به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، سفر چهار روزه "اشرف غنی احمد زی" رییس جمهوری
افغانستان، شنبه دهم آبان ماه پایان یافت.
در
این سفر "محمدحنف اتمر"مشاور امنیتی ملی، "محمد محقق"معاون دوم ریاست
اجرایی، سرپرستان وزارت خانههای امورخارجه، دارایی، دفاع ملی، تجارت و
صنایع، رییس دبیرخانه شورای وزیران و شماری از اعضای شورای ملی و
بازرگانان، رییس جمهوری
افغانستان را همراهی کردند.
پس
از دیدار اشرف غنی با "شی جین پینگ" رییس جمهوری چین، چهار توافقنامه در
عرصههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و آموزشی میان 2 کشور امضا شد. در این سفر
اشرف غنی، چین را شریک راهبردی قابل اعتماد خواند، ثبات و توسعه چین را
ستود و نسبت به قابلیت این کشور در کمک به
افغانستان ابراز اطمینان کرد.
اشرف غنی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، بی درنگ در سفری غیر رسمی و خانوادگی با هدف انجام زیارت خانه خدا به عربستان رفت.
از این رو، سفر وی به چین نخستین تجربه رسمی سیاست خارجی دولت نوپای
افغانستان بوده که در سه محور «گرایش به تغییر چهره
افغانستان»، «بررسی فرایند استانبول برای
افغانستان» و همچنین «نگاه افغان ها به چین» قابل بررسی است:
الف) گرایش به تغییر چهره
افغانستان:
از زمان حمله شوروی به
افغانستان و سپس سرنگونی طالبان، این کشور با چند عامل مهم همانند ناامنی، حضور نیروهای بیگانه، جولان گروه های تروریستی و... روبرو شد که
افغانستان را به نمونه ای از یک کشور ورشکسته (Failed State)، چرخه جنگ و فقر، عرصه جنگ های داخلی و... تبدیل کرد.
اما
طی چند سال گذشته این عوامل به طور چشمگیری تغییر ماهیت دادند. گرچه این
موارد همچنان با شدت و ضعف به چشم می آیند و البته تا اندازه ای در اذهان
عمومی جایگاه بحث ناامنی در پی عرض اندام گروه های تازه تروریستی در سوریه و
عراق کاهش یافته، اما عوامل نوینی در تحلیل شرایط
افغانستان مطرح شده است که در گذشته وجود نداشت یا زمینه طرح آن بسیار ناچیز بود.
یکی از این موارد زمینه های سرمایه گذاری در
افغانستان و فرصت های موجود در عرصه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است.
این امر زمینه ورود فعالانه بسیاری از کشورها به مبادلات چند وجهی با کابل را سرعت می بخشد.
اکنون نیز با نخستین سفر اشرف غنی به چین، این فرصت نصیب چین شده و پکن در دایره اولویت های سیاست خارجی
افغانستان قرار گرفته است.
شاید
یکی از موضوع هایی که اشرف غنی در این سفر سعی کرد به طور تلویحی از راه
سخنرانی ها و دیدارهای گوناگون به آن بپردازد، موضوع همکاری امنیتی این
کشور با ایالات متحده امریکا بود؛ این امر به منزله تلاشی برای رفع نگرانی
های پکن نسبت به ادامه حضور نیروهای خارجی در
افغانستان است.
در این پیوند، وی از موضع فرد شماره یک
افغانستان اعلام کرد «از خاک
افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده نخواهد شد و از آنها توقع داریم از خاکشان علیه
افغانستان استفاده نشود».
چین نیز اطمینان داد قصد ندارد جایگزین نیروهای غربی در
افغانستان شود اما نقش مهمی در بازسازی این کشور ایفا خواهد کرد.
آنچه برای چین در مبادلات چند وجهی با
افغانستان مطرح است یا دست کم در ظاهر شکل برجسته ای دارد، موضوع های اقتصادی است.
به دلیل جنگ های داخلی، بسیاری از منابع
افغانستان دست نخورده باقی مانده و طمع دیگر کشورها را افزایش داده است. در این میان علاقه قدرت های نوظهور برای فعالیت در
افغانستان بیش از دیگر کشورها است.
اشتیاق چین به دستیابی به منابع
افغانستان، با پاسخ مثبت افغان ها روبرو شده است؛ به طوری که اشرف غنی طی سخنرانی در یکی از دانشگاه های چین اعلام کرد
افغانستان آماده است نیازهای پکن به مواد خام را تامین کند.
ورود چین به
افغانستان بدون هرگونه کشمکش سیاسی و از دریچه اقتصادی صورت گرفته و محتوای تمام مطالبی که درباره حضور چین در
افغانستان تولید شده است نیز بر همان محتوای اقتصادی تاکید دارد.
برخلاف چین که به دور از جنبه های سیاسی و با چراغ خاموش وارد
افغانستان شد، ورود هند به
افغانستان بیش از محتوای عملیاتی، جنبه خبری و رسانه ای قوی داشته است.
به نظر می رسد هند تلاش کرده است از ابزار تبلیغاتی گسترده ای برای اعلام حضور خود در
افغانستان بهره گیرد.
موضوع دیگری درباره روابط هند و چین در
افغانستان، برگزاری نشست های دوره ای این 2 کشور با برخی مقام های آسیای مرکزی درباره
افغانستان است.
این از یک سو، بیانگر تغییر سیاست های هند و چین در
افغانستان با توجه به نیازهای زمانی یعنی تقویت موضوع خروج نیروهای خارجی پیش از امضای قرارداد امنیتی امریکا و
افغانستان است.
از سوی دیگر نمی توان روابط هند و چین در
افغانستان را فقط با توجه به همکاری های صورت گرفته در نشست ها و کنفرانس های یاد شده ارزیابی کرد؛ به عبارتی هر چند تاکنون هند و چین درباره
افغانستان وارد منازعه عملی یا لفظی نشده اند اما در محتوای فعالیت های این 2 کشور چیزی فراتر از رقابت آنها در
افغانستان وجود دارد.
ب) فرایند استانبول برای
افغانستان:
فرآیند استانبول برای
افغانستان موضوعی است که از سال 2011 میلادی (1390 خورشیدی) و از کشور ترکیه آغاز شد و به همین دلیل «روند استانبول» نام گرفت.
قرار بود کشورهایی که در موضوع
افغانستان
دخیل هستند با هدف ارتقای توان و کمک به امنیت این کشور، گردهمایی هایی را
برگزار کنند. محور روند استانبول حضور و همفکری کشورهای منطقه ای و همسایه
افغانستان بود اما به تازگی دیگر بازیگران بین المللی و حتی نهادهایی که گستره فعالیت آنها جهانی است، نیز وارد این روند شده اند.
مطابق
آمار سخنگوی وزارت امورخارجه چین، در چهارمین دور نشست روند استانبول،
نمایندگانی از 46 کشور و سازمان بین المللی شرکت خواهند کرد. بر این پایه
نمایندگان 14 کشور منطقه ای، 16 کشور فرامنطقه ای و 12 سازمان منطقه ای و
بین المللی در این نشست به عنوان میهمان و با دعوت کشور میزبان حضور خواهند
داشت.
پیش از این، سه نشست در این زمینه برگزار شد که 2 نشست به میزبانی ترکیه (استانبول و آنکارا) و یک نشست به میزبانی تاجیکستان بود.
وزیر
امور خارجه ی جمهوری اسلامی ایران نیز در این دور از نشست ها که نخستین
نشست بین المللی است که پس از روی کار آمدن دولت تازه در
افغانستان برگزار می شود، شرکت کرد.
همانطور که اشرف غنی احمد زی در مراسم تحلیف خود اعلام کرد کشورهای همسایه
افغانستان در اولویت سیاست خارجی این کشور خواهند بود. از این رو وی نخستین مقصد سیاست خارجی خود را کشور چین برگزید و نخستین همایش مربوط به
افغانستان را همایشی قرار داد که پایه آن مشارکت فعال کشورهای همسایه
افغانستان در کمک به این کشور است.
ج) نگاه افغان ها به چین:
رسانه های افغان در زمان حاضر همانند صدایی هستند که از یک سو می توانند به عنوان دیدگاه افکار عمومی در
افغانستان باشند و از سوی دیگر به افکار عمومی جهت دهند. بیشتر ِ رسانه های چینی سفر رییس جمهوری
افغانستان را پر دستاورد خوانده و معتقدند که چین می تواند در جهت رشد اقتصادی و نیز مذاکرات صلح در
افغانستان نقش مثبتی بازی کند.
روزنامه های افغان در تحلیل های خود معتقدند چین نسبت به دیگر کشورهای دخیل در
افغانستان، از صلح و ثبات در این کشور به مراتب منعفت بیشتری را کسب خواهد کرد؛ زیرا از دیدگاه رسانه های مختلف افغان، چین با ایجاد امنیت در
افغانستان پروژه های زیادی را در استخراج معادن به اجرا می گذارد و با اطمینان خاطر کالاهای بازرگانی خود را از راه
افغانستان
و پاکستان به بنادر گوادر و کراچی انتقال می دهد و از همین راه مواد مورد
نیاز خود را با استفاده از بنادر یاد شده به خاک خود انتقال می دهد.
این
رسانه ها، نقش چین را در گفت وگوهای صلح نیز مثبت می دانند، زیرا در صورتی
که دولت پاکستان در این زمینه همکاری نکند، پکن می تواند با حمایت از هند،
خطر بزرگی را متوجه پاکستان کند. البته این کار هنگامی میسر خواهد بود که
ایالات متحده آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که با
افغانستان پیمان امنیتی امضا کرده اند، در این مورد با چین توافق و همکاری کنند.
/انتهای پیام
منبع:ایرنا