به گزارش حوزه میراث فرهنگی باشگاه خبرنگاران به
نقل ازروابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مراسم به همت دفتر
کودک و نوجوان، کتابخانه و مرکز اسناد پژوهشگاه و شهر کتاب مرکزی به مناسبت هفته
کتاب و کتابخوانی برگزار شد.
سید احمد محیط طباطبایی، مشاور فرهنگی
پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان نخستین سخنران گفت: وقتی رادیو شكل گرفت، روایتگری
و قصهگویی توسط پیشكسوتان آغاز شد و ادامه پیدا كرد .
او افزود: ولی امروز، قصه و قصه گویی
مساله مورد نیاز ما نیست و به تدریج از برنامههای روزانه ما خارج شده است. و والدین
جوان، قصهگویی برای بچهها را فراموش كردهاند، اگر هم این كار را انجام دهند،
عام نیست بلكه برای گروههای خاصی است و باقی مردم، شیوههای دیگری را برای سرگرمی
و آموزش به بچهها در نظر میگیرند.
او با اشاره بر این نکته که جامعه
فاقدقصه گو جامعه نیست تاکید کرد: قصهگویی برای سرگرمی نیست بلكه شیوهای قدیمی و
متداول برای انتقال فرهنگ است، شیوهای كه باعث میشود خیلی از مسائل مثبت به
فرهنگ تبدیل شود و بسیاری از ناهنجاریها از بین برود.
محیط طباطبایی تعداد قصهگوها در
اروپا، بیش از چهارهزار نفر و در ایران به تعداد انگشتان یك دست دانست و گفت: قصهگویی
در اروپا، بخشی از آموزش و تداوم فرهنگی به حساب میآید،این در حالی است كه ایران
كه از قدیمیترین تمدنهاست، قصهگویی و روایت را اساس انتقال فرهنگ خود قرار داده
است. ما حتی كتابهایی مثل شاهنامه یا هزار و یك شب را از طریق روایت حفظ كردهایم.
به گفته او: قصه، به قدمت عمر بشر است
و از غارها و جایی كه خانوادهها تشكیل میشدهاند، آغاز شده و آرام آرام به بخشی
از جریان زندگی مردم تبدیل شده است. قصهها هم در سطح عمومی و هم در بخشهای خصوصی
یعنی بخشهایی كه حافظه مردم زنده نگاه داشته شده است از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
این پژوهشگر همچنین گفت: تمام مفاهیم
آموزشی در كشور و تمدنی مثل ایران كه خاصیت منحصر به فردی دارد، از طریق قصهگویی منتقل
شده است درواقع ایران توانسته استقلال فرهنگیاش را با این شیوه حفظ كند در حالی
كه استقلال فرهنگی مصر، روم و بینالنهرین از بین رفته است.البته زبان فارسی هم در
این مسیر، كمك بسیار زیادی كرده چون تم موسیقایی خاصی دارد و با شكلهای دیگر روایت
آمیخته شده است.
این محقق افزود:قصه، سن و سال نمیشناسد
و قصهگو برای همه گروه های سنی قصه میگوید. حتی پیامبر اكرم برای اینكه نیت
اصلی خود را بیان كند، میگوید كه برای یاد گیری شما بهترین قصهها را در قران
آوردهام. به این ترتیب، قصه، در شكل حماسه، تاریخ و باورهای دینی، یك شیوه اصلی
انتقال فرهنگ به حساب میآید و باید بگویم كه ما امروزه با بحران قصه و قصهگویی
مواجهیم و نمیتوانیم شكل جدیدی برای آن پیدا كنیم و در عین حال، متن ها و نوشته
هایی در دنیای مجازی هم جای آن را پر كرده که بسیاری از ما ها به آنها انتقاد داریم.
اما جای گله نیست وقتی که جایگرینی برای ادبیات غنی روایی مان نداریم.قصه ها و
روایت ها می توانند ناهنجاری های جامعه را به هنجار تبدیل کنند.
وی بااشاره به فیلم مستند كوچ
عشایر که در سالها پیش ساخته شده است ، اظهار داشت: در این فیلم صامت شاهد شاهنامه
خوانی مردی از عشیره هستیم که بر روی اسب رخ می دهد و نشان از فرهنگ شاهنامه خوانی
حتی در هنگام کوچ دارد. حتی در زمان گلاب گیری و مشاغل مختلف هم قصهای تعریف میشود
و این ریتم، نشان میدهد كه قصهگویی در هنگام فعالیت اجتماعی نیز كاربرد دارد.
در ادامه این مراسم، بخشی از یك
داستان سی دی «الاغ من دم نداره»با صدای مرحوم عاملی و زویا خلیل آذر پخش شد و پس
از آن، سید محمد هاشمی، مدیر انتشارات گزینه برترسخنرانی خود را آغاز كرد. او گفت:
در سال41 که زنده یاد صبحی درگذشت، بسیاری از افرادی كه به برنامه قصههای جمعه علاقه
داشتند، ناراحت بودند و نمیدانستند چگونه میتوان خلاء او را جبران كرد. اما حمید
عاملی، سكاندار قصهگوی ایران شد و به لحاظ دوستی دیرینهای كه با مرحوم صبحی
داشت، كارهای فاخری انجام داد.
وی ادامه داد: من ناظر بودم كه او
چگونه عاشقانه و با علاقه، به داستان گویی میپردازد. او در قصههای خود سعی میكرد
فرهنگ ایرانی را زنده كند و كمال زندگی را به جوانان و نوجوانان بیاموزد.
هاشمی افزود: به دفعات شاهد بودم كه
تا دیرهنگام به كار نوشتن مشغول بود.آخرین اثر و داستان او نیز هزار و یك شب بود كه متاسفانه دو جلد بیشتر چاپ نشد
و مابقی به صورت دستنوشته در كتابخانهاش بایگانی شده است.وی اظهار امید واری نمود
که اهالی فرهنگ و نشر که در راس كار هستند، كتابهای او را منتشر كنند، ولی باوجود
تلاشهای همسر ایشان، هیچ اقدامی تا کنون در این باره صورت نگرفت. به خصوص
كه حمید عاملی به غیر از داستانهای جذابش، شاعری بدیههگو و توانمند هم بود كه وقتی
در جمعی قرار میگرفت، آن مجلس را به خوبی در قالب شعر به تصویر میكشید.
شادمهر راستین، رییس انجمن فیلمنامه
نویسان و رییس موسسه رسایش درباره آشناییاش با حمید عاملی گفت: من مرحوم عاملی
را برای نخستین بار، از رادیو شناختم. در آن زمان سرگرمی زیادی نبود ورادیو یکی از
سرگرمی های اصلی به شمار می امد.
او همچنین اظهار داشت: همیشه كسی باید
باشد كه برای آدمها قصه بگوید. اگر امروز، ما اضطراب داریم، به این دلیل است كه
قصهگو نداریم. به نظر من دو نفر در زندگی آدمها تاثیر بسیار مهمی دارند. یكی، كسی
كه روایت میكند و دیگری، كسی كه لالایی میگوید و از آنجاكه این دو نفر روزانه،
16 ساعت كار میكنند، ما انسانهایی مضطربیم!
راستین ادامه داد: بنابر آخرین نظریات
روایت در حوره شعر و داستان، جامعهای كه قصه و راوی نداشته باشد، جامعه نیست چون
قصه است كه جامعهای را به جوامع دیگر میشناساند. فكر كنید اگر یونانیان، راوی
نداشتند، چه اتفاقی میافتاد! نه ایلیاد و اودیسهای وجود میداشت و نه غربی! ما
شاید بتوانیم ازطریق دین و فرهنگ با جامعه مرتبط شویم ولی جامعه واقعی با راوی
زنده است.
راستین در بخش دیگری از سخنانش به نقش
رادیو در قصه گویی اشاره کرد و گفت: در كشورهای دیگر، گرایش جدیدی به ایجاد رادیو
ایجاد شده و رادیوی اینترنتی چیزی است كه غرب از ایجاد آن ناگزیر شده است و همه اینها
نشان میدهد كه ما دوباره به روایت نیاز داریم. حرف آخر اینكه ما به قصهگو نیاز
داریم .
وی در پایان از لیلا کفاش زاده
و احمد محیط طباطبایی بابت انگیزههایی كه برای انتشار مجموعه صوتی قصههای حمید
عاملی به او و همكارانش دادند، تشكر و قدردانی كرد.
همسر مرحوم عاملی نیز گفت: از پژوهشگاه
میراث فرهنگی، شهر كتاب مركزی و موسسه سرایش تشكر میكنم كه میراث عاملی را نگهداری
و بخشی از آنها را منتشر كردند چراكه كتابها و سی دیهای او در حال از بین رفتن
است.
انتهای پیام/ اس