رصد رسانه های کاغذی؛

توافق و تحریم آمریکا هر دو را می خواهد / نگرانی اعراب از توافق هسته ای

مذاکرات هسته ای در نفس گیر ترین لحظات خود قرار دارد و چشم رسانه ها به کوچکترین خبرهایی است که از پشت درهای هتل کوبورگ بیرون می آید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،مذاکرات هسته ای در نفس گیر ترین لحظات خود قرار دارد و چشم رسانه ها به کوچکترین خبرهایی است که از پشت درهای هتل کوبورگ بیرون می آید.
تیتر یک روزنامه های امروز هم حال و هوای مبهمی دارد و  شبیه فضای مذاکرات گاه خوشبینانه و گاه توام با بدبینی است.

«برای هیچ بیهوده مپیچ !»

شریعتمداری در یادداشت روز کیهان حصول توافق هسته ای را غیر ممکن دانست و نوشت : 


اگرچه پیش از این نیز با ارائه اسناد و شواهد غیرقابل خدشه به این نکته پرداخته‌ایم ولی امروزه با قاطعیت بیشتر و بدون کمترین تردید- تاکید می‌شود بدون کمترین تردید- می‌توان گفت که چالش هسته‌ای کشورمان با 5+1 هرگز به نتیجه نمی‌رسد و دستیابی به توافقی که پایان بخش این چالش 12 ساله باشد، نه فقط‌دور از انتظار، بلکه به یقین ناممکن است. می‌پرسید چرا؟! پاسخ آن است که چالش هسته‌ای و ابراز نگرانی آمریکا و متحدانش از احتمال حرکت ایران به سوی تولید سلاح هسته‌ای - DIVERSION- که طی 12 سال گذشته بر آن تکیه کرده‌اند در حد و اندازه یک «بهانه» و «پوشش» برای مقابله با اقتدار پرشتاب ایران اسلامی است. از این روی مذاکرات هسته‌ای و ادامه آن اگر به منظور پایان دادن به چالش و رسیدن به توافق مطلوب باشد، آب در هاون کوبیدن و بازی در میدان فریب حریف است ولی این مذاکرات تنها به دو علت و فقط این دو علت می‌تواند توجیه‌پذیر باشد. اول؛ اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و متحدانش که این مقصود در مقیاس گسترده‌ای به دست آمده است و دوم؛ نشان دادن «دست پُر» و برتری اسناد فنی و حقوقی ایران اسلامی که از صلح‌آمیز بودن برنامه‌ هسته‌ای کشورمان حکایت می‌کند. این منظور متأسفانه به علت خودداری تیم مذاکره‌کننده ایران از انتشار متن مذاکرات هنوز به نیمه راه نیز نرسیده است و مسئولان محترم در این زمینه، عرصه را به حریف واگذار کرده‌اند و توضیح درباره متن مذاکرات را به شیپور فریب رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی سپرده‌اند!...




دوربرگردان توافق!»

 روزنامه حمایت در این باره نوشت :

باید به این نکته ظریف توجه کرد که اصرار طرف غربی بر کاهش غنی‌ سازی ایران و بی ‌توجهی به مسئله لغو تحریم‌ ها در مذاکرات مسقط و وین، این فرضیه را تقویت می کند که آمریکا در پی آن است تا به واسطه فرسودگی و مستهلک شدن قطعات و دستگاه‌های هسته‌ای از یک‌ سو و نیز عقب افتادن از فناوری روز از سوی دیگر، عملاً ایران را از پیگیری صنعت هسته ‌ای باز دارد و صرفاً وعده لغو تحریم‌ ها را در حد شعار و در جهت نیل به اهداف خود مطرح کند. اگر این طرح آنان عملی شود، ضرر ناشی از آن، به گونه ای نیست که کشوری هوشیار و حساس به آرمان هایش آن را نادیده انگارد. اما بخش خطرناک توافق کلی و نیز تمدید مذاکرات که فرضیه ای احتمالی و  نزدیک به واقعیت می باشد این است که ظاهرا توافقنامه پرابهام ژنو، غرب را برای رسیدن به اهداف شوم خود حریص ‌تر کرده و با توجه به مفاد توافقنامه فوق، آمریکا در پی آن است تا مرحله متوقف ‌سازی صنعت هسته‌ ای را با توافق اقدام مشترک انجام دهد و برای تمدید مذاکرات و دوره تمکین، مرحله معکوس ‌سازی صنعت هسته‌ ای عملیاتی شود و در پایان به بهانه طول قرنطینه، برای برچیدن تحریم‌ ها در یک دوره 10 تا 20 ساله، عملاً مرحله سوم، یعنی برچیده‌ سازی برنامه هسته‌ ای ایران را اجرایی ‌کند.

