خليل خدا، ابراهيم عليه السلام هنگامى كه كعبه را بنا كرد، دو ركن بر آن قرار داد؛ نخست «ركن حجرالأسود» و ديگر «ركن يمانى» و ديوار كعبه از سوى حجر اسماعيل را به صورت نيم دايرهاى ساخت، بطورى كه زاويه اى بر آن قرار نداد.
از ميان چهار ركن كعبه، فضيلت ركن يمانى و ركن اسود از دو ركن ديگر بيشتر است؛ چنانكه روايات زيادى از شيعه و سنّى درباره فضيلت و اهميت اين دو ركن نقل شده است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله قبل از هجرت به مدينه، و در زماني
كه مسجدالاقصي قبله مسلمانان بود هنگامى كه رو به سوى بيت المقدس مى
ايستاد، بين ركن حجرالأسود و ركن يمانى قرار مى گرفت و در اين حال كعبه
در مقابل آن حضرت و بين بيت المقدس و ايشان واقع مى شد و بدين سان هم
كعبه و هم بيت المقدس را، همزمان استقبال مى نمودند.
بنا به قول مشهور، محلى كه براى فاطمه بنت اسد (س) شكافته شد تا به درون كعبه رود و فرزندش على بن ابى طالب عليه السلام را به دنيا آورد، در كنار ركن يمانى بوده است.
جبرئيل، فرشته بزرگ الهى كه هميشه يار و ياور رسول خداصلى الله عليه و آله بوده، به اين مقام آمده است. ركن يمانى خاطره رخساره نبى را در خود دارد، ركن يمانى خاطره دست رسول خداصلى الله عليه و آله به ياد دارد، ركن يمانى محل هبوط فرشتگان خداست، آنها در آنجا حاضرند و ناظر و خشوع و تذلل بندگانى را مى بينند كه خداوند به آنها مباهات كرده است.
ركن يمانى باب بهشت است، از آنجا مىتوان بهشت را نظاره كرد، از آنجا بوى
بهشت مى آيد، ركن يمانى اتصالى به اهل بيت عليهم السلام دارد، لذا فضيلت
آن دو چندان مى شود. ذكر گفتن، تواضع كردن، صلوات فرستادن، توبه كردن و با
خدا سخن گفتن بى پاسخ نمى ماند. درهاى عروج از همين جا به روى اوليا
گشوده مى شود، چنانكه باب ورود مولود كعبه، نيز در كنار آن است. ركن
يمانى پايان راه نيست، بلكه آغاز سلوك است؛ سلوكى به سمت كعبه آمال، و
آستانهاى براى ورود به درياى اسرار. ركن يمانى، كليد اسرار بهشت و طواف،
كليد اسرار خداست!
در حديثى ديگر باب ركن يمانى باب اهل بيت عليه السلام معرفى شده است. صادق اهل بيت عليهم السلام فرمود:«ركن يمانى درِ ماست كه از اين در وارد بهشت مى شويم».
حج