جمهوری اسلامی باید از همین الان برای بازی بعدی آماده باشد، بازی که مشخص می‌کند اگر مذاکرات شکست خورد، مسئولیت آن گردن چه کسی می‌افتد و این مسئله‌ای است که شاید از خود مذاکره هم مهم‌تر باشد.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، جمهوری اسلامی ایران همان طور که در عرصه‌های هسته‌ای، علمی، فرهنگی و دفاعی توانسته با تکیه بر باورها و استعدادهای خود به قله‌های بلند برسد، در عرصه دیپلماسی هم توانسته، در جلساتی که شش کشور قدرت برتر جهان همراه تیم‌های 10 نفره حضور داشتند، با تیمی 5 نفره حضور یابد و با آنها مقابله کند.

در طی 10 سال مقاومت هسته‌ای دیپلمات‌های ایرانی، در میدان نبرد واژگان حقوقی، فنی و سیاسی، و مردم شریف ایران در میدان عبور از بحران تحریم به سوی بومی کردن انرژی هسته‌ای حرکت کردند، در این میدان مردم ایران دیپلمات‌ها را به عنوان نماینده خود ملزم کردند که با قاطعیت در مقابل نظام‌های سلطه‌جو ایستادگی کنند، اما سلطه‌گران که نمی‌خواستند، خواب سلطه‌گری را از سر خود بیرون کنند، استادانه بهانه تراشیدند و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای را که سبب قطع وابستگی به آنها می‌شد، به "سلاح‌ هسته‌ای" ترجمه کردند.

در همین راستا پرونده هسته‌ای ایران گشوده شد و همواره سلاح هسته‌ای تنها دلیل نگرانی‌های آنها شد، اگرچه هیچگاه اسناد و شواهد برای رفع نگرانی‌های ساختگیشان کفایت نمی‌کرد، اما سرانجام طی یک سال گذشته موضع نرمتری اختیار کردند و با استناد به تحقیقات و بازرسی‌های به عمل آمده گفتند که ایران سلاح هسته‌ای ندارد!

برگزیدن موضعی به نسبت نرمتر از مواضع قبلی، که طی توافق ژنو حاصل شد، روند پرونده هسته‌ای ایران را از ایستگاه مذاکره برای مذاکره، به سمت ایستگاه پایانی مذاکره برای حل مسئله، به حرکت درآورد.

البته حرکت قطار مذاکرات برای رسیدن به توافق ژنو، موضوعی بود که محافظه‌کاران آمریکایی با چیدن سنگ در مسیر آن، سعی در خارج نمودن آن از ریل را داشتند.

اما چرخ‌های پولادین قطار مذاکرات به قدری قوی بود، که با عبور از روی سنگ‌های چیده شده بر روی ریل، آنها را به صورت نمایندگان محافظه‌کار کنگره آمریکا پرتاب می‌کرد.

چنانچه محافظه‌کاران آمریکایی سعی می‌کردند، در مسیر رسیدن به توافق ژنو ، جلوی اوباما را بگیرند، اما او تا مرز وتو کردن تحریم‌های جدید جلو رفت و مانع تصویب تحریمهای جدید شد.

وزیر امور خارجه ایران و تیم همراهش ، با ارسال پیامهایی که مشخص می‌کرد، تصمیم سخت را آمریکا باید بگیرد، به چرخش چرخهای این قطار سرعت بخشید

"حسن بهشتی‌پور" کارشناس مسائل هسته‌ای برخلاف اکثر کارشناسان که معتقدند مسائل منطقه ای در توافق نهایی تاثیر دارد، در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران گفت: مسائل منطقه ای در نتیجه مذاکره نهایی تاثیری ندارد، بلکه برعکس ما هر چه در داخل متحدتر و یکپارچه‌تر شویم و اقتصاد مقاومتی را اجرایی و عملیاتی کنیم، آمریکایی‌ها متوجه می شوند، که تحریم ها بر روی اقتصاد ایران نمی‌تواند تاثیر داشته باشد و ما زودتر به نتیجه می‌رسیم.