نکته قابل تأمل دیگر در استمرار تمدید مذاکرات، تحقق بخشی دوباره و به بیانی روشن تر، تمدید پروژه جنگ روانی ناشی از تحریم ها در میان آحاد مردم است. پیش از آغاز تحریم های گسترده، هنگامی که صدای طبل جنگ اقتصادی جدّی غرب به گوش رسید، بسیاری از خنّاسان، از التهابی که جامعه در آستانه آن قرار داشت، سوء‌ استفاده کرده و مشکلات جدیدی را در عرصه های مختلف از جمله اقتصادی و سیاسی به وجود آوردند. پذیرش تمدید گفت وگوها که مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان با فراست به استقبال عدم قبول آن رفته اند به معنای پیروزی جنگ روانی دشمن علیه اقشار مردم، پیش از قطعیت یافتن اهداف آنان است. مثالی که می تواند به روشن شدن این حقیقت کمک کند، تبلیغات گسترده گروه تروریستی داعش پیش از تصرف شهرهاست به نحوی که هر گاه قصد هجوم به منطقه ای را داشتند، مردم، پیش از ورود این جانیان، خانه و کاشانه خود را از ترس کشته و یا ذبح شدن رها کرده و فرار می کردند. در واقع آنان قبل از اینکه پیروز میدان باشند، در جنگ تبلیغاتی و روانی پیروز و کامیاب شده بودند. آنچنان که «اسکات پترسون« نویسنده روزنامه کریستین مانیتور در تحلیل خود تصریح می کند، تحریم‌ها بیش از آنکه تاثیر واقعی و محسوس داشته باشند، صرفاً دارای تاثیر روانی بوده‌اند....



  «تاريخ منتظر ۱+۵ نمی ماند»

خراسان  نوشت : ... واقعیت این است که مذاکرات تا به این لحظه هیچ پیشرفتی نداشته است. کشورهای ۱+۵ به ویژه آمریکاییها در گفت و گوهای این روزها به جای توجه به راه حل های احتمالی، همچنان صرفا به اعلام مواضع می پردازند. متاسفانه خواسته دکتر ظریف از مذاکرات وین ٦ تاکنون برای صرفا شنیدن و فکر کردن به راه حل های پیشنهادی ایران در کشورهای ۱+۵ اثر نکرده است. فردا چه خواهد شد؟ اگر برنامه اقدام مشترک ژنو به نتیجه برسد، باید خودمان را آماده جشن موفقیت دیپلماسی کنیم. اگر هر تصمیم دیگری اعلام شود، چه اشکال مختلف تمدید و چه شکست مذاکرات، باید بگوییم که کشورهای ۱+۵ اثبات کرده اند که شرایط را برای اعتماد حداقلی نیز ندارند.

«زياده خواهی غرب!»



محمد کاظم انبار لویی در روزنامه رسالت  نوشت : ...


بر ملت ما پوشیده نیست و بر ملت های جهان هم پنهان نخواهد ماند. طی 36 سال گذشته انقلاب اسلامی در مسیر رشد و بالندگی خود بدون اعتنا به این تهدیدها و فریب ها پیش رفته است و پیش هم خواهدرفت.شمخانی دبیر شورای امنیت ملی با شجاعت پاسخ آمریكاییها و برخی اراذل و اوباش 1+5 را داده است. او گفته است :" ایران فناوری هسته ای نمایشی و كاریكاتوری را نخواهد پذیرفت".این پاسخ كسانی است كه آرزو دارند زیر ساخت های هسته ای ایران را با مذاكره نابود كنند و حتی هزینه بمباران آن را نپردازند.شمخانی تاكید كرده است: "بدون لغو همه تحریم‌ها مذاكرات باطل است" این پاسخ كسانی است كه می‌خواهند ساز و كار تحریم‌ها و زیر ساخت‌های آن را حفظ كنند تا هر وقت خواستند به ایران فشار بیاورند.

