به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه خبری " مینت پرس نیوز " در گزارشی به قلم "شان نوینس " مینویسد: قطعا پیامدهای منطقهای توافق هستهای ایران عمیق خواهد بود ، و نتایج حاصل از این توافق میتواند به چیزی حتی بیشتر از این برداشتهای سیاسی منجر شود ، پیامدهایی كه از زمان ایجاد روابط حسنه نیکسون با چین در دهه 1970 تاکنون دیده نشده است .
ایران و كشورهای 1+5 (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلستان و ایالات متحده آمریکا) برای نهایی کردن مذاکرات و رسیدن به یک توافق جامع در 24 نوامبر اهتمام دارند، توافقی كه به ادعای غرب برای توقف برنامه هستهای ایران و متعاقبا كاهش تحریمها كمك شایانی خواهد كرد .
دلیل اصلی حضور آمریكا در میز مذاكره با ایران ، بنا بر ادعای واهی واشنگتن، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای - همان ایران هراسی در منطقه – است . با این حال ، اگر یک توافق جامعه تا 24 نوامبر یا تاریخ دیگری حاصل گردد ، بطور كلی میتواند به ثبات بیشتر در منطقه كمك كند (تصور آمریكایی) ، به عبارتی دیگر؛ جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای(!) در کشورهای اطراف آن ، و تسریع محور امریکا نسبت به آسیا - پاسفیک .
به گفته چارلز فریمن ، سفیر سابق ایالات در عربستان سعودی ( 1989-1992) ، " بخشی از توافق بین ایران و 5 + 1 بدین شرح است ... "میتواند و به احتمال زیاد گسترش پیشرفت هستهای بیشتر در منطقه را مانع شود " ..... ، به اعتقاد فریمن ، این بخش، عربستان سعودی را نیز شامل میگردد .
فریمن در کنفرانس اخیر شورای ملی ایرانیان آمریکا در 29 سپتامبر گفته است : " از نظر عربستان سعودی، این مذاکرات کمتر در مورد بعد نظامی برنامه هستهای ایران مربوط می باشد، بیشتر تمرکز این مذاکرات درباره رویكرد خارجی [آمریکا] و تمایل برای بررسی برنامههای منطقهای ایران است " .
فریمن در ادامه میگوید ؛ اگر دو طرف موفق به توافق نشوند ، عربستان سعودی یکی از دو واکنش ذیل را نشان میدهد : " ایجاد روابط حسنه با ایران ، چرا كه از نظر عربستان كسی نمیتواند به او كمك كند .... دومین حالت ناامیدی از آمریكا و عدم اعتماد به وعدههای واشنگتن و متعاقبا گرایش به پاكستان برای ادامه برنامه هستهای خود " .
"رابرت گیتس" وزیر سابق دفاع آمریکا در کتاب خود با نام "وظیفه : خاطرات یک وزیر در جنگ " به این موضوع چنین اشاره داشته است ، که مقامات سعودی، از جمله ملک عبدالله، در گذشته به این موضوع اشاره داشته است كه اگر ایران برنامه هستهای اش را دنبال کند ، عربستان سعودی همان كار را انجام خواهد داد .
*ثبات بیشتر برای عراق
"کنت پولاک "، تحلیلگر نظامی ایران و عراق در سازمان سیا (1988-1995) ، معتقد است که دیگر گروههای شیعه در منطقه ، از جمله حزب الله ، بشار اسد و شیعیان در بحرین و عراق ، به احتمال زیاد از این توافق رضایت خاطر خواهند داشت ، چون بر این باورند این شکاف شیعه/سنی، تاثیرات منفی در تعاملات مختلف منطقه داشته است .
عراق ، در بین این كشورها ( ارتباط بغداد با تهران )، دو جنبه مهم دارد .
آنها این ادعا را که تهران در تلاش است تا سیاست خود را بر این كشور دیکته كند ، دوست ندارند . از طرفی آنها میدانند که تعاملات مثبت آینده عراق با ایران گره خورده است . از نظر آنها، ایران یكی از كشورهای متحدی است كه عراق میتواند برای همیشه از آن بهرمند گردد.
در تازهترین گزارش "پروژه ایران" با عنوان " ایران و همسایگان آن : مفاهیم منطقهای برای سیاست ایالات متحده از یک توافقنامه هستهای " به این موضوع اشاره میکند که این توافق میتواند به حفظ عراق به عنوان یک دولت واحد کمک کند. به احتمال زیاد بدون حصول توافق ، ادامه روند تجزیه فعلی عراق به مناطق سنی، شیعه و کرد ادامه خواهد داشت ، که به طور قطع به جنگ آینده و پاکسازی قومی در منطقه ، و همچنین اخلال در ثبات کشورهای دیگر، از جمله لبنان و اردن منجر خواهد شد .
با احتساب حصول توافق ، این گزارش چنین گمانزنی میكند که این امر آمریكا را به همکاری بیشتر با ایران برای متقاعد كردن بغداد برای اصلاحات دولتی و تقسیم قدرت و برابری برای همه عراقیها ترغیب خواهد کرد . این گزارش همچنین بر این امر اصرار دارد که همکاری برای مبارزه با داعش ، در عراق و سوریه ، در این مرحله مفید خواهد بود .
** چین و حضور آمریكا در آسیا
در سال 2011 ، هیلاری کلینتون وزیر وقت امور خارجه آمریكا ، در پایگاه خبری فارن پالسی مینویسد : " آینده سیاست جهان در آسیا مشخص خواهد شد ، نه در افغانستان و عراق ، و ایالات متحده در مرکز عمل خواهد بود " . او در این متن به طرحهای آمریکا برای تغییر مسیر عناصر سیاست خارجی آمریكا به سمت منطقه آسیا و اقیانوس آرام ، اشاره داشته است.
بنا بر استدلال جان گارور ، نویسنده کتاب " چین و ایران : شرکای باستانی در جهانِ پسامپریالیستی " : " معامله هستهای ایران به تسهیل این فرایند تغییر سیاست کمک خواهد كرد ".
گارور در ادامه میگوید : "عدم توافق بدان معنی است که ایالات متحده همچنان در خاورمیانه به سیاستهایش ادامه خواهد داد و به این روند بینتیجه ادامه خواهد داشت، فرایندی که برای جاهطلبیهای استراتژیک کلی کشور آمریكا در خارج از کشور خوب نیست ".
گارور همچنین معتقد است که ادامه جنگ در اولویتبندی برنامههای ایالات متحده مشكل ساز خواهد بود .
" اگر همه چیز حل و فصل شود و با ایران توافق حاصل شود ، اگر زمان ، انرژی و منابع وجود داشته باشند ، ایالات متحده میتواند تمركز بیشتری را بر محور شرق آسیا آغاز كند ."
در مقابل ، گارور چنین استدلال میكند كه عدم وجود توافق برای چین – یعنی بیرون نگه داشتن رقبای خود از منطقه - خوب خواهد بود .
اگر شما به رقبای ایران در 30 سال گذشته نگاه کنید ، قبل از انقلاب [1979]، اساسا ایالات متحده و بریتانیا ، مخالفان ایران بودند ، و چین از آن زمان به دنبال تثبیت جای پای خود در ایران برآمده است . گارور چنین استدلال میكند از طریق تعامل دوباره با ایران - برای اولین بار ، از طریق توافق هستهای - ایالات متحده آمریکا میتواند به مسائل دیگر در منطقه و توجه بیشتر به محور آسیا پاسفیك اهتمام داشته باشد .
جنبههای مختلفی در مورد مذاکرات جاری بر سر برنامه هستهای ایران و چگونگی درک عمومی از درگیری سیاسی و واقعیت آن وجود دارد .
در واقع ، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل هر دو اذعان كردهاند که ایران تصمیم به ساخت سلاح هستهای ندارد . فریمن سفیر سابق آمریكا در عربستان سعودی میگوید : "مقام معظم رهبری ایران تصریح کرده است که سلاحهای هستهای بر اساس دین اسلام حرام است ."
فریمن میگوید ، براساس فتوا (نظر قانونی) آیت الله علی خامنه ای ، رهبر ایران که در سال 2010 صادر شده، کاربرد سلاحهای هستهای " حرام [ممنوع] " است . براساس گفته آیت الله خامنهای : "هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از سلاح ، نقض جدی از قوانین بشر دوستانه و یک جنایت جنگی است ."
با وجود بیش از 100،000 قربانی ناشی از گاز اعصاب صدام حسین در طول جنگ ایران و عراق ، جمهوری اسلامی یک سلاح کشتار جمعی را هم توسعه نداده است . بدون فتوای رهبر ایران ، تاریخ ایران و روابط حسنه آن با كشورهای همسایه ، رفتار ایرانیان را به خوبی اثبات میكند .