این کارشناس مسائل هسته‌ای تاکید کرد: آنچه که می تواند بر روند مذاکرات تاثیر بگذارد، موقعیت منطقه‌ای نیست، بلکه موضوعات داخلی ایران و به ویژه اقتصاد مقاومتی است که اگر ما آن را با موفقیت اجرا کنیم دشمن می‌پذیرد، که تحریم‌ها نمی‌تواند روی موضع ایران تاثیر تعیین‌کننده‌ای داشته باشد و مجبور می شوند نسبت به زیاده خواهی‌های خودشان تجدید نظر کنند. 

وی افزود: اقتصاد مقاومتی فقط به دولت محدود نمی‌‌شود و کل نظام جمهوری اسلامی ایران از آحاد مردم، تا قوه مقننه برای تصویب قوانین مناسب، قوه قضاییه برای برخورد قاطعانه با فساد مالی و دولت به عنوان محور فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی باید سیاست‌هایی را در پیش بگیرند که هر چه زودتر اقتصاد مقامتی اجرایی شود.

بهشتی‌پور با اشاره به نقش رسانه ها و به ویژه صدا و سیما در آموزش آحاد مردم گفت: رسانه‌ها می‌توانند این مفهوم را به مردم منتقل کنند که در اقتصاد مقاومتی قرار نیست ریاضت اقتصادی کشیده شود بلکه قرار است روش درست استفاده کردن را به اجرا بگذاریم و این تنها، موضوعی برای عبور از بحران هسته‌ای نیست، اگر چه برای عبور از چالش‌های هسته‌ای مهم‌ترین نقش را بر عهده دارد و در توافق نهایی هسته ای هم عامل تعیین کننده است. 

پیش از توافق ژنو تحریمی بر روی نفت ایران بود که مشخص می‌کرد، خریداران نفت ایران باید هر شش ماه 20 درصد خرید خود را کاهش دهند، و این باعث شده بود، فروش نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه به یک میلیون بشکه برسد، و اگر توافق ژنو نبود با کاهش 20 درصدی فروش نفت در هر ماه، اکنون میزان فروش نفت ایران به 500 هزار بشکه رسیده بود. ناگفته نماند که پولش را هم نمی توانستیم بگیریم.

همچنین در کنگره آمریکا لایحه‌ای دیگر مطرح بود، که در مجلس نمایندگان تصویب شده بود و در حال ارسال به مجلس سنا بود. در این لایحه که با توافق ژنو همزمان شده بود، می‌گفت: باید فروش نفت ایران ظرف مدت 6 ماه به 500 هزار بشکه و ظرف مدت 9 ماه به صفر برسد. یعنی اگر توافق ژنو نبود فروش نفت ایران الان به صفر رسیده بود، که اوباما تا مرز اینکه این لایحه را وتو کند جلو رفت و مانع تصویب این لایحه شد.

شایان ذکر است چنین تهدیدی توسط اوباما در سیاست داخلی آمریکا بسیار خطرناک است، چون کنگره می‌تواند با دو سوم آرا لایحه را تصویب و رئیس جمهوری را ملزم به اجرا کند.

اما اوباما با تهدید در مقابل کنگره ایستاد، و میزان آرا نمایندگان را به 60 رای رساند و مانع تصویب آن شد.

از آنجاییکه هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیرد، ایستادگی اوباما در مقابل کنگره هم به خاطر این است که وی برای خودش دنبال ثبت یک دستاورد در عرصه سیاست خارجی آمریکاست و خیلی هم اهمیت نمی‌دهد که این دستاورد باعث ثبت قدرت منطقه و بین‌المللی ایران شود.

اقدام اوباما خشم مضحک صهیونیستها را برانگیخت و سرخوردگی و انزوای بیش از پیش آنها را به ارمغان آورد.

