه و تضعیف کشورهای حاشیه خلیج فارس بینجامد، در یک سال اخیر همراه با رژیم صهیونیستی تلاش کردند تا این مذاکرات را به بن بست برسانند .
این تلاش ها در دو روز پایانی مذاکرات وین به خوبی مشهود بوده است، لابیهای عربی طی سالهای اخیر هربار که گفت و گوهای هسته ای به حصول راه حلی نزدیک می شده، فعال تر از قبل عمل کرده و با برگزاری نشستهای فوق العاده شبیه آنچه که در ریاض برگزار شد، برای فشار بر غرب برای کارشکنی در مسیر مذاکرات تلاش می کردند.
البته همه کشورهای عربی منطقه مخالف توافق هستهای ایران و 1+5 نیستند و به عنوان مثال کشورهایی چون عمان، برای بهبود روابط ایران و غرب تلاش می کنند، با این حال اکنون واشنگتن کوشش می کند تا کشورهای بیشتری را به صف موافقان توافق اضافه کند .
توافق هستهای با ایران، اعراب را به انزوا فرو خواهد برد، توافق هستهای با ایران باعث می شود تا نفوذ اعراب در منطقه میان قدرتهای هستهای از هند تا پاکستان و از آنجا به ایران به حداقل برسد و به طعمه ای برای گروههای تروریستی تبدیل شوند.
سران عرب توافق هستهای ایران را یک حادثه تاریخی می دانند که آن را با سرنوشت خود مرتبط می دانند و مستلزم آن خواهد بود که در برنامههای راهبردی و امنیتی خود در منطقه تجدید نظر کنند و خود را در مواجهه با قدرتهای بزرگ ببینند،در حالی که باید به صراحت اعلام کرد که آنها از تحلیل خود در مخاطرات منطقهای دچار یک اشتباه استراتژیک شده اند چرا که مشکلات و مسائل منطقهای از جای دیگری نشات میگیرد و مساله، جمهوری اسلامی ایران نیست.
جان کری وزیر خارجه آمریکا قبل از حضور در وین برای رایزنی با کشورهای اروپایی عازم لندن و پاریس شده با سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان دیدار و گفتگو میکند، همچنین باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا به صورت تلفنی با یک شاهزاده سعودی درباره مذاکرات هستهای رایزنی کرده بود، که همهی این موارد نشان از اشتباه تحلیلی آنها در یافتن دشمن اصلی خود است.
یک پایگاه اینترنتی تحلیلی غربی در گزارشی با اشاره به نگرانی عربستان و امارات از نفوذ روبه رشد ایران در منطقه به تحلیل این موضوع پرداخت که چرا کشورهای خلیج فارس آماده برقراری امنیت مشترک نیستند؟
دیفنس وان در گزارشی تحت عنوان "چرا خلیج فارس آماده برقراری امنیت مشترک نیست؟" همکاری نظامی در منطقه خلیج فارس با وجود گسترش بی اعتمادی میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و روابط سیاسی میان شش کشور عضو این شورا همچنان به عنوان یک توهم باقی مانده می داند.
و در میان تمامی این تحلیلها شاهد تلاشهای پیگیر مردم و مسئولان یک کشور در جهت دست یافتن به حق هستیم و تاریخ اثبات کرده است،این ملت هیچ گاه به ضرر جهان بیرونی خود عمل نکرده است .
دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران با برگزاری سالها و ماهها مذاکره با این قدرتهای متجاوز همچنان صبر وشکیبایی خود را در پرتوی فرهنگی پرتوان نشان داده اند.
بزرگترین موفقیت مردم ایران نشان دادن این واقعیت است که در کنار حفظ حقوقشان در برابر هر فشاری مقاومت کرده و میکنند، اما با دنیا سر جنگ و ستیز ندارند و میخواهند براساس تعامل و روابط سازنده مبتنی بر احترام متقابل رفتار کنند.
محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران میگوید: ما معتقدیم دنیا دلیلی برای نگرانی از ابتدا نداشت، برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران از ابتدا صلحآمیز بوده، هرچند گروهی تلاش داشتند که این برنامه را خطرناک معرفی کنند، امروز خوشحالیم که صدای آن گروه امروز بسیار کوتاهتر شده و بازی سیاسی که برای هراسافکنی در روابط بینالمللی انجام میدادند تا اینکه بتوانند سیاستهای خودشان را توجیه کنند امروز خریدار کمتری در دنیا دارد.
وی می گوید دلیل نگرانی آنها این نیست که نگران توافق باشند، بلکه نگران از دست دادن شرایطی هستند که با آن دنیا را به هراس بیاندازند و بتوانند سیاستهای خود را توجیه کنند.
مخالفتها با جمهوری اسلامی ایران را میتوان مخالفت با قدرتهای پيشرو در نظام جهانی با پیشرفتهای علمي یک کشور و عقب نگه داشتن ایران اسلامی از فناوریهای روز دانست.
شایان ذکر است؛ روز دوشنبه(سوم آذرماه) پس از برگزاری چندین دور مذاکرات سخت و فشرده
میان ایران و 1+5 طرفین توافق ژنو را برای 7 ماه دیگر تمدید کردند.
همچنین
ظریف با تاکید بر این موضوع که همه تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران رفع
خواهند شد گفت: برنامه هستهای ایران به صورت عادی ادامه پیدا خواهد کرد،
امروز میتوان همه ما راهحلهای ممکن را به صورت واضح، گرچه با برخی
اختلافنظرها تصور کنیم.
سیدعباس عراقچی نیز در برنامه گفتگوی ویژه خبری شب گذشته اظهار داشت: مذاکرات آینده پس از یک استراحت یک هفتهای بلافاصله شروع خواهد شد، قرار بر
این است که جلسات بعدی در ماه دسامبر و در یک دوره دیگر مذاکراتی ادامه پیدا
کند که در کنار آن جلسات کارشناسی و جلسات معاونین وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/