به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در آستانۀ عید غدیر در هیئت دانشجویان، دانشآموختگان و فعالان هنر و رسانه سخنرانی کرد. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
همه درباره خوبیها سخن میگویند ولی این خوبیها چگونه باید اجرایی شوند؟ همیشه درباره خوبیها زیاد سخن گفته میشود اما نکتهای که بسیاری اوقات مورد غفلت قرار میگیرد این است که این خوبیها چگونه باید اجرایی شوند؟ چه کسی باید این خوبیها را اجرایی کند؟ معمولاً درباره «شدنی بودن» یا «قابل تحقق بودن» این خوبیها کمتر سخن گفته میشود.
خوبیها فراوان هستند، اهل درک و اندیشمندان هم فراوان از خوبیها سخن میگویند. ولی یک اشتباه رایج وجود دارد و آن اینکه معمولاً کسی به شدنی بودن این خوبیها کاری ندارد.
معمولاً در بین اندیشمندان، فعالان و دغدغهمندان مسائل اجتماعی این غفلت را زیاد میبینیم.
گفته میشود: «باید کار فرهنگی انجام شود و الا وضعیت فرهنگ جامعه درست نمیشود.» این یک سخن خوب است ولی باید دید این سخن خوب، چگونه قابل تحقق است؟
گفته میشود: «اخلاق جامعه ضعیف است، باید سطح اخلاق جامعه افزایش پیدا کند.» اما چه کسی باید اخلاق جامعه را درست کند؟ چرا با همه تلاشهایی که صورت میگیرد، اخلاق درست نمیشود؟ آیا رمز خاصی دارد؟
گفته میشود: «صداقت باید افزایش پیدا کند.» ولی سؤال این است که مسأله صداقت چگونه باید درست شود؟ همه موافق صداقت هستند ولی چه کسی باید آن را درست کند و در عمل جابیندازد؟
گفته میشود: «جامعه باید قانونمند شوند. قانون خیر کثیر است. اگر قانون خوب اجرا شود، چه خواهد شد!» کسی مخالف قانونمند شدن جامعه نیست، ولی بحث این است که این مسأله چگونه قابل تحقق است؟
گفته میشود: «جهان باید به سوی صلح و عدالت برود.» این شعار خوبی است ولی سؤال این است که چگونه جهان به سوی صلح و عدالت میرود؟
خوبیها و فضایل چگونه در فرد و جامعه، قابل تحقق میشوند؟ فضایل اخلاقی و فرهنگی و معنوی، همه مورد قبول هستند و همه دوست دارند این خوبیها و فضایل را در جامعه محقق کنند ولی معمولاً این فضایل محقق نمیشود.
در زندگی فردی هم این مشکل وجود دارد. یعنی افراد زیادی هستند که خوبیهای فراوانی را برای خودشان تمنا و آرزو میکنند ولی نمیتوانند این خوبی را اجرایی کنند. و در مقام عمل نمیتوانند زیاد خوب بشوند.
بحث بر سر اجرایی شدن و تحقق خوبیها و اهداف و آرمانها و همه فضایلی است که انسانها آرزو میکنند. باید دید که چگونه میتوان به این خوبیها رسید و آنها را اجرایی کرد؟
ولایت عامل تضمینکننده اجرای همه خوبیها در فرد و جامعه است/ بدون ولایت یا خوبی ها محقق نمی شوند یا اگر محقق شوند، ثمره ندارند
خداوند متعال در روز عید غدیر فضایی را در تاریخ اسلام درست کرد که تمام سخنان خوب، شدنی و اجرایی بشوند. در واقع خداوند شیرازه کتاب فضایل را طرحریزی کرد که همان «ولایت» است. تلقی ما از مفهوم ولایت این است که «ولایت عامل تضمینکننده اجرای همه خوبیهاست؛ هم در فرد هم در جامعه»
اگر این عامل تضمینکننده نباشد یکی از این وضعیتها پدید میآید: 1. یا خوبیها و فضایل اصلاً محقق نمیشوند. 2. یا اگر محقق شوند، ثمره و فایده و برکت ندارند.
اگر ولایت-در فرد یا جامعه بشری- تحقق پیدا نکرده باشد، خوبیهایی که دارد برایش بیفایده خواهد بود و هر جایی را درست کند، یک جای دیگرش میلنگد. جامعه غربی از جهاتی رشد کرده است، مثلاً سطح قانونمندی را افزایش دادهاند ولی محبت و عاطفه از دست رفته است. اینها یعنی فضیلتهای ابتر و ناقصی هستند. به تعبیری، آنها خواستند ابرو را درست کنند، چشم را کور کردند!
باید این استدلال و درک جابیفتد که بدون ولایت، سایر خوبیها اجرایی نخواهند بود/ ولایت تنها فضیلتی است که ضامن اجرایی همه فضایل است ولایت تنها فضیلتی است که مایه ضمانت اجرایی همه فضایل است. این موضوع خیلی جای بحث دارد. هر یک از ما باید به صورت منطقی و عقلانی به این نتیجه برسیم. ما باید از سرِ اندیشه و عقلانیت و درک بالای خودمان، دم از ولایت علی(ع) بزنیم. اگر میخواهیم با مسأله ولایت، به صورت عقلانی برخورد کنیم، باید این استدلال جابیفتد که بدون ولایت، سایر فضایل و خوبیها شدنی و اجرایی نخواهند بود.
ما یک چشمانداز هم داریم که این بحث را برای ما سادهتر کرده است و آن هم حکومت امام زمان(ع) است. چون ما میدانیم که آبادی جهان در زمان حکومت امام زمان(ع) محقق خواهد شد. یعنی وقتی ولایت امام زمان(ع) مستقر شود، همه چیز درست خواهد شد.
همه فضایل حتی «دین» بدون ولایت قابل تحقق نیست و اگر تحقق یابد بیثمر است ولایت شیرازه دین است و مفهومی است که بقیه مفاهیم خوب را اجرایی میکند. ولایت مانند شیرازه کتاب فضایل است که همه فضایل را نگه میدارد. و اگر ولایت نباشد، سایر خوبیها قابل تحقق نخواهد بود یا اگر محقق هم شود بیثمر است. مثلاً نخبگان جامعه نقش مهمی در روشنگری و بصیرت مردم و سوق دادن مردم به خوبیها دارند، ولی اگر ولایت در جامعه نباشد، نخبگان جامعه هرچقدر تلاش کنند، کاری از پیش نخواهند برد و دفن خواهند شد و اثری نخواهند داشت. یا اینکه اصلاً نخبه درست نخواهد شد.
مثلاً معلوم است که سطح آگاهی و محبت در جامعه باید افزایش پیدا کند ولی باید دید که سطح آگاهی و محبت چگونه افزایش پیدا میکند؟ اینها فضایلی هستند که بدون ولایت قابل تحقق نیستند و اگر هم محقق شوند، بیثمر خواهند بود. حتی دین خدا هم بدون ولایت ثمر نخواهد داشت. مثلاً نماز و قرآن، بدون ولایت اثر نخواهد داشت. اخوت و برادری اسلامی در میان مردم و جریان ها با سلایق مختلف سیاسی و اجتماعی هم خیلی خوب و لازم است ، ولی بدون ولایت نه شدنی است و نه اگر محقق شود، ثمر خواهد داشت.
چرا این جایگاه خاص در دین به ولایت داده شده؟/ تفاوت ولایت با سایر مفاهیم دینی چیست؟ توصیه بنده این است که شما اگر میبینید در دین به ولایت جایگاه خاصی داده شده است(امام باقر(ع): بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیر؛ کافی/2/21) به سادگی از کنارش رد نشوید؛ بلکه بروید و بررسی کنید و با تفکر و تعقل بفهمید که چرا این جایگاه خاص به ولایت داده شده است؟
خداوند در روز عید غدیر آیه نازل میفرماید که: «امروز کافران از دین شما مأیوس شدند...؛ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُم...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُم نِعْمَتی»(مائده/3) این عبارت «مأیوس شدن کفار و اکمال دین و اتمام نعمت» درباره نماز و روزه و حج و زکات هم گفته نشده است. حتی وقتی آیات مربوط به جهاد و شهادت هم آمد، خداوند نفرمود که امروز کافران از دین شما مأیوس شدند. باید دید که در غدیر، چه اتفاقی افتاده است که کافران را از دین ما مأیوس کرده است؟ چرا وقتی ولایت علی(ع) ابلاغ شد، موجب کمال دین و اتمام نعمت و یأس کفار شد؟ تفاوت ولایت با سایر مفاهیم دینی چیست که چنین اثری دارد؟
اتحاد، بدون ولایت یک شعار توخالی است/منظور امام(ره)از «وحدت کلمه» خطاب به مردم و جریان های داخلی، همان ولایتمداری بود
مثلاً یکی از مفاهیم خوب وحدت کلمه و «اتحاد» و جلوگیری از تفرقه است. ولی اتحاد چگونه به دست میآید؟ هر وقت حضرت امام(ره) خطاب به مردم و جریان های داخلی از وحدت کلمه و اتحاد سخن گفته است، منظورشان این بود که ولایتمدار باشید. چون وحدت بدون ولایت یک شعار ابتر است؛ یا تحقق پیدا نمیکند، یا شکننده و بیثمر خواهد بود.
خداوند میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ و همگى به وسیله حبل الله خویشتن را حفظ کنید و متفرق نشوید»(آلعمران/103) و رسول خدا(ص) میفرماید: حبل الله علی(ع) است(أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ قَالَ هَذَا حَبْلُ اللَّهِ الَّذِی مَنْ تَمَسَّکَ بِهِ عُصِمَ بِهِ فِی دُنْیَاهُ وَ لَمْ یَضِلَّ بِهِ فِی آخِرَتِه؛ غیبت نعمانی/42) امیرالمؤمنین(ع) هم میفرماید: حبل لله من هستم(أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى»(توحید صدوق/165) وحدت کلمه و تفرقه نداشتن خیلی خوب است ولی بدون ولایت شدنی نیست.
دین با تثبیت ولایت، اجرایی میشود و کارآیی خود را نشان میدهد تلقیای که امروزه روشنفکران دنیا از دین و معنویت دارند چیست؟ تلقی اغلب آنها از دین در این حدّ است که دین چیزی است برای تلطیف روح انسان و از این بابت خوب است! و باید بگوییم که دین بدون ولایت در همین حدّ است. اما وقتی ولایت میآید، یکدفعهای دین تبدیل به قدرت میشود. دین تبدیل به عدالتِ تحققیافته میشود. دین تبدیل به معنویت فراگیر میشود. دین تبدیل به عقلانیت محض میشود. و این دین باعث میشود رضایتمندی از زندگی افزایش پیدا کند. اصلاً دین کارآیی خودش را نشان خواهد داد.
به تعبیری میتوان گفت: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُم...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُم نِعْمَتی»(مائده/3) یعنی دین خدا از امروز اجرایی شد و ضمانت اجرایی پیدا کرد. قبل از این، حدود شش هزار آیه قرآن آمده بود، ولی هنوز دین کامل نشده بود، امروز بود که دین کامل شد. مگر امروز چه اتفاقی افتاده است؟ اتفاق مهم این بود که امروز جریان امامت و ولایت جامعه، تثبیت شد.
عبارت پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم خیلی قابل تأمل است. میفرماید: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه»(کافی/1/295) حضرت نفرمود: «هرکسی که خداپرست است، از امروز علی(ع) مولای اوست» بلکه فرمود «هر کسی که من مولای او بودم، از امروز این علی(ع) مولای اوست» یعنی ولایت علی(ع) استمرار و ادامه ولایت رسول الله(ص) است. یعنی پیامبر(ص) نیز همان ولایت را بر مؤمنین داشته است و این ولایت استمرار پیدا کرده است و کار به ولایت علی(ع) رسیده است. پس روز عید غدیر در واقع روز استمرار جریان ولایت است. اگر بعد از پیامبر(ص) ولایت استمرار پیدا نمیکرد، ما هم الان ولایت فقیه نداشتیم.
کسی که میخواهد خوبیها را در وجودش شدنی و اثربخش کند باید ولایتش را درست کند در ارتباط با تک تک انسانها نیز ولایت همین جایگاه و اثر را دارد. یعنی اگر کسی میخواهد خوبیها را در وجود خودش شدنی و اثربخش کند، و خوبیها را دستمایه یک بدیِ دیگر قرار ندهد-مثلاً خوبیها را دستمایه عُجب و غرور خودش قرار ندهد- باید ولایت خودش را درست کند. چون ولایتمداری ریشه و امّالامراض را از بین میبرد و امّالامراض هم خودخواهی و تکبر انسان است. وقتی کسی بتواند حقیقتاً در مقابل ولی خدا تواضع کند، امّالامراض در وجودش نابود میشود و آن وقت است که میتواند بقیه خوبیها را بهدست بیاورد. در مورد چنین کسی، بدیهایش هم راحتتر بخشیده میشود چون بدیهایش زیاد ریشهدار و عمیق نخواهد بود.
ولایت در ارتباط با یک فرد نیز، هم خوبیها را شدنی و قابل تحقق میکند و هم اثر بدیها را کم میکند. اینکه میگویند: «امام، شیعه خود را شفاعت میکند» روی همین حساب است. چون شیعه نمیتواند زیاد بد بشود، مگر اینکه از شیعهگری خارج شود. هرچند در طول تاریخ خیلی این حقیقت ناب و عمیق و پیچیده را تمسخر کردهاند.
چرا ولایت خوبیها و فضایل را در جامعه قابل تحقق میکند؟ حالا چرا ولایت همه خوبیها را در جامعه قابل تحقق و اجرایی میکند؟ چرا ولایت شیرازه خوبیها و فضایل است؟ اگر ولایت نباشد و آثار وجودی ولایت بر جامعه مترتب نباشد، که این آثار را میتوان یک به یک بیان کرد، در این جامعه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. بحث در خصوص این دلایل طبیعتاً نیاز به ساعتها گفتگو دارد، اما اجمالا برخی از دلایل این است که:
ولایت قدرت سیاسی جامعه را کنترل میکند. وقتی قدرت سیاسی کنترل شود، مردم از جایگاه سیاست لطمه نمیخورند.
ولایت قدرت اقتصادی را کنترل میکند. یکی از این قدرتها ناشی از مسأله خمس است. خمس یعنی اینکه هر کسی پول اضافی بهدست آورد، باید یک پنجم آن را به امام بدهد، در نتیجه پولدارترین فرد جامعه، امام زمان(ع) خواهد بود. و این خودش کنترلکننده است. فقیری باقی نخواهد ماند. اصلاً یک شیعه، بعد از اینکه امام زمان خودش را شناخت، بحث مهم بعدی برای او مسأله خمس است که باید به امام زمانش بپردازد. و این را در تاریخ ائمه هدی(ع) میتوان دید.
ولایت قدرت عاطفی بالایی دارد، مردم دوستش دارند. ولایت از مردم دل میبَرد، این دلبری بزرگترین سرمایه اجتماعی است. سردبیر یک مجله مشهور روسی در ایام محرم به تهران آمده بود و دستههای عزاداری عاشورا را دیده بود. او وقتی به روسیه برگشت، در مقالهای نوشت: آمریکا از انرژی هستهای ایران واهمه ندارد، حتی از بمب هستهای ایران هم واهمه ندارد، مشکل آمریکا همین دستههای عزاداری هستند که بزرگترین سرمایه اجتماعی آنها محسوب میشود که جهان را خواهد گرفت.
اگر مؤمنین وظیفه و رسالتشان در تبیین و درک جایگاه و اثر بینظیر ولایت در رشد جامعه را به درستی ایفا کنند، طبیعتاً پایاننامههای علوم انسانی باید به این سمت بروند که نظریه «آثار وجودی ولایت بر فرد و جامعه» را به لحاظ تجربی به اثبات برسانند و مقالهها در مجلات علمی این نظریه را از نگاه جامعهشناسانه، روانشناسانه، اقتصادی و سیاسی تحلیل و بررسی کنند.