از نظر استراتژیک رژیم صهیونیستی می فهمد، که اگر ایران از این بحران پیچیده هسته‌ای سالم و بلکه با دست پر و حق غنی‌سازی بیرون بیاید و تحریم ‌ها را از دوش خود بردارد، این ایران دیگر در منطقه قابل مهار نیست، اگر چه هم‌اکنون هم قابل کنترل نیست و آنها می‌دانند، بعد از این، ایران به طور قطع قدرت بین المللی پیدا می‌کند.

البته کسانی در منطقه و آمریکا هستند که نمی‌خواهند این اتفاقات رخ دهد و این چالش‌های جمهوری اسلامی را بیشتر می‌کند و اگر مذاکره کنندگان ایرانی بتوانند مذاکرات را به سرانجام رسانده و با دست پر از مذاکرات بیرون بیایند، ایران به یک قدرت بزرگ منطقه ای و بین‌المللی تبدیل می‌شود.

با توجه به اینکه برخی اختلافات موضوعی بین ایران و 1+5 در چند ماه گذشته بیشتر شده، از این نکته نباید غافل بود که گذشت زمان به نفع مذاکره نیست! در دوران تهدید کار نسبت به دوره توافق 6 ماهه سخت‌تر شده و باید آماده بود که اگر مذاکرات شکست بخورد چه خواهد شد؟ بنابراین جمهوری اسلامی باید از همین الان برای بازی بعدی آماده باشد، بازی که اگر مذاکرات شکست خورد، مسئولیت آن گردن چه کسی می‌افتد و این مسئله‌ای است که شاید از خود مذاکره هم مهم‌تر باشد.

اگر فرض کنیم، مذاکرات موفق نباشد و تقصیرش هم به گردن جمهوری اسلامی نیافتد، ایران خیلی وضع بدی نخواهد داشت و در نهایت ممکن است گفته شود، با توجه به توان رسانه‌ای که آمریکایی‌ها دارند، عدم مقصر جلوه دادن ایران تقریبا غیر ممکن است.

اما می‌توان طوری بازی کرد، که این مسئله غیر ممکن نشده و محقق شود، چنانچه یک نمونه از آن را داریم.

در مذاکرات چند سال گذشته‌ای که ایران و 1+5 داشت، الگوی مذاکراتی ما این بود که آنها جمهوری اسلامی را به مذاکره دعوت می‌کردند و پس از آن که توافقی حاصل نمی‌شد و ایران از مذاکرات بیرون می‌آمد، خود مذاکره توجیهی برای اضافه شدن تحریم ها می‌شد و همیشه هم تقصیر شکست مذاکرات به گردن ایران می‌افتاد.

ولی یک بار این قضیه برعکس اتفاق افتاد و آن در ژنو 2 بود.

در ژنو 2 تا دقیقه نود توافق در مرحله انجام بود، که فرانسه بازی را به هم زد و همه دنیا هم فهمیدند که فرانسه مقصر است. بنابراین می‌توان طوری بازی کرد که تقصیر شکست مذاکرات، به گردن ایران نیافتد.

آمریکایی‌ها چه در صورت توافق، و چه در صورت عدم توافق، بازی روانی گسترده‌ای را شروع خواهند کرد، و این قاعده بازی است که هر گاه مذاکره‌ای انجام شود دو طرف سعی می‌کنند، که خود را برنده مذاکرات اعلام کنند، چنانچه بعد از توافق ژنو آمریکایی‌ها این بازی را خیلی بهتر از ایران انجام دادند و به افکار عمومی دنیا گوشزد کردند که برنده واقعی مذاکرات آمریکاست و این بازی را در توافق نهایی هم انجام خواهند داد.

در مواجهه با چنین رویکردی از سوی آمریکا اصحاب رسانه و قلم به دستان باید توجه کنند که در دام ادعاهای پوچ آمریکا گرفتار نشوند، زیرا که اگر مذاکرات با شکست هم مواجه شد، آنها باز هم این فرافکنی را برای فریب افکار عمومی دنیا انجام می‌دهند.