این موضع دولت و ملت ماست و بر آن پا می فشاریم.اگر 1+5 حقوق ملت ایران را پذیرفتند، اتفاق جدیدی نیفتاده است آنها در برابر حقوق ملت ایران سرتعظیم فرود آورده اند و دست از شقاوت و ستم پیشگی برداشته اند.اگر هم این حقوق را به رسمیت نشناسند بر می گردیم به نقطه اول با این تفاوت كه آنها به نقطه اول بر می گردند اما ما در این نقطه نمی مانیم. پاسخ زیاده خواهی ها و ستم آنها را با قوت و قدرت بیشتری خواهیم داد.دست آمریكا در منطقه زیر ساطور ملت ایران است، آن را در عراق، سوریه، افغانستان و سرزمین‌های اشغالی قطع می كنیم.سیر تحولات و رویدادهای سیاسی و نظامی در منطقه طی 20 سال گذشته نشان می دهد این عملی است. آنها پیامهای ما را در جنگ 33 روزه، 22 روزه و 51 روزه اگر نگرفته باشند در رویدادهای مهمی كه در پیش داریم حتما خواهند گرفت.

«مذاکره کنندگان در محضر تاريخ»

روزنامه ابتکار هم نوشت : ...
اگر تاریخ را به شهادت بگیریم و به قضاوتش ایمان داشته باشیم، می‌توانیم با خیالی آسوده تر تحولات این روزها را پیگیری کنیم. می‌توانیم پی ببریم مردانی که با رای مردم بالا کشیده شده اند نه انگیزه و نه جرات آن را دارند که منافع ملی کشورشان را به پای بیگانگان بریزند.بخصوص که هم ساز و کارهای قانونی و هم روشنگری رسانه های امروزی، راه را بر هر خیانتی می‌بندند. اما همچنان می‌توان به نقش نظارتی تاریخ پناه برد و آن را به کمک گرفت تا دلواپسی ها به اطمینان بدل شود. اگر محمدجواد ظریف یا حسن روحانی خود را نه "محمد جواد ظریف" و "حسن روحانی"، بلکه نماینده ملتی بزرگ و با ماموریتی تاریخی فرض کنند، بسیاری از نگرانی ها برطرف خواهد شد. علاوه بر این که کارنامه این افراد در سه دهه گذشته می‌تواند هر نگرانی و اضطرابی را بر طرف کند.

اگرهر مسئولی نگاه نافذ تاریخ را حس کند و در کنار منافع ملی و خواسته های مردم پیشگاه تاریخ را نیز درک کند، بسیاری از رفتارهای شخصی و جناحی، جای خود را به رفتارهایی مطابق استانداردهای انسانی و اخلاقی خواهد داد. چنان که اگر محمود احمدی نژاد برای لحظاتی فراموش نمی‌کرد که رئیس جمهور ملتی بزرگ و با سابقه است، به راحتی وزیر خارجه اش را در سفر کاری برکنار نمی‌کرد و از این منظر قضاوتی تاریخی در دو کشور ایران و سنگال را برای خود نمی‌خرید و یا در برهه ای مهم تر، اگر از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران جنگ میان ایران و عراق مشمول یک تصمیم تاریخی نمی‌شد، چه بسا که تا سال های سال ادامه پیدا می‌کرد.بدون تردید اگر هر مسئولی خود را به مردم، آرمان ها و سرزمینش وفادار بداند و همچنان از فردیت خود فاصله گرفته و در جایگاه نماینده مردمش ارزش ها، آرمان ها و منافع آنان را نمایندگی کند، هیچ گاه دست به عملی نمی‌زند که سندی باشد برای محکومیت در دادگاه تاریخ.این محکمه نه رشوه می‌پذیرد و نه توصیه وحکمش نیز ضمانت اجرایی سفت و سختی دارد


«براي آنها كلاه از سر بر مي داريم»

 روزنامه اعتماد نوشت : اين روزها نبض جهان درقلعه «وين» مي زند: همان قصر تاريخي پاله كوبرگ، ...

كارگزاران جمهوري اسلامي يك سال و نيم پيش در بزنگاه مهم ترين چالش سياست خارجي راه مذاكره و منطق ديپلماسي را برگزيدند. مذاكره كنندگان ايران براي عبور از گرداب پرونده هسته يي نه به توصيه هاي طالبان تقابل و نزاع اعتنا كردند و نه دست تقدير به چنگ حوادث و زمانه سپردند. آنها راه سومي رفتند كه جهان امروز برآن عنوان تعامل مي نهد. راه انتخابي ايران در اين ماجرا سر از ميدان هاي گفت وگو و مذاكره درآورد.ابزار اين راه گفتن و شنيدن و چانه زني بود و حاصل و بهره آن، همكاري و دادوستد و البته خط قرمز آن منافع و مصالح ملي. بدين قرار، اگر مذاكره و گفت وگو ديروز فقط سنت و آيين ديپلمات ها بود امروز در ماجراي هسته يي شان يك تصميم و راهبرد ملي را يافته و محور و مبناي مواجهه جديد جمهوري اسلامي با جهان غرب قرار گرفت. مذاكره كنندگان ايران با ايستادن پاي منطق مذاكره منطق جبر و تهديد حريف را با سوال و ترديد روبه رو كردند و امروز كسي در اين ترديد ندارد كه مسير جديدي كه تهران در مركز اروپا براي تعامل و مذاكره گشود، يك تجربه نوين است. آنها در تقابل با اتهامي سنگين، سهمي جديد از مراودات جهاني را براي فرداي ايران جست وجو كردند. اينك رشته مناقشات غربيان با ايران بر سر مسائل هسته يي، خواه به مصالحه انجامد يا مقابله، اين باور بسيار گران را در نگاه هاي ناباورنشاند كه سياست بين الملل امروز بر منطق داد و ستد و بازي برد و باخت مي چرخد. در اين صحنه همه طرف ها و بازيگران به فكر سود بردن و انتفاع هستند و هيچ استثنايي بر اين قاعده نيست خواه روسيه و چين مدعي استقلال طلبي باشد يا اروپا و ژاپن مدعي مساوات و عدالت جويي. سياست خارجي ايران براي اينكه از موج هاي سهمگين عبور كند ناگزير از آويختن به قاعده طلايي عقلانيت و سنجش هزينه فايده در ميدان پر رقابت امروز است. براين اساس فرزندان انقلاب و نظام در آوردگاه هسته يي تمام تلاش خود را كردند و اگرفردا، مناقشه هسته يي ايران خاتمه نيابد، دست كم فضاي سياسي ايران از اضطراب و نگراني يك مناقشه سنگين خارج شده است. حتي اگر مقام هاي امريكا و غرب قضاوت خود درباره مسائل هسته يي ايران را پشت كلمات مبهم پنهان كنند، اما سخن و سياست ايران درباره مناقشه يي كه تا ديروز محرمانه بود، امروز با شفافيتي بيش از حد بيان مي شود. آنان نشان دادند كه در قاموس هيچ كشور و ملتي گريز از مذاكره نشانه اقتدار نيست و هيچ دولت و حكومتي با ترك ميدان مذاكره راه كمال و ظفر را نيافته است. مذاكره و منطق ديپلماسي در عالم واقع، بديلي جز قهر و خشونت ندارد، جاده سياست بين الملل به ويژه در چهارراه تعامل ملت ها يا به تعامل و همكاري انجاميده يا سر از خشونت و نزاع درآورده است. شيريني دستيابي به نخستين «اجماع ملي» بين جناح هايي كه غالبا در سياست خارجي ساز ناهمگون مي نوازند، چنان است كه دولتمردان ايران، ديگر تلقي و تهديد آن «اجماع بين المللي» را حس نكنند. از نظاميان تا ديپلمات ها، از روشنفكران تا فعالان حزبي و از تريبون داران مجلس تا منصوبان حكومت همه بايد بر حمايت از تيم مذاكره كننده ايران صحه مي گذارند. همچون حمايت رهبر انقلاب از تيم مذاكره كننده فعلي كه آنها را فرزندان انقلاب و نظام خطاب كردند و از اعتماد به آنها سخن گفتند، حمايت ملي از تيم هسته يي نيز يك وظيفه است و ما همچنان كه براي سردار مبارز و شجاع عرصه نظامي، قاسم سليماني مي ايستيم، لازم است به احترام محمد جواد ظريف و تيمش در وين هم كلاه از سر بر داريم: آنها هر دو يك هدف دارند: هر دو مبارزه يكي در ميدان جنگ زميني، يكي پشت ميز مذاكره.

«منافع بازی برد- برد در پرونده هسته‌ای ایران»

روزنامه  دولتی ایران هم  نوشت :  ...

