به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه اینترنتی فارن پالسی در گزارشی به قلم کیت برانن با عنوان " بازنگری پنتاگون بر سیاستهای جنگی خود " مینویسد: با وجود آن که به نظر میرسد مقابله با گروه " داعش" هنوز هم در مراحل اولیه قرار دارد اما مقابله با این گروه تروریستی سیاستهای جنگی و فرضیات پنتاگون را درباره مکان و نحوه نبردهای آینده و آن چه که ارتش این کشور باید برای آن آماده باشد، به چالش کشیده است.
درگیریها در عراق و سوریه مبین نوع جنگی است که دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تلاش داشت مسئولیت آن را به تاریخ محول سازد و این طور به نظر میرسید که دیگر روزهای طولانی جنگهای زمینی در غرب آسیا دیگر به پایان رسیده باشد. در عوض کاخ سفید، پنتاگون را به این سو سوق داد که کانون توجه خود را به منطقه آسیا- اقیانوس آرام معطوف کند ؛ جایی که برخی بر این باور بودند که سامانههای تسلیحاتی پیشرفته نیروی هوایی و دریایی این کشور میتوانند در درگیریهای متعارفتر به کار گرفته شوند.
اما درگیریهای جدید ، موج خشونتها و بی ثباتی فزاینده در برخی مناطق نظیر اوکراین ، خاور میانه و بخش هایی از آفریقا ، اکنون سیاست گذاران دفاعی آمریکا را ناگزیر به بازنگری برخی فرضیات آینده خود کرده است.
برای ارتش، بحثها درباره این فرضیات مستقیما بودجه و نوع تسلیحاتی که آنها خریداری میکنند را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
دیوید ای. جانسون از تحلیلگران نظامی که بین سالهای 2012 تا 2014 ریاست گروه مطالعات راهبردی ارتش آمریکا را به عهده داشته است ، در این خصوص میگوید برای بسیاری از مقامات بلند پایه نظامی ، گروه داعش مسئله ای است که باید حل شود.
پنتاگون این راهبرد را در پیش گرفته بود که خطر بیشتر بر نیروهای زمینی را بپذیرد و منابع بیشتر به نیروی هوای و دریایی اختصاص داده شود – بخشهایی که بیشترین نقش را در منطقه آسیا- اقیانوس آرام ایفا میکنند.
همچنین گمان بر این بود که نیروی زمینی کوچکتر به دلیل کاهش هزینهها در زمانی که بودجه دفاعی در حال کاهش است ، ضروری است. در چارچوب این طرح، ارتش همچنان در حال کاهش نیروهای خود از شمار 570 هزار نفر در زمان جنگ به 505 هزار نفر و کاهش بیشتر آن به 490 هزار نفر تا سال 2015 است.
حتی کاهش بیشتر نیز دور از انتظار نیست و انتظار می رود در صورت کاهش بیشتر بودجه در کنگره ، شمار نیروها کاهش بیشتری یابد.
فرضیهای که در پس این کاهش نیرو در نظر گرفته شده ، این است که آمریکا سیاست نبرد در مقیاس گسترده را دنبال نمیکند و جنگهای زمینی طولانی مدت نظیر آن چه که قبلا در عراق و افغانستان صورت گرفت، به این زودیها اتفاق نخواهد افتاد.
در عراق و سوریه، نیروی عملیات ویژه و نیروی هوایی درگیر فعالیتها و عملیات هوایی روزانه هستند و با نیروهای امنیتی عراقی، نیروهای پیشمرگه کرد، کردهای سوریه با هدف متوقف کردن پیشروی های گروه داعش همکاری میکنند.
نیروی هوایی آمریکا در این میان نقش برجسته خود را خاطر نشان می کند و اعلام کرده است حدود 70 درصد عملیات هوایی علیه داعش را انجام داده است که شامل اکثر حملات هوایی در خاک سوریه است. با این حال مقامات کنونی و سابق نیروی هوایی آمریکا گله دارند که بمباران هوایی محدودیتهای زیادی دارد و بسیاری از حامیان عملیات هوایی آمریکا بر این باورند اگر برخی محدودیت ها برداشته شود ، نیروی هوایی می تواند ضربات سنگینی را به گروه داعش وارد آورد.
"پل شرر" از کارشناسان سابق پنتاگون و رئیس اندیشکده "نیو امریکن سکیوریتی" در این خصوص میگوید درگیریهای مستقیم گروه داعش دلیلی برای افزایش نیروهای ارتش نیست بلکه سرعت پیشروی ها و تحرکات این گروه تروریستی حائز اهمیت است که تابستان امسال به سرعت در سراسر عراق حرکت کرد و کنترل موصل دومین شهر بزرگ این کشور را ماه ژوئن در دست گرفت و توانایی این گروه برای تهدید شهرهای بغداد و اربیل است که این موضوع پرسش هایی را درباره فرضیات آمریکا درباره ضرورت در اختیار داشتن نیروهای زمینی گسترده مطرح میکند.
وی میگوید اگر اربیل سقوط کند ، آمریکا دیگر چه کاری می تواند انجام دهد؟ فرضیاتی از این قبیل نیاز به توجه و بررسی جدی دارند.
این کارشناس آمریکایی میگوید همچنین باید این موضوع را در نظر داشت که اگر نیروهای امنیتی عراق نتوانند در راه مقابله با داعش به پیروزی رسند ، چه پیش خواهد آمد؟
جانسون نیز در ادامه می گوید واقعیت زمانی روشن می شود که نیروهای امنیتی عراقی و نیروهای پیشمرگه کرد تلاش کنند مناطق از دست رفته را دوباره باز پس گیرند. آیا آنها توانایی چنین کاری را دارند؟ اگر در تلاش خود به موفقیت نرسند ، چه پیش خواهد آمد؟ آیا راه دیگری وجود خواهد داشت؟
انتهای پیام/