به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری نیوایسترن اوت لوک، در دهههای گذشته، شاهد افزایش فعالیتهای سیاسی و اقتصادی میان کشورهای اسلامی، و همچنین نقش حیاتی آنها در تامین امنیت انرژی اروپا و شمال امریکا، بودهایم.
کشورهای اسلامی از پیروزی انقلاب ایران در سال 1979 ، تاثیرپذیری زیادی داشتند، و از سال 2010 فعالیتهای انقلابی در بسیاری از كشورها گستردهتر شد، که در نتیجه جنبشهای مختلفی در این کشورها ظاهر گردید.
مقامات ارشد و سفرای کشورهای اسلامی در دیدار رهبر معظم انقلاب در روز 31 اوت سال 2011، بیداری اسلامی را چنین تشریح كردند: "جامعه امروز مسلمانان، رویدادهای مهمی را تجربه میكنند ... بیداری و تجربه اسلامی، که در حال حاضر در برخی از کشورهای اسلامی مشاهده شده، باعث میشود مردم به تعیین سرنوشت خود بیش از گذشته ترغیب شوند. رویداد فعلی یک توسعه تاریخی بسیار مهم و با ارزش است. اتفاقاتی که در مصر، تونس، لیبی، یمن، بحرین و برخی کشورهای دیگر در جریان است، مشارکت فعال مردم در یک مبارزه سیاسی را نشان میدهد. مردم این کشورها در تلاش برای کنترل سرنوشت خود هستند، و این خواسته مردمی از مهمترین وقایع زمان ما است. چنین فرایندهایی میتواند ماهیت جامعه اسلامی و کل منطقه خاورمیانه را تعریف كند . "
در محافل سیاسی حاکم در غرب، در درجه اول ایالات متحده، این فرآیندها را "خصومت" استناد کردهاند، که در نتیجه نفرت رو به رشد اسلام هراسی را موجب شده است، و متعاقبا "اسلام هراسی" را در بین جوامع غربی ترویج دادهاند. از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، ایالات متحده و متحدان غربی آن، به منظور کنترل بر جنبش مسلمان و تداوم نفوذ خود در خاورمیانه و دیگر مناطق جهان، تلاش بزرگ خود را در قالب جنگ اطلاعات، برای ایجاد دیدگاههای اسلام سیاسی تحریف شده در بین غربیها، آغاز كردند.
در همین راستا طرح Black PR (روبات سیاه) علیه ایران اجرا شد، علت اجرای این برنامه این بود كه غرب، ایران را به عضویت در "محور شرارت" متهم كرده بود!!. حتی در ادعایی بزرگ، ایران به عنوان بزرگترین تهدید برای ثبات جهانی اعلام شد و غرب پروژه "ایران هراسی" را در جهان چنین متولد كرد.
به منظور مقابله با رشد آگاهیهای سیاسی در کشورهای مسلمان و تمایل آنها را به زندگی مستقل از سفارشات واشنگتن، ایالات متحده یک سری از درگیریهای داخلی را در خاورمیانه و شمال آفریقا رقم زد، كه در نهایت به دخالت نظامی واشنگتن در کشورهای اسلامی و گسترش درگیری بین شیعه و سنی منجر گردید. در طرح قبلی آمریكا - ایجاد و استفاده ابزاری از سازمان تروریستی "القاعده" در مبارزه با مخالفان سیاسی در افغانستان – واشنگتن، با همدستی پادشاهیهای خلیج فارس ، ایجاد گروههای افراطی جدید مانند داعش را در دستور كار خود قرار دادند، تا از این طریق از آنها برای مبارزه با ایران، سوریه و عراق استفاده ابزاری كنند. همچنین با حمایت سیستماتیك مالی، سیاسی و نظامی برای تروریستهای به اصطلاح "میانهرو مخالف" سوریه، راه را برای اجرایی شدن برنامه خود در قالب یک ژست مدافع حقوق گروههای مبارز هموار کردند .
افزایش قابل توجه "اسلام هراسی" در ایالات متحده در پی گسترش فعالیتهای ضد تروریسم کاخ سفید پس از حادثه یازده سپتامبر 2001 رخ داده است . تصویب قانون میهن پرستی توسط كنگره آمریكا ، که به سرویسهای امنیتی و سازمانهای اجرای قانون در ایالات متحده قدرت نامحدود و آزادی كامل برای بررسی فعالیتهای تروریستی و سازماندهی نظارت بر تمام مسلمانان را فراهم می كرد ، بر گسترش اسلام هراسی کمک کرد .
فعالیتهای مداخلهگرانه نظامی امریکا در افغانستان و عراق ، و "رسواییهای کارتونی" که تمام جهان را تکان داد ، و همچنین اقدام موهن سوزاندن قرآن توسط یک کشیش امریکایی در فلوریدا ، و تعدادی دیگر از ماجراهای دیگر که پی در پی در ایالات متحده آمریکا رخ داد ، احساسات ضد اسلامی در ایالات متحده آمریکا را افزایش داد . نظرسنجی گالوپ بارها و بارها نشان داده است که در نظر بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده ، از جمله کارکنان نهادهای دولتی و سازمانهای اجرای قانون ، از همه گروههای مذهبی، مسلمانها بیشتر در برابر تبعیض قرار دارند. رسانههای ایالات متحده بارها و بارها در مورد تقویت "اسلامهراسی" فعالیت داشتهاند .
به منظور بهبود امنیت در این کشور، مقامات آمریکایی، سازمانهای اجرای قانون ملی، از جمله ادارات پلیس دولتی ، کلانتریها و گارد ملی را تقویت کردند . برای اجرای این کار، در سالهای اخیر در ایالات متحده، در سازمانهای اجرای قانون ، تاکید خاص بر مسائل پرسنل قرار داده شده است، در نتیجه تعداد زیادی از افراد با سطح پایین آموزش و بدون آموزشهای ویژه به کار گرفته شدهاند . به منظور بهبود سطح آموزش و IQ کارکنان ، سخنرانیها و سمینارهایی با حضور نمایندگانی از کسب و کار خصوصی برگزار گردید ، که به وزارت دفاع ، سازمانهای اطلاعاتی و یا سازمانهای اجرای قانون در ایالات متحده مرتبط میباشند. در این روند "دوره آموزشی" مبلغان تازه وارد وظیفه داشتند این كذب را گسترش دهند : اینكه " اکثریت مسلمانان آمریکا در حال تلاش برای نفوذ در ساختار قدرت ایالات متحده و ایجاد قوانین اسلامی" در آمریكا هستند .
یکی دیگر از سناریوهای جالب اسلام هراسی ، "ولید شویبات" بود ، که در سخنرانیهای خود از دولت ایالات متحده "برای نظارت بیشتر بر تمام مسلمانان ، به ویژه دانشآموزان و امامان مساجد محلی " درخواست کمک میکرد .
تائید حضور اسلام هراسی در محافل مقامات ارشد سابق در کتاب "شریعت : تهدید امریكا " نوشته "رابرت جیمز" مدیر سابق سیا کاملا مشهود است .
اسلام هراسی در ایالات متحده به طور مداوم توسط سازمانهای مختلف محلی غیردولتی و فعالان حقوق بشر، به ویژه "سازمان غیر انتفاعی شبکه مسلمان "شورای روابط آمریکا- اسلامی" (CAIR) مستقر در واشنگتن، محکوم شده است . رئیس آن "نهاد عواد" با ارسال نامهای به دادستان کل آمریکا ، خواستار آن شد که اسلام هراسی در سازمانهای اجرای قانون ملی انكار شود . استفاده از افراد بیکفایت به عنوان استادان، به ناچار این واقعیت را خواهد رساند که فعالیتهای سازمانهای اجرای قانون در ایالات متحده با اطلاعات غلط ، و نه مسائل حوزه امنیت ملی ایالات متحده ، پایهگذاری شده است .
بدیهی است که نیاز به حضور همگانی جامعه بین المللی برای مبارزه با تروریسم و افراطگرایی مذهبی مسلم است. با این حال، سیاستهای بیکفایت کاخ سفید و تزریق مصنوعی اسلام هراسی ، و برخورد جنبشهای مذهبی در اسلام ، به درک متقابل در جهان و یا تقویت امنیت عمومی كمك نكرده است .
تحت این شرایط، واکنش منفی بسیار روشنی از سوی جامعه آمریکا و جهان اسلام در مورد سیاست داخلی و خارجی کاخ سفید وجود دارد.
انتهای پیام/