تاکنون مقالاتی در آمریکا نوشته شده که مشخص می‌کنند، در صورت شکست مذاکرات، چگونه برای شروع یک بازی جدید آماده شوند، و طوری رفتار کنند که افکار عمومی دنیا ایران را مقصر بپندارد.

نکته مهم این است که آینده مذاکرات هر چه هم که شود، وضع ایران بدتر از شرایط نوامبر سال گذشته نخواهد شد، زیرا با توجه به اینکه دنیا قبول کرده ایران در مذاکرات صداقت دارد شرایط ما از گذشته بهتر است.

علاوه بر آژانس، آمریکایی‌ها هم اعتراف کرده‌اند که ایران تعهدات خود را در مقابل آژانس اجرا کرده، چنانچه چندی پیش "وندی شرمن" گفته بود: فضا در کنگره آمریکا نسبت به 6 ماه گذشته بهتر شده و هر چقدر که ایران تعهداتش را عمل کرد و به آژانس گزارش داد، فضا به نفع ایران عوض شده است.

اگرچه در ایران در این شش ماه فضا بیشتر از گذشته علیه آمریکا شده است.

توافق ژنو سبب شد که آمریکایی‌ها بارها در برابر نیازهای عملی ایران گیر کرده و بگویند که این متن به نفع ایران است، زیرا که به صراحت گفتند: ما غنی‌سازی را قبول داریم ولی در حد نیازهای عملی! و از آنجایی که ایران هم غنی‌سازی را در حد نیازهای عملی می‌خواست توافق کرد.

آمریکایی‌ها که از این متن دل خوشی نداشتند، تلاش کردند تا چوب لای چرخ گذاشته و قوانینی را تنظیم کردند که نیازهای عملی ایران را تعریف می‌کرد. اما این قوانین به نفع جمهوی اسلامی شد و مشخص کرد که نیاز عملی ایران رسیدن به طبقه صنعتی است.

گیر افتادن آمریکاییها در این موضوع باعث شده که آنها از برخورد فنی با ایران عاجز باشند و همواره سعی کنند با اقدامات سیاسی این روند را متوقف ساخته و برای فرار از رسیدن به یک توافق نهایی و نتیجه برد برد بازی را به هم بزنند.

نشست مسقط، و سپس اظهارات دیپلمتهای جمهوری اسلامی و همچنین رئیس جمهوری ایران در باکو مبنی بر اینکه مذاکرات باخت_ برد را نمی‌پذیریم، گویای این مطلب است که روند مذاکرات با مانع برخورد کرده، و گمانه زنی‌ها در خصوص عدم توافق نهایی آنجایی پررنگ می‌شود که وزیر خارجه روسیه به عنوان یک عضو حاضر در بطن مذاکرات، می‌گوید، توافق نهایی حاصل نمی‌شود.

اگرچه حمهوری اسلامی یک توافق بد را تحت عنوان بازی برد_باخت، به نفع غربی‌ها هرگز نمی‌پذیرد، اما آنچه که مسلم است، در صورت نپذیرفن یک بازی برد_برد از سوی غربی‌ها آنها مجبور خواهند بود، یک بازی برد_باخت به نفع جمهوری اسلامی را بپذیرند، زیرا که مقامات جمهوری اسلامی به مراتب به غربی‌ها هشدار داده‌اند که اهل مذاکره برای مذاکره نیستیم، و در صورتی که اثبات شود، طولانی کردن مذاکرات برای اتلاف وقت و هزینه و ادامه دادن تحریمهاست، غنی سازی 20 درصد را دوباره شروع خواهیم کرد.

بی‌شک پایداری جمهوری اسلامی در مقابل انواع دسیسه‌ها و فشارهای آمریکا، در 35 سال گذشته، آنها را به این معنا رسانده که جمهوری اسلامی و ملت ایران با سایر ملل متفاوتند، و از هر چه بگذرند، از عزت و کرامت خویش نمی‌گذرند، و در این راه سر می‌دهند و سرسپردگی نمی‌کنند.

و اما یک نکته...

*اعتراف مرد پشت پرده مذاکرات؛ تحولات جهان با تحلیل‌ها و معادلات آمریکایی منطبق نیست!


قدرت نرم جمهوری اسلامی با تاثیرگذاری بر مسائل منطقه، برنامه‌ریزان و طراحان معادلات جهانی را نیز به اعتراف واداشته، تا جایی که امروز صحبت از عدم تاثیر گذاری خود بر مسائل جهانی و ناتوانی در مدیریت حوادث و تحولات جاری می‌کنند.

اگرچه قدرتمندان آمریکایی همواره در تبلیغات خود، با ارسال پیام برنامه‌ریزی‌های بلند مدت و چند ده ساله برای دنیا سعی در مرعوب نمودن و جذب افکار عمومی دنیا داشتند، اما امروز "ویلیام برنز" (William Burns) که همواره به عنوان دیپلماتی کهنه کار و موثر در روند مذاکرات در پشت پرده از او نام برده می‌شد، دست و پا زنان تلاش می‌کند تا هموطنان خویش را از خواب و غرور و تکیه بر توهمات پوسیده، که وقت فرو ریختن آن فرا رسیده باز دارد.

"برنز" طی یادداشتی در مجله Foreign Policy در 23 اکتبر 2014 توصیه‌هایی دلسوزانه به سیاستمداران و دیپلماتهای آمریکایی نموده است، که دقت در این توصیه‌ها خواب غفلت سیاستمداران آمریکایی و تنها بیدار بودن نویسنده مطلب را روشن می‌سازد.

اگرچه برنز نسبت به سایر سیاستمداران آمریکایی بیدارتر است، اما از حیث اینکه، هنوز به ناپایداری نظام‌های استکباری و سلطه جو پی نبرده، هنوز در توهم روشنفکری تام است.

"برنز" طی یادداشتی در مجله Foreign Policy در 23 اکتبر 2014 توصیه‌هایی به سیاستمداران و دیپلماتهای آمریکایی نموده است، که دقت در این توصیه‌ها خواب غفلت سیاستمداران آمریکایی و تنها بیدار بودن نویسنده مطلب را روشن می‌سازد.

اگرچه برنز نسبت به سایر سیاستمداران آمریکایی بیدارتر است، اما از حیث اینکه، هنوز به ناپایداری نظام‌های استکباری و سلطه جو پی نبرده، هنوز در توهم روشنفکری تام است.

"برنز" در این یادداشت، بر خصلت متکبرانه آمریکایی‌ها می‌تازد و بی مهابا به آنان گوشزد می‌کند که در مدیریت تحولات جهان شکست خورده‌اند و در جایی دیگر آنها را به بی‌توجهی به فضای مجازی و سایبر متهم می‌کند و معترضانه از غرق شدن انها به مسائل هسته‌ای و تجارت نفت گله می‌کند.

ویلیام برنز ، دیپلمات کهنه کار امریکایی و معاون وزیر خارجه این کشور بعد از 33 سال فعالیت و در آستانه بازنشستگی خود تغییرات رخ داده در جهان همچون ظهور قدرت های جدید در حال ظهور، وارد شدن صدها میلیون ها نفر به طبقه متوسط، تقویت نقش و بازیگری افراد و گسترش و سرعت انتشار اطلاعات را باعث مطرح شدن چالش های جدی و سوالاتی در مورد نقش، سودمندی و کارایی حرفه دیپلماسی و دیپلمات های حرفه ای دانسته است. به زعم وی بعد از دو دهه دو جنگ پرهزینه در افغانستان و عراق و بدترین بحران مالی دوران اخیر، امریکا نیازمند مجموعه ای از دیپلمات های حرفه ای با تخصص ها و تجربیاتی است که بتوانند منافع امریکا را در جهان خارج دنبال کنند. وی برای حفظ، تقویت و تطبیق وزارت خارجه با این شرایط و موثرترشدن دیپلماسی امریکا، 10 توصیه به دیپلمات های امریکایی ارائه کرده است. این توصیه ها و خلاصه ای از توضیحات هر کدام به شرح ذیل می باشند:

1- بدانید که از کجا می آیید

وزارت خارجه امریکا اکنون بیش از هر زمان دیگری، متکثر و بیانگر تنوع قومی و نژادی در امریکا است. این تنوع و تکثر در وزارت خارجه بویژه هنگامی که با دیگران از تکثر، مدارا و حقوق جهانی بشر حرف می زنیم، باعث قوت و سرمایه ما است. لذا نباید فراموش کنیم که از کجا و برای خدمت به چه کسانی می آییم و چه کسانی را نمایندگی می کنیم.

2- همیشه در مورد ما نیست

امریکایی ها اغلب عادت دارند که فکر کنند جهان حول محور آنها و تحلیل و مسائل مربوط به آنها می چرخد. تحولات اخیر غرب آسیا نشان داد که همیشه هم اینطور نیست. این انقلاب ها، یک صدای سیاسی و پاسخ به مشکلاتی بود که بیش از هر چیز برای خود آنها مطرح و مهم بود. اگرچه دولت های دیگر و مردم همچنان ممکن است از ما برای درک و برخورد با جهان پرآشوب امروزی کمک بخواهند ولی آنها مسائل خود را دارند که ممکن است خوشایند ما هم نباشد. لذا درک، و نه ضرورتا پذیرش این دیدگاهها برای دیپلماسی ما مهم است.

3- اصول را خوب یاد بگیرید

در جهان با روابط دیجیتال و مجازی امروزی نیز هنوز گریزی از تعاملات سنتی انسانی نیست. لذا آگاهی از تاریخ، فرهنگ و تسلط بر زبان کشورهاو توان مذاکره ضروری است.

4- جلوتر از تحولات باشید

اگرچه اصول فوق ضروری اند ولی کافی نیستند. امروزه انرژی، تغییرات آب و هوایی، مسائل مربوط به جنیست و فضای سایبر از جمله اولویت های در حال تقویت برای دیپلمات های امریکایی است و هر یک نیازمند توسعه توانمندی ها و ابزار و فناوری مربوط به خود است. نسل ما وقت زیادی را صرف درک مسائل هسته ای و سیاست جهانی نفت کردیم ولی نسل کنونی باید توان تطبیق خود با چالش ها و نوآوری های جدید را داشته و در مورد حوزه های جدید رقابت و همکاری همچون انقلاب نفت شل و تاثیر آن بر بازار انرژی، هنجارهای سایبری و تاثیر آن بر امنیت و حریم خصوصی و مسائل مربوط به قطب بیاموزد.

5- به احیای اقتصادی کمک کنید

هیچ چیز اهمیت دیپلماسی را بیشتر از توان آن برای کمک به اقتصاد نشان نمی دهد و هیچ چیز یک دیپلماسی قوی در خارج از کشور را بهتر از یک اقتصاد قوی حمایت نخواهد کرد. دیپلمات های امریکایی باید نقش مهمی در بازاریابی، جذب سرمایه، فراهم کردن زمینه فعالیت برای شرکت های امریکایی و غیره ایفا نمایند. همچنان که جان کری، وزیر خارجه نیز بارها به دیپلماتها تاکید کرده است که "سیاست خارجی، سیاست اقتصادی است".

6- قدرت نفوذ و ابزار را با راهبرد مرتبط کنید

دیپلماسی موفق باید همراه با دیدگاهی راهبردی در مورد مفهوم شکل دادن نظم جهانی در راستای منافع امریکا باشد. راهبرد موثر نیازمند ابزارها، مفاهیم مرتبط کننده و اهداف در مورد ابزارهای در دسترس قدرت ملی از جمله قدرت نظامی است. بازتعریف اولویت های امریکا به سمت آسیا پاسیفیک، تلاش برای مدیریت ظهور چین و توسعه روابط حسنه با این کشور ضمن تقویت روابط با متحدین، تقویت سرمایه گذاری بر هند و گسترش روابط با کشورهای آسه آن در همین راستا قابل ذکر است.

7- فقط مشکلات را نگویید، راهکار پیشنهاد کنید

علاوه بر گزارش مشکلات و چالش های پیش رو، به تصمیم سازی مناسب در این خصوص کمک و راهکارهایی برای حل مشکلات و چالش ها هم ارائه کنید. صرفا به عنوان پستچی تصمیمات واشنگتن عمل نکنید بلکه با ارئه راهکار و پیشنهاد در شکل گیری تصمیم هم نقش داشته باشید.

8- واقعیت را به مقامات بگویید

گرچه کارشناسان موظف اند نظم را رعایت و از ایجاد نارضایتی عمومی جلوگیری کنند ولی همزمان نیز تعهد دارند که به طور داخلی نگرانی ها خود را مطرح و توصیه های خود را، هر چند که خوشایند نباشد، ارائه نمایند.

9- ریسک پذیر باشید

در جهان خطرناکی زندگی و کار می کنیم. به همین دلیل در پی ریسک صفر بودن به معنی دستاوردهای دیپلماتیک صفر نیز می باشد. نباید در پشت دیوارهای سفارت پنهان شویم و در عرصه حضور داشته باشیم.

10- خوشبین بمانید

درست است که جهان در حال پیچیده تر شدن است و ناتوانی سیاسی در واشنگتن نیز کمکی به تسهیل این امر نمی کند و سخت است وقتی که در داخل نمی توانیم به ائتلاف و توافق برسیم به مردم دیگر کشورها بگوییم که می توانیم ائتلاف ایجاد کنیم. به رغم تمام مشکلات، دلایل بسیاری برای خوشبینی داریم. ما همچنان قدرت نظامی، اقتصادی و نوآوری بزرگتری از هر کشور دیگر داریم. نظام دولتی و ارزش ها ما جذاب، ظرفیت انرژی در حال تحول و جمعیت متنوعی داریم. به توانایی دیپلمات های امریکایی برای کمک به احیای رهبری امریکا در جهان اطمینان دارم. کار سختی است ولی هرگز به این اهمیت و به این گستردگی نبوده است.

انتهای پیام/

برچسب ها: ویلیام برنز ، william burns ، تحولات جهان ، عمان ، نیویورک ، دیپلمات ، ایران ، فیلم ، دانلود ، عکس ، وین ، اتریش ، مذاکرات ، آمریکا ، ظریف ، مایکل مان ، وندی شرمن ، آدام شوبین ، عراقچی ، غنی سازی ، بمب اتم ، اسرائیل ، یوکیا آمانو ، آژانس اتمی ، سازمان ملل ، نتانیاهو ، اوباما ، چین ، آلمان ، کاترین اشتون ، افخم ، وزارت خارجه ، توافق ژنو ، اتحادیه اروپا ، راکتور ، سانتریفیوژ ، آب سنگین ، اراک ، قم ، فردو ، نطنز ، انگلیس ، چاک هیگل ، جان کری ، تحریم نفت ، اورانیوم ، هلگا اشمیت ، nuclear talks ، geneva talks ، world powers ، iran talks ، iran us ، negotiations ، tehran ، deal possible ، khamenei ، optimistic iran ، supreme leader ، nuclear team ، zarif ، rouhani ، washington ، un ، us negotiator ، wendy sherman ، sanctions ، uranium ، enrichment ، nuclear weapon ، geneva ، iaea ، yukiya amano ، obama ، john kerry ، paris ، french ، abbas araqchi ، britain ، china ، russia ، united states ، arak ، heavy water ، netanz ، fordow ، hassan rouhani ، javad zarif ، catherine ، ashton ، diplomats ، eu ، nuclear program ، nuclear ، agreement ، iranian ، officials ، banking ، ap ، reuters ، yjc ، netanyahu ، vienna
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار