به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز 5 آبان 1393 خورشیدی برابر با 2 محرم 1436 هجری و 27 اکتبر 2014 میلادی است. مهمترین رخدادهای تاریخی امروز از این قرار است:
ورود کاروان اباعبداللَّه الحسین (ع) به سرزمین کربلا (61 ق)
پس
از آن که والی مدینه، امام حسین (ع) را برای بیعت با یزید تحت فشار قرار
داد، آن حضرت به مکه رفت و پس از مدتی، در روز ترویه یعنی هشتم ذیحجّهی
سال 60 قمری از مکهی معظمه به سوی عراق مهاجرت فرمود. در اوایل ماه محرم
سال 61 قمری، لشکریان عبیداللَّه بن زیاد به فرماندهی حُرّ بن یزید ریاحی
با آن حضرت مواجه شده و مانع پیشروی آن حضرت به سوی کوفه شدند. گرچه حرّ
بن یزید، مأموریت داشت با امام حسین (ع) برخورد شدید نماید ولیکن رفتار وی
با امام بر رِفق و مدارا بود. از این رو حرّ و لشکریانش در نماز جماعت امام
حسین (ع) شرکت میکردند و به خطبههای دلنشین وی گوش جان میسپردند و این
دو سپاه چند روز بدون هیچگونه مشکلی در کنار هم بودند. امّا عبیداللَّه بن
زیاد که در جنگ با اباعبداللَّه الحسین (ع) اصرار فراوان داشت، نامهای به
حرّ بن یزید نوشت و وی را مأمور سختگیری بر امام حسین (ع) نمود. حرّ بن
یزید نیز طبق فرمان، راه را بر امام حسین (ع) و یارانش مسدود نمود و آنان
را به سوی منطقهی خشک و بیحاصلی به نام کربلا هدایت کرد و در آنجا آنان
را در محاصرهی خویش قرار داد. قافلهی امام حسین (ع) چون به سرزمین کربلا
رسیدند، آن حضرت پرسید: این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند: کربلا. آن حضرت
تا نام کربلا را شنید، فرمود: اَللّهمَّ اِنّی اَعوُذُ بِک مِنَ الْکرْبِ
وَ الْبَلاءِ. و سپس فرمود: این، موضع کرْب و بَلا و محلّ محنت و عِنا است.
فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمههای ما است و این زمین، جای ریختن
خون ما است و در این مکان قبرهای ما واقع خواهد شد. جدّم رسول خدا (ص) مرا
به این امور خبر داد. به ناچار، آن حضرت و یاران و اصحابش در روز پنجشنبه
دوم محرمالحرام سال 61 قمری در آن سرزمین فرود آمدند و حرّ بن یزید نیز با
سپاهیانش در مقابل آن حضرت، خیمه زدند.
رحلت عالم بزرگوار و فقیه جلیل آیتاللَّه "سید احمد زنجانی" (1352 ش)
آیتاللَّه سیداحمد زنجانی در حدود سال 1269 ش (1308 ق) در شهرستان زنجان به دنیا آمد و دوره مقدماتی و سطوح را در زادگاه خود به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل و تکمیل مبانی علمی خویش راهی حوزه علمیه قم شد و نزدیک به ده سال از محضر پر فیض آیتاللَّه شیخعبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، بهرهها برد تا به مقام والای اجتهاد دست یافت. وی پس از رحلت آیتاللَّه حائری به آیتاللَّه سیدمحمدحجت کوهکمرهای پیوست و به دلیل کسالت آیتاللَّه حجت، ایشان امور مربوط به استفتائات دفتر آن مرجع بزرگ و اقامه نماز باشکوه جماعت در مدرسه فیضیه را انجام میداد. پس از رحلت آیتاللَّه حجت، اقامه نماز جماعت مدرسه فیضیه، رسماً بر عهده آیتاللَّه زنجانی قرار گرفت. آیتاللَّه زنجانی از دهه 1320 با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شد و جلسات بحث علمی متعددی با حضور آن دو بزرگوار تشکیل میشد. این عالم سترگ در طول حیات پر بار علمی خویش علاوه بر سالها تدریس، به تالیف کتب ارزشمندی نائل شد که برخی از آنها بدین قرارند: اربعین، اَفواهُ الرِّجال، فروقُ الاحکام و بیست کتاب دیگر. آیتاللَّه سید احمد زنجانی سرانجام پس از سالها کوشش در راه دین و نشر فقه جعفری در پنجم آبان 1352 ش برابر با 29 رمضان 1339 ق در 83 سالگی دیده از جهان فروبست و پس از تشییعی باشکوه، در جوار حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
رحلت آیت اللَّه "سید روح اللَّه خاتمی" نماینده امام و امام جمعه یزد (1367 ش)
آیتاللَّه سیدروحاللَّه خاتمی در سال 1258 ش (1324 ق) در اردکان یزد به دنیا آمد. پس از آن که مقدمات علوم را در زادگاهش فراگرفت، راهی اصفهان شد و در آنجا از محضر استادانی همچون میرزا علیآقا شیرازی، سیدمحمد و سیدعلی نجفآبادی و حاجآقا رحیم ارباب استفاده برد. آیتاللَّه خاتمی همچنین سالیانی در حوزه علمیه قم در دروس آیتاللَّه شیخ عبدالکریم حائرییزدی شرکت کرد و به مدارج والای علمی و اخلاقی دست یافت. وی از آن پس ساکن اردکان شد و به تدریس و ارشاد مردم همت گماشت.