بازیگر مهم دیگر این بازی سیاسی، تروئیکای قدرت در اروپا هستند که به نظر می‌رسد به علت نزدیکی تاریخی و جغرافیایی‌ای که به ایران دارند، نیازمند مقابله با چالش‌های امنیتی در خاورمیانه و به دنبال نظم بین‌المللی صلح‌آمیز هستند. از این رو، چنان که لابی صهیونیستی نتواند برخی از سران این کشورها را تحت تأثیر قرار دهد؛ جای امیدواری وجود دارد که اروپایی‌ها بتوانند موضع امریکا درباره موضوعات مهم مذاکرات هسته‌ای را نرم کنند.در نهایت بازیگران مهم دیگر این صحنه، چین و روسیه هستند. چین مایل است با حل بحران هسته‌ای ایران، فضایی امن و آزاد برای گسترش روابطش با ایران و حضور در خلیج فارس پیدا کند. در این راستا ورود ناوگان نیروی دریایی چین به بندرعباس در سپتامبر 2014 به معنای تمایل این کشور جهت حفظ منافع تجاری بزرگ چین در ایران است. روسیه نیز پس از بروز بحران اوکراین اعلام کرده بود که شاید در نوع نگاهش به پرونده هسته‌ای ایران و همکاری که با غرب داشته است، تجدید نظر کند. بدین مفهوم که سرانجام فعالیت‌های هسته‌ای به نفع ایران تمام شود. هرچند عملاً روس‌ها تاکنون هیچ اقدام عملی له یا علیه فعالیت‌های هسته‌ای و مذاکرات انجام ندادند. با وجود این به دلیل تحریم‌هایی که غرب علیه روسیه وضع کرده است؛ دور از انتظار نیست که روس‌ها به دلیل موقعیت مشابهی که با ایران پیدا کرده‌اند، این بار در جبهه ایران قرار گرفته و خواهان مقابله با زیاده‌خواهی‌های امریکا باشند. بنابراین مجموعه شرایط بازیگران حاضر در این دور از ماراتن هسته‌ای، نشانگر آن است که حل این پرونده و مختومه اعلام شدن آن در شرایط کنونی به نفع همه آنهاست. تنها چیزی که در این روند بحث برانگیز است؛ امتیازاتی است که هر یک از طرف‌ها به دست می‌آورد یا از دست می‌دهد. در عالم سیاست بهترین نوع مذاکره و رفتار دیپلماتیک، بازی با حاصل جمع مثبت یا همان برد- برد است که امروزه حداقل در ظاهر، کشورها به رعایت این بازی علاقه نشان داده و تعابیری همچون احترام متقابل، درک منافع مشترک، مذاکرات بدون پیش شرط و... در همین حوزه قابل بررسی هستند. بر این اساس حل پرونده هسته‌ای ایران نیازمند آن است که همه طرف‌های مذاکره، ضمن اولویت بخشیدن به منافع جمعی به جای منافع فردی، تمرکز بر حل مشکلات داخلی و نیز دوری گزیدن از جنجال‌آفرینی‌های مخالفان و گروه‌های تندروی داخلی و بین‌المللی، پیش‌زمینه صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی را فراهم کنند.



با نزدیک شدن به زمان رای گیری مجلس برای رای اعتماد به گزینه جدید پیشنهادی وزارت علوم ،  نظرات روزنامه های مختلف نیز در این باره خواندنی است .

پیش‌بینی محمدرضا باهنر،  از رأی اعتماد مجلس به فرهادی

روزنامه دولتی ایران  نوشت :  محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس گفته است: تاکنون نظر اکثریت اعضای مجلس نهم در خصوص دکتر فرهادی مثبت بوده است. با وجود تخصص و تجربه ایشان من انتظار دارم که دکتر فرهادی رأی اعتماد مجلس را کسب کند. به هر حال من امیدوارم وزارت علوم پس از مدتی صاحب وزیر شود، شرایط اکنون در مجلس برای ایشان خوب است. امروز این امیدواری وجود دارد که دکتر فرهادی اعتماد اکثریت مجلس را جلب کند.


«شمشیر تندرو‌ها برش ندارد»

 روزنامه اصلاح طلب  آرمان هم  نوشت : محمد فرهادی پنجمین وزیر پیشنهادی علوم است که دکتر حسن روحانی به مجلس معرفی کرده است. دکتر فرهادی فردی شناخته شده در عرصه مدیریتی و اجرایی است و سابقه درخشان او موجب شد تا انتخاب رئیس‌جمهور برای تصدی بر وزارت علوم باشد. وی پیش از این سابقه ریاست در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب را به عهده داشت و پس از آن راهی وزارت علوم شد و چند سالی تصدی این وزارتخانه را به عهده داشت. فرهادی همچنین در کابینه دولت اصلاحات به عنوان وزیر بهداشت حضور داشت. بنابراین باید گفت با توجه به سوابقی که در کارنامه خود دارد و همچنین ‌شناختی که نسبت به وی چه در عرصه دانشگاه و چه در عرصه سیاسی وجود دارد به نظر می‌رسد دکتر فرهادی گزینه‌ای بسیار مطلوب برای وزارت علومی باشد که ماه‌ها سرگردان و بی‌وزیر مانده است.

مسأله‌ای که در این رابطه بیش از هر چیز حائز اهمیت است رأی اعتمادی نمایندگان مجلس به وزیر جدید است که با توجه به شواهد و قراین به نظر می‌رسد محمد فرهادی بتواند از مجلس نهم در روز چهارشنبه رای‌اعتماد بگیرد ...

البته باید تأکید کرد هرچند مخالفان دولت از هیچ تلاشی برای رأی نیاوردن این وزیر استفاده خواهند کرد و تا جایی که شمشیرشان ببرد پیش خواهند رفت اما این بدان معنا نیست که پنجمین وزیر، پنجمین ناکام لقب بگیرد. شاید تندرو‌ها نسبت به پیشینیان توانستند مسائلی را نسبت دهند اما در مورد آقای فرهادی برچسب‌های سیاسی نمی‌تواند کارساز باشد چراکه آنچه در رابطه با وزیران پیشین دلیلی برای رد صلاحیت قرار گرفت در مورد آقای دکتر فرهادی چندان منتسب نیست بنابراین باید گفت به‌رغم تلاش‌های اقلیت در مجلس چندان نباید دلخوش کنند که این بار نیز مانند دفعات گذشته بتوانند عدم اعتماد به وزیر را رقم زنند. لذا باید گفت همه شواهد نشان می‌دهد روز چهارشنبه دفاع محمد فرهادی خاتمه‌ای باشد بر رفت‌وآمد‌ها میان دولت و مجلس و این بار وزیر است که پا به ساختمان وزارت علوم خواهد گذاشت. مسلم است در طول این مدت بی‌وزیر ماندن وزارت علوم آسیب‌هایی را متوجه جامعه دانشگاهی کرده که در این رابطه وزیر علوم باید تمام تلاش خود را به کار بندد تا بتواند در راه ارتقا و اعتلای علمی و بازگرداندن شأن و جایگاه واقعی به وزارت علوم و جامعه علمی دانشگاه گام‌هایی موثر و مفید بردارد.

«برنامه ریزی جدید اعضای «حلقه نه»

اعتماد هم نوشت :

این بار میان نمایندگان مجلس اختلاف نظر است. معرفی محمد فرهادی به عنوان جدید‌ترین گزینه دولت برای وزارت علوم خیلی‌ها را بر سر دو راهی قرار داد که این بار باید با گزینه جدید دولت موافقت کرد یا نه؟ اختلاف نظر جدی است. تعداد حامیان فرهادی این بار یا بنا به آنچه که مصلحت در نظر گرفته می‌شود یا بنا به آنچه که تامین نظر نمایندگان مجلس عنوان می‌شود نسبت به دانش آشتیانی بیشتر است. همین افزایش نسبت حامیان موجب تزلزل در جبهه مخالفانی از دولت شده که در ماه‌های اخیر در مجلس شورای اسلامی حلقه موسوم به «حلقه نه» را تشکیل داده‌اند. حلقه نه این بار به خوبی متوجه شد که شرایط برای مخالفتشان به مساعدی دوره دانش آشتیانی، نیلی، فرجی دانا و میلی منفرد نیست. مجلس به یک عدم رأی اعتماد دیگر در این شرایط کمی حساس است. دولت در مسیری که مخالفانش در نظر داشتند جلو نرفت و مجموعه این شرایط موجب شد که آنچه حلقه نه برای آینده وزارت علوم در نظر داشتند ایجاد نشود. حلقه نه اما در این روز‌ها متشکل از حلقه‌ای از اعضای جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به طور خاص و ویژه و همچنین اعضای فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی است. افراد اصلی حلقه نزدیک به ١٠ نفر هستند. حلقه‌ای که بیرون از مجلس هم نیرو دارد و تلاش می‌کند تا نحوه مخالفت با دولت در همه شرایط را ساماندهی کند: ساماندهی که به زعم آنان طی ماه‌های اخیر حداقل در حوزه وزارت علوم با موفقیت مواجه شده است.






























برچسب ها: توافق ، مذاکرات ، اعراب
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.