به گفته فریمن "اسرائیل ، عربستان [سعودی] و دیگر اعراب خلیج فارس توافق هستهای با ایران - غنی سازی - را دوست ندارند ، اما باز هم در صورت عدم وجود چنین توافقی ، ایران به طور قطع بدون محدودیت موثر بین المللی ، به غنیسازی ادامه خواهد داد ".
هیچ ابزار بازدارنده قانونی برای بازداشتن ایران از غنیسازی اورانیوم بیشتر از 5 درصد ، بدون توافقنامه ، وجود ندارد . فریمن معتقد است ، تنها چیزی که میتواند ایران را بدون توافق از غنیسازی بالا متوقف كند ، تشدید تحریمها ، و یا حمله اسرائیل یا آمریکا در این کشور است (مضحكانهترین برداشت ممكن) .
*** توانمند سازی داعش
"فریمن" در مورد مشکلات منطقه در صورت عدم حصول توافق هشدار داده است . او معتقد است که "چشم انداز گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه میتواند به شدت افزایش یابد" .
با نزدیك شدن داعش به مرز عراق و سوریه ، ایران و آمریکا یک تهدید مشترک دارند ، به عبارتی دیگر نقطه مشترك نزدیكی دو كشور.
در پرسش و پاسخ کنفرانس نیاك ، فریمن میگوید : "موضع ایران در حال تقویت است " ، " هم در موضع مذاکرات هستهای ، و همچنین موقعیت کلی ایران در خاور میانه ."
فریمن معتقد است که ایران و آمریکا میتوانند شاهد یک نوع آشتی "نیکسون و چین" به دلیل "تهدید مشترک" داعش باشند .
دیگر مقامات سرشناس سابق آمریکا و کارشناسان مسائل امنیت ملی آمریكا ، از این ایده حمایت کردهاند ، از جمله زبیگنیو برژینسکی (مشاور امنیت ملی رئیس جمهور جیمی کارتر)، جوزف نای (نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل)، توماس پیکرینگ (سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد 1989-1992 ) ، رایان کراکر (سفیر سابق آمریکا در افغانستان، عراق، پاکستان، کویت و لبنان) ، برنت اسکوکرافت (مشاور امنیت ملی را به جرالد فورد رئیس جمهور)، گری سیک (مدیر مشاور کاخ سفید برای ایران در زمان انقلاب اسلامی )، لارنس ویكرسون (رئیس سابق ستاد كاركانان وزیر امور خارجه آمریکا کالین پاول)، و ویلیام لوئرز (سفیر سابق آمریکا در اتحاد جماهیر شوروی) .
بر اساس سند "ایران و همسایگانش " در پروژه ایرانی ، توافق هستهای ایران مانند یک کاتالیزور برای ایالات متحده برای ایفا نقش موثر در منطقه و اولویتبندیهای جدید در خاورمیانه خواهد بود . این سند چنین توصیه میکند که ایالات متحده باید با ایران "در یک گروه بزرگتر و با حضور کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه علاوه بر دولت عراق ، به منظور خنثی کردن گروههای تروریستی ، مانند داعش (دست پروده آمریكا) همكاری كند" .
قبل از امضای توافق، این سند راهبردی توصیه میکند که ایالات متحده همکاری غیر مستقیم از طریق "واسطهها در دولت عراق" را بررسی كند .
فریمن مخاطبان را در مورد عواقب ناشی از عدم توافق به تفكر فرا میخواند . فریمن میگوید اکنون كشورهای مذاكره كننده با ایران دچار چند دستگی شدهاند ، در مورد روابط روسیه با ایالات متحده ، انگلستان ، آلمان و ...... روابط ایالات متحده با چین" توجه كنید !! .
فریمن نگران عدم توافق هستهای تا 24 نوامبر با ایران است چرا كه ایجاد مجدد چنین فضای مذاكره بسیار سخت خواهد بود .
فریمن توافق ایران با آمریكا را، حتی بر خلاف نظر اصلی اسرائیل و كشورهای خلیج فارس، به عنوان یك كاتالیزور برای نزدیكی و ایجاد روابط حسنه ایران و آمریكا و برخی كشورهای غربی و متعاقبا بازگشت ثبات در منطقه میداند .
در این صورت فرصتی برای ورود دیپلماسی خلاق به جای مشاجره نظامی با همزیستی و رقابت مسالمت آمیز، ممكن خواهد بود.
فریمن معتقد است كه این فرصتها در نبود یک نتیجه موفقیت آمیز در مذاکرات جاری، ممكن نخواهد شد.
انتهای پیام./