آیتاللَّه خاتمی به عنوان روحانی شاخص منطقه، نقش مهمی در حرکت انقلابی مردم بر ضدرژیم پهلوی داشت و مورد توجه خاص حضرت امامخمینی واقع بود. این عالم دینی پس از شهادت آیتاللَّه صدوقی، سومین شهید محراب، از طرف حضرت امام، به نمایندگی آن حضرت وامامت جمعه یزد منصوب شد و تا پایان عمر شریف خود، در این سنگر خدمت نمود. سرانجام آیتاللَّه سیدروحاللَّه خاتمی، در 5 آبان 1367 ش برابر با 15 ربیع الاول 1409 ق در 82 سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی با شکوه، در زادگاهش مدفون گردید.
کشف سرزمین "کوبا" توسط "کریستف کلُمْبْ" دریانورد ایتالیایی (1492 م)
در 27 اکتبر 1492 م، کریستُف کلُمْب، دریانورد ایتالیایی برای اولین بار سواحل شرقی کوبا را کشف کرد. در آن زمان اقوام سرخ پوست در کوبا سکونت داشتند که تعداد آنها به یک میلیون نفر میرسید. کوبا قبل از سرزمینهای دیگر قاره امریکا تحت سلطه استعمارگران درآمد و پایگاه اصلی تهاجم آنها به نقاط دیگر از این قاره بود.
افتتاح تصفیه خانه آب تهران (1344 ش)
آغاز حکومت هیأت مدیره فرانسه در جریان انقلاب این کشور (1795 م)
با پیروزی انقلاب کبیر فرانسه و اعلام جمهوری اول در آن، مجلس جدید این کشور معروف به کنوانسیون، قدرت را در دست گرفت و پس از چندی، دوره ترور یا وحشت با اعدام بسیاری از افراد به اتهام مخالفت با انقلاب، آغاز شد. دوره حکومت مجلس کنوانسیون بیش از سه سال به طول انجامید تا اینکه در آوریل 1795 م، قانون اساسی جدیدی به تصویب رسید که براساس آن، قوه مجریه به هیأتی متشکل از پنج نفر موسوم به هیأت مدیره، و قوه مقننه به مجلسی با یکصد و پنجاه نماینده واگذار شد. با روی کار آمدن هیأت مدیره در 27 اکتبر 1795 م، فصل جدیدی در انقلاب فرانسه آغاز شد. در این دوره که به دوره حکومت هیأت مدیره شهرت یافت، پُل باراس، رئیس کنوانسیون به ریاست هیأت مدیره انتخاب شد و با اختیارات وسیعی که در مدت حکومت بر فرانسه داشت به پادشاه جمهوری معروف گردید. در این زمان، اجتماع و حکومت سابق به کلی در هم کوبیده شد و حکومت و نظام جدیدی روی کار آمد. مردم که از مبارزه و مجادله و کشتار به تنگ آمده بودند خواستار بازگشت نظم و ترتیب بودند. هرچند که هیأت مدیره با تصویب قانون اساسی جدید درصدد نظم بخشی به امور بود، با این حال رواج فساد در اواخر حکومت هیأت مدیره و بحران هایی که بر اثر هرج و مرج داخلی و جنگهای خارجی بروز کرده بود، زمینه را برای انقلاب تازهای فراهم میساخت. این مسائل به همراه اختلافات عمیق بین سلطنتطلبان و جمهوری خواهان همچنان ادامه یافت تا اینکه ناپلئون بُناپارت به عنوان یکی از فرماندهان ارشد ارتش در نهم نوامبر 1799 م، طی کودتایی زمام امور را به دست گرفت و حکومت هیأت مدیره را پس از چهار سال زمامداری، سرنگون ساخت.
