به گزارش
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران ، دفتر اول « قرآن ِهنري و هنرِ قرآني» به قلم استاد «محمدعلي معلمدامغاني» توسط انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد.
نويسنده در اين دفتر به نقش برنامه توسعه در تحقق تمدن اسلامي و ايراني در گذشته تاريخي مشرق زمين اشاره دارد و سپس به نقش و جايگاه قرآن و فرهنگ قرآني در كليه شئون مدينه بزرگ يعني سواد اعظم جهان آينده كه خواهي نخواهي از قرآن متوقع است و با عقيدهمندان به قرآن و سنت كه بيش از يكي نيست سر تعامل و در مواردي تقابل، تعارض و شايد تخاصم دارد؛ ميپردازد.
وي سپس با طرح پرسش به هدف اصلي خود اشاره ميكند كه آيا در جهان آينده اين جهان اساطير زده ارباب انواع خدايان متعدد آفريده خيال آدمي است كه بر پيروان آئين رسول خدا اثر ميگذارد و يا اسلام است كه بنا به حقيقت فطري و فراگير خود در جهان موثر واقع خواهد شد. مسلما اميد ما به روزي كه عالم همه آن اسلام خواهد بود واهي نيست. لاكن پيش از ظهور قائم و غريم آل محمد (ص) آن عزيز غايب از انظار (عج) كوشش ما به يافتن طريق تعامل و منهاج رويارويي مفيد فايده است. حتي نيت نيز ارجمند و مورد قبول و ثواب اين جهاني و آن جهاني است.
در بخشي از اين متن آمدهاست: سلام بر سيد عالميان و آدميان، رسول خاتِم خاتَم و سلام بر آدمالأوليا اميرالمؤمنين علي عليهالسلام كه دروازة شهر علم رسولخدا صلاللهوعليهوآلهوسلم است. سلام بر پيامبر ما و وليّ اكبر ما و اهلبيت ارجمند ايشان، و امّا، اين مجموعه تنها طرحي است از دانشنامهاي بزرگ و موسوعهاي عظيم كه انشاءالله نگاشته و فراهم خواهد شد تا گذشتة اهل قرآن به همة وجوه و شئون آشكار گردد و هيچ قصهاي فراموش نشود و ناگفته نماند .
اين قدر طرح شد تا هر كه خواهد به شرح آن اقدام كند .
لاكن اين بيچاره خود ميانديشد كه آينده اين طرح يعني حضور قبيلة ما با قرآن و عترت در جهان آينده پيش از ظهور آن گرانماية آشنا و غريب، غريبِ در همة خاك آنكه همچون دين جدّش رسولخدا غريب بود و اينك غريب است و بازميگردد غريب امّا شايد غريب نه به معني غربت و دوري از شهر و ديار خود باشد كه هر آينه دنيا ملك خداست و اين حضرات خليفة خداي متعالاند، جهان اقطاع ايشان است. پس غريب شايد بالاتر از انديشة مردمان شگفت، عجيب، باري اگر همت بزرگي نه از براي من و به هواداري من بلكه براي آن ارجمندان كه سر من نيز بر عُتبة ايشان به سجده نهاده شده است تا غبار پاي زائرانشان بر چشم و مغز و انديشهام بنشيند. كسي چه ميداند شايد ما نيز ارادتي نموديم و به سعادتي رسيديم.
انتهای پیام /