عشق به أباعبدالله(ع) کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. با فرارسیدن ماه عزای سرور و سالار شهیدان بر آن شدیم تا شما کاربران گرامی را با تنی چند از پیرغلامان و سینه سوختگان عشق حسینی آشنا کنیم.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تمام مردم ابرکوه و شهرهای همجوار با صوت زیبای مداح اهل بیت «سید جلیل قائم محمدی» که همگان او را «آقا جلیل» می‌نامند، آشنا هستند، مداحی که حدود ۷۰ سال است با صدای دلنشین خود مردم را به سوگ اباعبدالله الحسین (ع) میهمان می‌کند. گفتگوی ساده و صمیمی با این پیرغلام اهل بیت تقدیم کاربران عزیز باشگاه شبانه می گردد.

آقا جلیل با شعری زیبا سخنش را آغاز کرد:

عمری است که دم به دم علی می‌گویم       در حال نشاط و غم علی می‌گویم
         یک عمر علی گفته‌ام انشاء الله       در باقی عمر هم علی می‌گویم.



سید جلیل این گونه از زندگی یک پیرغلام امام حسین (ع) روایت می کند: با توجه به اینکه پدر بزرگ و دایی‌هایم اهل منبر و خوش صدا بودند، با تشویق آنان در سن۱۲و۱۳ سالگی به نوحه خوانی پرداختم. دایی‌هایم نوحه می‌خواندند. مادرم آن‌ها را حفظ می‌کرد و من که باسواد خانه بودم یادداشت می‌کردم و می‌خواندم.

به یاد دارم اولین بار هنگامی که به نوحه خوانی پرداختم به تشویق پدرم بود و صاحب مجلس (مرحوم حاج سید مرتضی زارع) از من برای روزهای دیگر دعوت کرد و بعد هم به مجالس دیگر رفتم. چندین سالی هم که برای کار خیاطی به شیراز می‌رفتم در ایام محرم به ابرکوه می‌آمدم و به نوحه سرایی می‌پرداختم.

«آقا جلیل» در مورد حال و هوای محرم در آن سال‌ها می گوید: یادش به خیر، آن زمان‌ها همه مردم ابرکوه در حسینبه درب قلعه جمع می‌شدند و با هم به مجالس مختلف سر می‌زدیم. روز عاشورا نیز کاه به سر می‌ریختیم و موقع ورود به هر مجلس روضه خوانی؛ گریه‌ها سر داده می‌شد و با زدن کاسه‌ای در حوض آب و» آب سبیل «گفتن، سیل اشک بود که از چشم مردم سرازیر می‌گشت.

این مداح اهل بیت به گفته خودش همه زندگیش را مدیون امام حسین (ع) است و البته خاطراتی را نیز برایمان نقل می‌کند.

می‌گوید: بعضی از افراد مرحوم مادرم را در جایگاه خوبی دیده‌اند که با سئوال از ایشان متوجه شده‌اند که اثر نوحه خوانی برای سرور و سالار شهیدان است و ادامه می دهد: معالجه پای دردمندم قبل از محرم یکی از سال‌ها نیز با عنایت امام حسین (ع) می‌سر شد و در زمانی که باید به عزاداری بپردازم، شفا گرفتم.

آقا جلیل البته علاقه خاصی به نوحه‌های سنتی ابرکوه دارد و مردم نیز دلباخته نوحه‌های او و به خصوص نوحه‌ای که مردم به یاد مطلع این نوحه، آن را «بهر اسیری زینبم» نامیده‌اند، هستند. «سید» البته علت توجه مردم به نوحه‌های خود و این نوحه خاص را این گونه بیان می‌کند: نوحه‌ای که با صداقت گفته شده باشد، بر دل می‌نشیند.



آقا جلیل اولین نوحه‌ای را هم که خوانده است به یاد دارد و ابیاتی از آن را با سوز همیشگی برایمان می‌خواند:
«زینب غم زده از گردش دوران گله دارد/ زن ماتم زده بنگر چقدر حوصله دارد
 چه ستم‌ها که کشیدم/ چه الم‌ها که بدیدم
 بس که از ضربت سیلی جلوی شمر دویدم/ صورتم نیلی و پایم اثر آبله دارد
 چه ستم‌ها که کشیدم/ چه الم‌ها که بدیدم
 عابدین گفت به زینب که ابا عمه محزون/ تا به کی گردن من طاقت این سلسله دارد
چه ستم‌ها که کشیدم».

در پایان با زبان جان، صبح عاشورا و وصیت امام به خواهرش را در نوحه «آقا جلیل» جستجو می‌کنیم.

«بهر اسیری زینبم خود را مهیا کن/ امر من اجرا کن
خواهر به جان من تو کمتر شور و غوغا کن/ امر من اجرا کن
رأس مرا گر کودکانم روی نی دیدند/ چون بید لرزیدند/ یک یک عزیزان مرا خواهر تصلی کن/ امر من اجرا کن
رفتی اگر شام خراب‌ای دختر زهرا/ تو هم ره اعداء/ در راه شام و کوفه با دشمن مدارا کن/ امر من اجرا کن
اندر کنار راس من کمتر تو غوغا کن/ امر من اجرا کن
دیدی سرم را گر میان طشت زر زینب/ روزت شود چون شب/ با یک سخنرانی یزید دون تو رسوا کن/ امر من اجرا کن
خواهر در آن ساعت کز این دشت بلا رفتی/ از کربلا رفتی/ بزم عزایی هم برای من تو برپا کن/ امر من اجرا کن.»
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.