روز استقلال رسمی "نروژ" و پایان اتحاد با سوئد (1905 م)
در سال 1814 م، به پاس خدمات سوئد در شکست دادن قوای ناپلئون بُناپارت امپراتور فرانسه، کنگره وین که برای بررسی اوضاع اروپا و تقسیمبندی جدید این قاره تشکیل شده بود نروژ را بر خلاف رضایت مردم آن، ضمیمه سوئد نمود و در همین سال قانون اساسی آن تدوین شد. از این پس استقلال نروژ عملاً از بین رفت و نروژیان سر به شورش برداشتند. مردم استقلال طلب این کشور که خواهان حکومتی مستقل بودند برای کسب استقلال خود دست به مبارزه زدند. سرانجام رهبران سوئد و نروژ با استقرار سلطنت دوگانهای متشکل از پادشاهی سوئد - نروژ به توافق رسیدند، تا این که در 27 اکتبر 1905 م استقلال مسالمتآمیز این کشور از سوئد حاصل گشت و حکومت مشروطه سلطنتی برقرار شد. همچنین هفدهم مه و روز قانون اساسی در این کشور، به عنوان روز ملی نروژ انتخاب شده است.
آغاز جمهوری چهارم فرانسه پس از جنگ جهانی دوم (1946 م)
پس از حمله آلمان نازی و اشغال فرانسه در ژوئن 1940 م، جمهوری سوم فرانسه که از سال 1870 م آغاز شده بود، پس از هفتاد سال پایان یافت. با پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و برگزاری همهپرسی در فرانسه، قانون اساسی چهارمین دوره جمهوری فرانسه به تأیید مردم این کشور رسید و بدین ترتیب جمهوری چهارم فرانسه آغاز شد. از ویژگیهای این دوره از جمهوری باید از عدم ثبات سیاسی و اختلافها و برخوردهای شدید میان حزب کمونیست و شارل دوگل نظامی برجسته، سیاستمدار مشهور و رئیسجمهور وقت فرانسه یاد کرد. در این جمهوری که دوازده سال به طول انجامید، به دلیل مشکلات گسترده اقتصادی در فرانسه، سی و سه دولت بر سر کار آمدند. شکست فرانسه در برابر مبارزات آزادیبخش مردم مسلمان الجزایر و نیز بحرانهای سیاسی در داخل کشور به ویژه درباره قانون اساسی، جمهوری چهارم فرانسه را با ناکامی روبرو کرد و سبب ایجاد جمهوری پنجم در این کشور در سال 1958 شد.
کودتای ژنرال "محمد ایوب خان" در پاکستان (1958 م)
یازده سال پس از استقلال پاکستان، در حالی که این کشور دورهای از بیثباتی سیاسی را پشت سر میگذاشت ژنرال محمد ایوب خان، از فرماندهان ارتش پاکستان، در کودتایی بدون خونریزی در 27 اکتبر 1958 م، قدرت را در این کشور به دست گرفت. و اسکندر میرزا به عنوان اولین رئیسجمهور پاکستان مجبور به کنارهگیری از قدرت شد. وی که ابتدا فرماندهی ارتش و سپس وزارت دفاع را بر عهده داشت، قبل از کودتا جانشین رئیس جمهور بود. پس از کودتا، وی با در اختیار گرفتن سمتهای ریاست جمهوری و نخست وزیری، در پاکستان حکومت نظامی اعلام کرد.
ایوبخان، اگر چه هفت سال بعد در انتخابات ریاست جمهوری 1965 م به پیروزی رسید، اما به تدریج به سبب افزایش مشکلات اقتصادی و سیاسی، با شورشهای مردمی روبرو شد. بنابراین وی تصمیم گرفت برخی از آزادیهای اجتماعی را احیاء نماید. در همین رابطه به ایجاد هستههایی به نام واحدهای دموکراتیک بنیانی، پرداخت. ژنرال ایوب خان پس از این که نتوانست برای تحقق خواستههای مردم مسلمان پاکستان کار مهمی انجام دهد. پس از یازده سال حکومت، در سال 1969 م، قدرت را به داماد خود، ژنرال یحیی خان واگذار کرد.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید