به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و به قاضی گفت: شوهرم را اصلا دوست ندارم و هیچ علاقه ای به او پیدا نکرده ام. ما از طریق یکی از دوستانمان به هم معرفی شدیم و من به دلیل اینکه سعید خیلی رفتار خوبی با من داشت قبول کردم که با او ازدواج کنم.
وی ادامه داد: تصور می کردم بعد از ازدواج به او علاقه مند می شوم و این بی تفاوتی ام نسبت به او به مرور زمان از بین می رود. ولی الان که یکسال است با او ازدواج کرده ام اصلا نتوانسته ام به او علاقه مند شوم.
زن جوان گفت: من هیچ احساسی نسبت به شوهرم ندارم و نمی توانم در کنار او زندگی کنم. سعید هیچ اخلاق بدی ندارد و ما هیچ اختلافی با هم نداریم. فقط من نمی توانم او را در کنار خودم تحمل کنم.
بعد از حرف های این زن شوهر وی به داداه احضار شد.
انتهای پیام/
من این خانمو خوب درک میکنم چرا که من هم دقیقا همین شرایط رو داشتم البته من قبل عقد بهم زدم.
ایشان هیچ مشکلی نداشت ، من بهشون حسی نداشتم . فکر میکردم با گذر زمان حل میشه اما هیچ چیز بوجود نمیاد بلکه عمیقتر میشه.
هیچکس کامل نیست مگر اینکه آن فرد را دوست داشته باشی....
اگه دیگران شوهرشونو تایید کنن فکر میکنن بهترین شوهرو دارن
اگه تایید نکن، بهترین شوهرو هم داشته باشن هیچ وقت ازش راضی
نمیشن و دوس دارن اونو عوض کنن
بهترین کلمست برای این خانم