به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، محمد کاظم انبارلویی در ستون سرمقاله روزنامه رال مورخ سوم آذر ماه اورده است :
5 كشور مذاكرهكننده با ايران بويژه آمريكا بر انبوهي از سلاحهاي هستهاي در زرادخانههاي اتمي خود تكيه زدهاند. آنها كلاهكهاي هستهاي آماده شليك را به سوي هدفهاي مورد نظر قرار دادهاند. نيمي از اين ظرفيت هستهاي براي انهدام بيش از 10بار سكنه كرهزمين كفايت ميكند. اما جامعه جهاني - بخوانيد همين جماعت فزون طلب- هيچ نگراني ندارد.
روسيه و آمريكا و اروپا به خاطر بحران اوكراين تا آستانه يك جنگ هستهاي پيش رفتند و پوتين صريحا به اين موضوع تفوه كرد. اما هيچگاه جامعهجهاني از وقوع يك جنگ هستهاي قريبالوقوع و تيره شدن روابط مسكو با واشنگتن و اتحاديه اروپا نگراني به خود راه نداد. اصلا صلح جهاني هم از اين هفتتيركشي هستهاي به خطر نيفتاد.
امروز بيشترين سلاح هستهاي در اختيار آمريكاست. كشوري كه در جنگ جهاني دوم با آنكه جنگ خاتمه يافته و ژاپن هم تسليم شده بود اعلام كرد با كسي شوخي نداريم. دستمان روي ماشه هستهاي است، هر وقت و به هر كشور خواستيم، شليك ميكنيم. آنها در "ناكازاكي" و "هيروشيما" دهها هزار نفر را با بمب هستهاي سوزاندند و البته هيچ نگراني هم در جامعه جهاني ايجاد نشد. امروز ژاپن، آلمان، برزيل و برخي كشورهاي پيشرفته جهان با ساخت بمب هستهاي، چند دقيقه فاصله دارند. اما جامعه جهاني به هيچ وجه نگراني از آنها ندارد و حتي آلمان به پنج كشور بزرگ هستهاي پيوسته و يك طرف مذاكره با ايران است. هند و پاكستان هر دو سلاح هستهاي دارند و پس از دو دور جنگيدن با سلاح متعارف اكنون هر دو دست روي ماشه هستهاي براي وقوع جنگ احتمالي آينده دارند. اما همين دو كشور، هيچ حساسيتي را در جهان در مورد خطر هستهاي برنينگيختهاند و طرف مذاكره با هيچ قدرت هستهاي هم نيستند. اكنون رژيم صهيونيستي حداقل 200 كلاهك هستهاي دارد، عضو انپيتي هم نيست و اجازه بازرسي تاسيسات هستهاي خود را به احدي از سازمانهاي جهاني هم نميدهد. با اين وجود، هيچ نگراني در جامعه جهاني از رژيم اشغالگر قدس ديده نميشود. رژيمي كه طي 50 سال گذشته يك ملت را از سرزمين خود بيرون كرده و به كشورهاي همسايه خود تعرض نظامي داشته است و سرزمينهاي اشغالي را به صورت يك زندان بزرگ اداره ميكند و در جهان از لحاظ نقض حقوق بشر مقام اول را دارد.
كرهشمالي پس از چند دور گفتگو با اشرار جهاني ديد فايدهاي ندارد، بمب هستهاي خود را آزمايش كرد و اعتنايي به تهديدهاي استكبار جهاني هم نكرد و البته هيچ نگراني هم براي جامعه جهاني به وجود نياورد.
اما 10 سال است ميگويند جامعه جهاني - بخوانيد قدرت هستهاي - احساس خطر ميكند و ميخواهد از دستيابي ايران به سلاح هستهاي جلوگيري كند.
ما هم 10 سال است ميگوييم قصد ساختن بمب هستهاي نداريم نه به علت اينكه شما نگران آن هستيد چون اصلا چنين نگرانياي وجود ندارد. اگر وجود داشت كشورهاي دارنده سلاح هستهاي تن به خلع سلاح هستهاي ميدادند.
ما ميگوييم پيرو ديني هستيم كه به ما اجازه ساخت سلاح كشتار جمعي نميدهد و ما اولين مدعي شما هستيم كه چرا سلاح هستهاي ساختيد، چرا آن را به كار برديد و چرا با آن جهان را تهديد ميكنيد؟ ما 10 سال است ميگوييم اگر ميخواستيم بمب بسازيم نه عضو انپيتي ميشديم و نه به بهانههاي به اصطلاح اعتمادسازي غرب پاسخ ميداديم.
هركس كه صورت مسئله را تا اينجا دقيق خوانده باشد، ميتواند حدس بزند هويت مذاكرهكنندگان و ماهيت مذاكره هستهاي در 10 سال گذشته و نوع نگراني جامعه جهاني چه بوده است.
آنها اگر نگران ساخت سلاح هستهاي توسط ايران بودند بايد اين نگراني را قبلا با تن دادن به معاهدات خلعسلاح هستهاي، آن هنگام كه ما حتي يك آجر هم در ايران براي بناي استفاده از فناوري صلحآميز هستهاي روي هم نگذاشته بوديم، از خود نشان ميدادند. ما اعلام كرديم در راهبرد دفاعي جمهوري اسلامي، سلاح هستهاي جايي ندارد. به همين دليل پرچمدار خلعسلاح هستهاي در جهان هستيم و طي 12 سال گذشته باب گفتگو را نبستيم، سال 82 تمام فعاليتهاي هستهاي را داوطلبانه تعليق كرديم و يكسال هم گفتگو كرديم،اما آنها گفتند به چيزي جز جمع كردن بساط هستهاي ايران رضايت نميدهيم.
آنها هم ناجوانمردانه پرونده هستهاي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل بردند، همانجا كه پختوپز مصوبات در دست خودشان بود. به آنها گفتيم ما عضو انپيتي هستيم، نص صريح بند "C" از ماده 13 اساسنامه آژانس به ما اجازه ميدهد تا 90درصد غنيسازي داشته باشيم. پاسخ دادند آژانس بيآژانس، اينجا ما تصميم ميگيريم. لذا علاوه بر قطعنامههاي ظالمانه شوراي امنيت، شروع كردند به اعمال تحريمهاي يكجانبه و چند جانبه. تحريمها را حتي به اقلامي مثل دارو هم تسري دادند!
اكنون بيش از يك سال از جدي شدن مذاكرات جديد ميگذرد. آنها در توافق ژنو تعهداتي را قبول كردند، اما به آنها عمل نكردند. جمهوري اسلامي براي نشان دادن حسننيت خود به توافق ژنو عمل كرد اما پس از يك سال گفتگوي بيحاصل، آنها برگشتهاند به خانه اول و حرفهايي ميزنند كه واقعا شنيدني است!
آنها ميگويند:
- غني سازي را يا تعطيل كنيد يا در حد نمايشي و كاريكاتوري نگه داريد.
- اجازه دسترسي به دانشمندان هستهاي ايران را بدهيد تا ليست آنها را براي ترور به جوخههاي ترور رژيم صهيونيستي بدهيم.
- اجازه دسترسي به اماكن هستهاي را فراتر از مقررات آژانس بدهيد.
اگر اين كارها را كرديد پس از 15 سال كه ما مطمئن شديم به اهداف خود رسيديم، در مورد لغو تحريمها تصميم ميگيريم. اگر هم به توافق برسيم اين يك توافق هستهاي است، تحريمهايي را كه مربوط به آن است برميداريم، اما همه تحريمها مربوط به هستهاي نيست. غالب تحريمها به دليل "نقض حقوق بشر" و "حمايت از تروريسم" وضع شده و آنها به ما مربوط نيست!
در مورد نقض حقوق بشر هم بخواهيم مذاكره كنيم سال ها طول ميكشد.
آنها ميگويند چرا عدهاي را در ايران كه ميخواهند نظام را سرنگون كنند به زندان و مجازاتهاي قانوني محكوم ميكنيد؟ اين نقض حقوق بشر است! در مورد "حمايت ازتروريسم" ميگويند چرا شما از ملت فلسطين دفاع ميكنيد، چرابه كودككشي رژيم صهيونيستي در غزه اعتراض ميكنيد؟ اين حمايت از تروريسم است. ميگويند چراشما از غصب سرزمين فلسطين و اشغال قدس توسط صهيونيستها دفاع نميكنيد!
بعد ما هم ميگوييم اين چه بساطي است در آوردهايد؟ آخر حرف شما از اين رفتار، در موضوع هستهاي و مسئله "حقوق بشر" و بازي "حمايت از تروريسم" چيست؟ صادقانه ميگويند ما دو هدف داريم؛
1- تغيير رفتار مردم ايران
2- تغيير ساختار حكومت ايران
اين آخر حرف آنهاست. ميگويند ما ميخواهيم برگرديم به دوران پهلوي كه همه مصادر حكومتي در ايران، كليد در دست و در اختيار استبداد و استكبار جهاني بود.
هركسي صورت اصلي مسئله مذاكرات را به طور واقعي ببيند يقين ميكند مذاكرات نتيجهاي جز فرياد مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل، آن هم با صداي بلندتر از گذشته توسط ملت ايران ندارد. يعني همين فريادي كه طي 36 سال گذشته لحظهاي قطع نشده است.ديروز فاش شد گاهي صداي فرياد و اعتراض آقاي ظريف در پشت درهاي بسته مذاكرات به قدري بالا ميرود كه مامورين امنيتي به داخل ميآيند و فكر ميكنند اتفاق ناگواري افتاده است، اما خانم اشتون با خونسردي خطاب به مامورين ميگويد؛ "ما به اين فريادها عادت كردهايم."بدون شك آن فرياد از زير سقف مذاكرات بيرون ميآيد و طنين صداي آن در منطقه و جهان بزودي شنيده خواهد شد.مذاكرات به پايان رسيد.
نتيجه از قبل هم معلوم بود نتيجهاي جز بياعتمادي بيشتر به 1+5 و بويژه آمريكا، به دست نيامد. اين نتيجه باعث ميشود ما گامهاي خود را به سوي پيشرفت و اقتدار علمي، محكمتر از گذشته برداريم.توافق حقوقي پس از يك سال مذاكره به دست نيامد. تاريخ مصرف توافقنامه ژنو هم به پايان رسيد. آنها مجبور هستند يك توافق سياسي براي تداوم مذاكرات كنند شايد بتوانند اين بازي را براي مدتي ديگر ادامه دهند.