آمریکا که پس از فروپاشی شوروری، خود را تک ابرقدرت هژمون در جهان میدانست، پس از تزلزل درونی در نظام ارزشی لیبرال دموکراسی و عرضه شدن الگویی جدید به جهانیان با بروز انقلاب اسلامی و معرفی ارزشهای ناب اسلامی به دنیا، اینک یکی دیگر از پایههای ابرقدرتی خود، یعنی پایه نظامی-سیاسی را نیز به شدت متزلزل میبیند.
آمریکا که روزگاری با کمترین تحرکی، معادلات سیاسی و تحولات سیاسی امنیتی در جهان و بخصوص منطقه خاورمیانه را به سود دیدگاه خود هدایت میکرد، اینک را مشکل بزرگی روبروست. ایران اسلامی و در کنار آن هستههای مقاومت شکلگرفته در منطقه در کنار مجهز بودن به الگوی زیست اسلام ناب و معرفی آن به عنوان مابهازایی برتر در مقابل لیبرالیسم، اینک ابزار مهمی نیز برای تحقیر ابهت سیاسی و نظامی آمریکا و نماینده جعلی وی در منطقه(رژیم صهیونیستی) در اختیار دارند: "موشـــــک"
موشکهای ایرانی امروز بنا به اقتضا، در اختیار گروههای مختلف مقاومت در منطقه که علیه رژیم غاصب صهیونیستی در حال نبرد هستند، قرار گرفته و همین امر موجب شده است که رژیمی که در 6 روز ارتشهای چند کشور مهم عربی را شکست داد، اینک در مقابل گروههای کوچک مقاومت کاملاً مستاصل شده و چندین جنگ پیاپی(33 روزه، 22 روزه، 51 روزه و ...) را به حزبالله لبنان و مقاومت فلسطین واگذار کند.
آنچه در ذیل میآید، گفتوگوی مفصل با شیخ نعیم قاسم، قائم مقام دبیرکل حزبالله لبنان درباره نقش موشکهای ایرانی در پیروزیهای حزبالله لبنان و مقاومت فلسطین است؛ این گفتوگو به مناسبت سیامین سال اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران منتشر میشود:
به نظر شما توان موشکی ایران تا چه حد میتواند در کنار نیروهای مقاومت و جنبشهای آزادیبخش برای مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان آن قرار بگیرد؟
- شیخ نعیم قاسم: جنگ
امروز کاملاً با جنگهای دهههای گذشته متفاوت است، توانمندیهای ارتشها
در گذشته مبتنی بر جنگندهها و حملات موشکی و امکانات انسانی و یورش به
شهرهای مختلف بود. اما روش مقاومت مبتنی بر حمله و فرار است این حزب
توانمندیهای بسیار زیادی دارد که میتواند آنها را از منطقهای به
منطقهای دیگر منتقل کرده و در حین انتقال نیز از دید دشمنان مخفی باشد.
مقاومت میتواند خسارتهای زیادی به عناصر مهاجم ثابت کند و در پشت جبهه
آنها نیز خسارتهایی را وارد میکند که میتواند عامل بازدارنده برای حمله
باشد.
اهمیت توان موشکی ایران که در کنار نیروهای مقاومت در مقابله با دشمن
صهیونیستی در لبنان و فلسطین قرار دارد، ازاینرو است در جنگهای اخیر که
بعد از تجاوز اسرائیل به لبنان در سال 1982 صورت گرفته، شاهد توان موشکی
متفاوتی بودهایم، بهعنوان مثال در تجاوز ژولای سال 1993 موشکهای
کاتیوشای حزبالله در تعداد بسیار کم در شهرکهای مرزی فرود میآمد، البته
اسرائیل در آن زمان هم تلاشهای بسیاری کرد تا از پرتاب این موشکها
جلوگیری کند، اما نتیجه این تلاشها توافق ژولای بود که معادله عدم تجاوز
رژیم صهیونیستی به شهروندان در لبنان را رقم زد، تا مانع از پرتاب موشکهای
حزبالله به سرزمینهای اشغالی شود.
بنابراین توان موشکی بسیار مهم است، در تجاوز سال 1996 نیز که با توافق
آوریل مبتنی بر قواعد توافق ژولای همراه بود، تکرار شد. به این معنا که دو
طرف به سمت غیرنظامیان موشک شلیک نکنند و اقدامات جنگی تنها مبتنی بر
مقابله مستقیم نظامیان صهیونیست و عناصر مقاومت باشد. این روند اقدامات
نظامی را منحصر به مبارزات مستقیم در میدان جنگ کرد.
این توان موشکی در حزبالله لبنان تا حد زیادی توسعه پیدا کرده و ایران نقش اساسی و محوری در افزایش این توان از لحاظ کمیت و کیفیت و آموزش و تربیت عناصر و انجام مانورها داشته است. ایران همچنین آموزشهای متعددی را برای ایجاد برخی از ساختارهای موشکها به حزبالله داده است. وقتی از توان موشکی صحبت میکنیم، به این معنا نیست که تنها تعدادی از موشکهای ایران به مقاومت انتقال داده شود، بلکه تمامی مایحتاج مربوط به موشکها از حضور آنها در لبنان گرفته تا عملیات انتقال و آمادهسازی و آموزش آنها و یادگیری نحوه پرتاب و تحقق اهداف منظور و متخصص شدن افراد مختلف در زمینه استفاده از آنها از لوازم این توانمندی است.
این موضوع طبعاً مشخصه ممتازی در معادله جنگی نیروهای مقاومت با دشمن اسرائیلی است، چرا که برای اولین بار عرصه جنگ در داخل سرزمینهای اشغالی رقم خورده و این به علت وجود موشکهایی است که به اسرائیل میرسد. خمپاره ها این توانمندی را ندارند و جنگنده ای نیز در اختیار مقاومت نیست، تنها راه کشاندن مبارزه به سرزمین دشمن موشکها ایرانی برای مقاومت در مقابله با اسرائیل است.
تجهیز حزبالله لبنان از
سوی جمهوری اسلامی ایران چه نقشی در پیروزیهای نیروهای اعتقادی و انقلابی و
مقاوم در جنگ 33 روزه و حمایت از دولت سوریه در مقابله با گروههای مختلف
تروریستی داشته است؟
-شیخ نعیم قاسم: همه
شاهد بودند که تجاوز ژولای 2006 رژیم صهیونیستی(جنگ 33 روزه) به لبنان یک
جنگ واقعی بود که اسرائیل برای از بین بردن مقاومت اسلامی یا حزب الله در
لبنان آغاز کرد، اما استفاده حزبالله از انواع مختلف موشکهایی که جمهوری
اسلامی برای آن فرستاده بود، چه موشکهای فجر باشد یا رعد یا موشکهای دیگر
در سطوح و انواع مختلف خود نقش اساسی در کشیدن جنگ به مناطق مختلف رژیم
غاصب اسرائیل داشت. این موشکها آن زمان تقریباً به نیمی از سرزمینهای
اشغالی میرسید و باعث شده بود نیمی از یهودیان همواره در حالت خطر سقوط
این موشکها باشند، یعنی بر اساس اصطلاحات اسرائیلی جبهه داخلی این رژیم در
معرض خطر قرار داشت و این نقطه ضعف مهمی در میان اسرائیلیها و نقطه قوت
اساسی در نزد حزبالله لبنان است.
اگر این موشکها نبود، ما نمیتوانستیم این ضربات کاری و دردناک را به
جبهه داخلی رژیم صهیونیستی که عقبه نظامی دشمن است، وارد کنیم.
میتوانیم بگوییم که درگیریهای مستقیم به همراه موشک ها، خمپارهها و
امکانات دیگر تأثیر زیادی بر نظامیان داشت و مانع از پیشروی آنها یا تحقق
دستاوردهای خاص برای آنها شد و خسارتهای مشخصی به آنها وارد کرد، اما
موشکها نقش عمدهای در این معرکه بین مقاومت و رژیم صهیونیستی ایفا کردند.
بنابراین موشکهای که از جمهوری اسلامی ایران برای حزبالله لبنان ارسال
شده بود، نقش مهمی در معادله پیروزی مقاومت در جنگ جولای سال 2006 ایفا
کرد، چرا که به عمق رژیم اسرائیل نفوذ کرد. حزبالله همچنین از
توانمندیهای موشکی ارسال شده از سوی سوریه نیز سود برد.
ما اطلاعاتی در دست داریم که نشان میدهد ایرانیها نیز با دولت سوریه و
ارتش این کشور برای احداث تأسیسات موشکی همکاری کردند که این موضوع نقش
مهمی در درگیریهای مختلف دولت سوریه چه در برابر گروههای تروریستی و یا
حمایت دمشق از حزبالله و ارسال برخی از این موشک ها برای آنها داشته است.
توانمندیهای موشکی و
فناوریهای ایرانی که به دست نیروهای مقاومت در فلسطین از جمله جنبش حماس و
جهاد اسلامی رسیده است، تا چه حد در پیروزیهایی که این جنبش ها در جریان
جنگ 22 روزه و تجاوز اخیر 51 روزه به دست آوردند، مؤثر بود ؟
-شیخ نعیم قاسم:
مشکل اسرائیل بعد از جنگ جولای 2006 جبهه داخلی این رژیم بود، این در حالی
است که غزه در قلب فلسطین قرار دارد و مسافت این منطقه با حیفا و یافا و
تلآویو به نسبت لبنان و جنوب این کشور زیاد نیست. این موضوع باعث میشود
موشکهای با برد کمتر نیز بتواند مأموریت مؤثری برای مقاومت انجام دهد و
اماکن حساس در فلسطین اشغالی را موشک باران کند. گفته میشود که موشک فجر
نقش مهمی در رسیدن مقاومت و موشک باران تلآویو در جنگ 22 روزه داشته است و
معادلههای جنگی در غزه را تغییر داد، همین اتفاق در تجاوز اخیر 51 روزه
نیز روی داد و موشکهای بیشتری به سمت تل آویو و تعداد دیگری از مکانهای
حساس در فلسطین اشغالی شلیک شد.
تخریب جبهه داخلی اسرائیل بزرگترین نقش را در پیروزی غزه داشت، درست است
که مبارزان مقاومت به خوبی در برابر تجاوز زمینی دشمن ایستادند و خسارتهای
زیادی را در اطراف غزه به دشمن اسرائیلی تحمیل کردند، اما اثر موشکها
بیشتر بود، چرا که در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی به غیر نظامیان و کشتار
زنان و کودکان بیپناه در فلسطین و تخریب خانهها هیچ راه حل دردآوری برای
تلآویو در جهت ایجاد توازن در این جنگ غیر از هدف قرار دادن جبهه داخلی آن
جود ندارد. این موشک ها باعث شد سهچهارم خاک رژیم صهیونیستی در هراس و
وحشت و دلهره قرار گیرد و این اتفاق که با قدرت موشکی مقاومت ایجاد شد،
تأثیر مهمی در معرکه غزه داشت.
دشمنان اسلام به ویژه
آمریکا روند تجاوز طلبانهای را در پیش گرفته و همچنان بر فریب افکار عمومی
از طریق انتشار شایعات واهی متمرکز شدند تا توان موشکی ایران را تهدیدی
برای دولتهای عربی منطقه به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس معرفی کنند،
اهداف سیاستهای آمریکا و هم پیمانانش در این زمینه چیست؟
- شیخنعیم قاسم: ما
سابقه مشخصی در افکار عمومی و دولتهای منطقه خلیج فارس داریم. انقلاب
مبارک اسلامی ایران در سال 1979 به پیروزی رسید و الان 35 سال از عمر آن
میگذرد، اما در این مدت هیچ مشکل امنیتی یا نظامی بین جمهوری اسلامی و
دولتهای عربی در کشورهای حاشیه خلیج فارس به وجود نیامده است. بلکه این
ایران بود که تجاوز عراق به خاک خود را به مدت 8 سال تحمل کرد و دولتهای
حاشیه خلیج فارس و آمریکا و دولتهای اروپایی و جهانی همگی در این تجاوز
پشت سر عراق قرار داشتند. ایران در حالت دفاعی قرار داشت و می خواست
سرزمینهای خود را از اشغال صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق برهاند.
تجربه 35 ساله نشان میدهد که ایران از سوی دیگران مورد تجاوز قرار گرفته ، اما به کسی تجاوز نکرده است. این کشور همواره به دولتهای خلیجفارس را اطمینان داده که آنها را هدف قرار نمیدهد و سابقه ایران بزرگترین دلیل بر این مدعاست. تجربه ثابت کرده که ایران همواره در صف اول حمایت از مقاومت ضد اسرائیلی در لبنان یا فلسطین حضور داشته و تهران این موضوع را بارها اعلام کرده است. این حمایت تأثیرات میدانی زیادی در عرصه مبارزات عملی به جای گذاشته است.
خلاصه اینکه ایران کشورهای خلیج فارس را هدف قرار نمیدهد و در اهداف خود
نیز تجاوز به هیچ یک از این کشورها را ندارد. این کشور به استقلال دولتها
و ملتها در انتخاب گزینههای مناسب برای خود تأکید دارد و نگرانی برخی از
رژیمهای حاشیه خلیج فارس بیاساس است. من متأسفم از اینکه باید بگویم
آنها به دنبال این هستند که ایران در مقابله خود با اسرائیل به کشوری
دارای وزن و نقش مهم و مؤثر در منطقه تبدیل نشود. این نگرانیها در راستای
خدمت به اسرائیل است و کمکی به امنیت دولتهای منطقه نمیکند.
آمریکا امروز نوک پیکان حمایت از پروژه رژیم اسرائیل است و تمام فشارها و
تحریمها و پرونده هستهای که آمریکا برای تقابل با ایران طراحی کرده، به
علت موضع ایران در قبال آرمان فلسطین است، موضعی که دولتهای عربی و اسلامی
باید در آن نسبت به ایران پیشگام باشند نه این که ایران به تنهایی به این
شکل و کیفیت در معرکه قرار بگیرد. بنابراین هر سخنی در مورد اینکه
تواناییهای موشکی ایران تهدیدی برای دولتهای عربی منطقه باشد بیاساس و
بی دلیل و کاملاً اشتباه است. این توانمندی موشکی در درجه اول برای حمایت
از دولت و انقلاب ایران و در درجه دوم برای خدمت به پروژه مقاومت بر ضد
دشمن اسرائیلی قرار داده شده و در خدمت دولتهای منطقه است، البته در صورتی
که آنها بخواهند از قدرت ایران استفاده کرده و امنیت خود را تضمین کنند.
ایران نیز بارها پیشنهاد همکاری در مورد موضوعات خلیجفارس و آب ها و
حمایت از منطقه را به این کشورها داده و گفته که به جای پایگاههای
آمریکایی منتشر شده در منطقه که به نفع پروژه ایران و دولتهای عربی نیست،
این همکاریها میتواند امنیت منطقه را حفظ کند.
در پایان آیا خاطرهای در مورد نقش موشکهای ایران در پیروزیهای حزبالله دارید؟
-شیخ نعیم قاسم:
عناصر مبارز از فناوری موشکها نهایت استفاده را میکردند و تلاش داشتند
مناطقی را برای استفاده این موشکها انتخاب کنند که برای اولین بار استفاده
میشد، چرا که وقتی موشک شلیک میشود، منطقه شلیک آن شناسایی میگردد و
جنگندههای اسرائیلی و توپخانه های آن میتوانند منطقه شلیک موشک را هدف
قرار دهند. اما در این حملات اسرائیلیها، دیگر نه عناصر مجاهد و نه
موشکهای دیگر در منطقه حضور نداشتند.
حزبالله از تجربه اقدامات مقاومتی خود که متفاوت از تجربههای ارتشهای
دنیاست، استفاده میکرد. به ویژه اینکه ارتشهای دنیا معمولاً سامانههای
موشکی بزرگ را به صورت آشکار نصب میکنند و وقتی این تاسیسات هدف حمله قرار
بگیرند، تعداد زیادی از موشکها و انبارها و امکانات آنها تحت تأثیر این
حمله قرار می گیرد. اما مقاومت با موشکها طوری رفتار میکردند که انگار
برای اولین بار در یک منطقه نصب میشود. برادران مقاومت نرمش زیادی در این
زمینه داشتند و قدرت بالایی نیز در مخفی کردن این موشکها و تأسیسات آن به
صورت بسیار دقیق داشتند. به این ترتیب با عملکرد نیروهای مقاومت این
موشکها به یک ارزش استثنایی تبدیل میشد.
از خاطرههای که بخوبی به یاد دارم، این است که موشکهای کاتیوشا که
موشکهای بیهدفی نامیده میشود و نمیتواند اهداف را بهصورت نقطهای هدف
قرار دهد و بیشتر شبیه پوشش آتش است تا هدف قرار دادن، از سوی برخی گروهها
بعد از تجاوز اسرائیل به لبنان در سال 1983 استفاده میشد و تقریباً هیچ
دستاوردی نداشت. اما بعد از این سال به علت دور شدن حزبالله از اقدامات
علنی مسلحانه و در پیش گرفتن روش منحصر به فرد مقاومت به صورت محرمانه طوری
شد که همین موشکهای کاتیوشا یا هر نوع از انواع موشکها ارزش استثنایی
پیدا کرده بود و باید به صورت محدود پرتاب میشد.
به این ترتیب این موشکها به موشکهای باارزشی تبدیل شده بود، چه برسد به موشکهای نقطه زنی که الان عامل بازدارنده واقعی در برابر اسرائیل به شمار میرود. آنها نیز به خوبی میدانند که حزبالله موشکهای نقطه زن را در اختیار دارد و به علت امکاناتی که حزبالله به دست آورد و حمایتهای جمهوری اسلامی و آمادگی حزبالله برای هر جنگ آینده، این جنگ برای اسرائیلیها سختتر خواهد بود.
********************
از موشک "فاتح" به عنوان دقیقترین موشک ایرانی یاد میشود. این موشک به موشک نقطهزن مشهور است و به احتمال فراوان منظور شیخ نعیم قاسم از موشک نقطهزن ایرانی، همین موشکهای فاتح است.
موشک مایل پرتاب «فاتح-110» را در کنار بسیاری از ویژگی های منحصر به فردش-از جمله دقت فوق العاده- باید اولین گام مهم ایران در سطراحی و ساخت موشک یالستیک سوخت جامد نیز دانست.
نمونههای مختلف این موشک با بُردهای 250 تا 300 کیلومتر دارای محموله انفجاری شدید به جرم 450 کیلوگرم است که سرعت آن به 1.5 کیلومتر بر ثانیه میرسد. این موشک از سامانههای پیشرفته هدایت و ناوبری برخوردار است و تا پایان مسیر هدایت میشود.
موشک فاتح
بنا بر مطالب اعلام شده از رسانه ملی خطای موشک فاتح-110 کمتر از 10 متر بوده که این در مورد نوع دریایی آن –خلیج فارس- از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است زیرا مأموریت آن انهدام اهداف متحرک دریایی است.
این میزان خطا بسیار کم و در حد سامانههای زمین به زمین کشورهای تراز اول در صنعت موشکی محسوب میشود که نشان از پیشرفت چشمگیر کشورمان در زمینه کاهش خطا و افزایش دقت سامانههای موشکی سطح به سطح دارد.
برخورداری مقاومت اسلامی از چنین موشکهایی خصوصا در حوزه زمین به زمین تمامی مراکز حساس و شریانهای حیاتی اشغالگران قدس شریف -ازجمله نیروگاه معروف هسته ای دیمونا- را در بُرد موشکهای دقیقی قرار میدهد که شلیک انبوهی از آنها برای از پای درآوردن صهیونیستها کافیست.
از آنجا که موشک «خلیج فارس» نیز یکی از اعضای خانواده موشکهای کلاس فاتح -البته در حزوه سطح به دریا- محسوب میشود، احتمال دراختیار قرار گرفتن آن توسط حزبالله لبنان نیز وجود دارد که این خبر میتواند خواب را از چشم نیروی دریایی رژیم صهیونیستی برباید.