به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "ووکس" نوشت: در طول این هفته، حمله داعش به شهر كوبانی شهر مرزی سوریه و تركیه در سراسر جهان رسانه ای شد . بیشك اشغال شهر كوبانی براساس سابقه وحشیگری داعش ، بدون كشتار نخواهد بود ، به عبارتی دیگر یك فاجعه انسانی دیگر!
اما ایالات متحده نه تنها برای نجات شهر كوبانی تحركات نظامی كافی نداشته، بلکه تلاش مشخصی برای حفاظت همه جانبه از مردم غیر نظامی که به سمت مرز ترکیه فرار كرده اند ، بکار نگرفته است .
اوباما به شدت بر استدلالهای به اصطلاح انسان دوستانه خود برای توجیه جنگ علیه داعش اصرار دارد . در سخنرانی هفتم ماه اوت ، اوباما به موضوع جلوگیری از "نسل کشی بالقوه" ایزدیها توسط داعش اشاره داشت . در 10 سپتامبر سال جاری ، اوباما جنایات داعش را پس از سالها مورد تقبیح و نكوهش قرار داد و به خشونتهای این گروه ، از جمله تجاوز ، بردگی ، قتل و نسلکشی اشاره و متعاقبا به احتمال گسترش دامنه حملات هوایی به داخل خاك سوریه اشاره ضمنی هم داشت . اوباما در سخنرانی 24 سپتامبر خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، از جامعه بینالمللی برای پیوستن به ائتلاف آمریکا برای از بین بردن شبكه تروریستی داعش درخواست همكاری كرد ، اوباما دلیل این امر را احتمال تجاوز جنسی به مادران ، خواهران و دختران منطقه جنگزده به عنوان یک " سلاح جنگی" دانسته است . "کودکان بیگناه قربانیان بیگناه بازیهای سیاسی هستند ."
داعش اجساد را در گورهای دستهجمعی دفن میکند و اقلیتهای مذهبی عراق و سوریه با گرسنگی و خطر مرگ مواجه هستند .
در عمل ، به نظر میرسد اولویتبندی اول اوباما هدف بلند مدت یا همان از بین بردن داعش است و در مقابل هدف كوتاه مدت واشنگتن حفاظت از غیرنظامیان باشد . به احتمال قوی ، اگر اقدام فوری برای حفاظت از غیرنظامیان اتخاذ نشود ، تعداد تلفات انسانی افزایش خواهد یافت . آیا نادیده گرفتن نیازهای انسان دوستانه برای اقدام نظامی توجیهپذیر است ؟
هنگامی که داعش ایزدیها را در کوهستانی بدون آب و غذا به دام انداخت ، اوباما در یك سخنرانی در خصوص شبح مرگ دسته جمعی بخاطر گرسنگی و احتمال "نسل کشی قریب الوقوع" در این منطقه هشدار داد . اوباما به همین خاطر ، برای برخورداری از ژست انسان دوستانه در بین افكار عمومی، دستور كمك رسانی هوایی را صادر كرد . در حال حاضر کمبود بودجه برای تامین مواد غذایی و کمکهای دیگر برای میلیونها پناهنده سوری و آوارگان منطقه ، بدان معنی است که گرسنگی و متعاقبا مرگ و میرها دور از انتظار نخواهد بود چرا که کشورهای به اصطلاح حامی دموکراسی در تامین بودجه این سازمانها عمدا کوتاهی کردهاند .
بنا به گزارش سازمان ملل متحد، حدود 4.25 میلیون سوری در داخل سوریه از منازل خود آواره شدهاند و حدود 3.170.000 سوری نیز به كشورهای همسایه پناهنده شدهاند . برای برآورده کردن نیازهای اولیه آنها، مردم آواره سوری به کمکهای بینالمللی، از جمله کمکهای غذایی و کمکهای مالی برای اردوگاههای پناهندگان ، نیاز مبرم دارند . به دلیل كمبود منابع ، این كمك رسانیها شرایط ایده آلی ندارند .
برنامه جهانی غذا به دلیل كسری بودجه 352 میلیون دلاری در ارائه خدمات غذایی ، به جیرهبندی غذا بین آوارگان سوری مجبور شده است . در اکتبر 2014، 4 میلیون سوری در داخل سوریه که به کمکهای غذایی برنامه جهانی غذا متكی بودند ، روزانه 1500 کالری دریافت كردهاند ، به عبارتی دیگر 60 درصد نیاز توصیه شده برای هر فرد !!.
اگر مشکل رفع نشود، در ماه نوامبر با توجه به كسری بودجه ، كاهش كیفیت غذا را شاهد خواهیم بود که متعاقبا ، و به طور بالقوه ، قطع کامل تمام کمکها در ماه دسامبر که شرایط را در زمستان اسف بار خواهد كرد . کمکهای غذایی به پناهندگان سوری در کشورهای همسایه نیز به طور چشمگیری کاهش یافته است . در ترکیه ، به عنوان مثال ، اگر مشكل مالی موجود برطرف نگردد ، 170000 نفر بدون کمک رها خواهند شد .
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (آنروا) یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل، از مشکلات مشابه رنج میبرد . در سپتامبر 2014 ، برنامه پناهندگان سوریه این سازمان تنها نیمی از بودجه مالی مورد نیاز خود را دریافت كرده است، که همین امر منجر به کمبود بودجه 1.85 میلیون دلاری شده است .
این مشكل نیز با تزریق مناسب منابع مالی قابل حل است. سازمان ملل متحد ساختار و کارکنان مناسبی در محل توزیع کمک در اختیار دارد، اما آنها فقط پول برای خرید کالاهایی که مردم به شدت نیازمند آن هستند را ندارند. با این حال ایالات متحده و متحدان آن برنامههای كمكهای انسان دوستانه برای كمك به غیر نظامیان را تقبل نكردهاند ، جالبتر اینكه هزینه نجات شهروندان در مقابل کل هزینه حملات هوایی آمریکا به مراتب كمتر است. واقعیت امر این است كه حدود 2.2 میلیارد دلار برای تامین بودجه برنامه جهانی غذا و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیاز است ، این مقدار از هزینه 6 هفتهای حملات هوایی علیه داعش به مراتب كمتر است . براساس تخمین "گوردون آدامز " استاد دانشگاه آمریکایی، آمریکا احتمالا 1.5 میلیارد دلار در هر ماه در حملات هوایی هزینه خواهد كرد (بدون احتساب هزینههای قابل توجه مسلح کردن و آموزش شورشیان سوریه از سوی متحدان آمریكا ).
*** از بین بردن روستاها سوریه به منظور نجات آنها!؟
استراتژی ایالات متحده برای انجام حملات هوایی بدون نیروی زمینی یک راه خوب برای محافظت از جان سربازان ایالات متحده است ، اما در مقابل حفاظت از جان غیرنظامیان توجیه پذیر نخواهد بود . بمباران هوایی و سابقه آمریكایی ، نشان میدهد كه این استراتژی بیشتر جان غیرنظامیان را در معرض خطر قرار خواهد داد .
به گفته "اریکا بورگارد" متخصص جنگ نیابتی، ایالات متحده "مدل افغانستان" را در سوریه دنبال میكند : آموزش و مسلح کردن گروههای شورشی میانهرو برای انجام عملیات زمینی و حمایت از آنها با حملات هوایی ایالات متحده و متحدان آن !.
این استراتژی قطعا هزینه انسانی خاص خود را خواهد داشت .
حملات هوایی یک ابزار نسبتا غیر نافذ است. انجام یک جنگ هوایی بدون تلفات شهروندی بسیار دشوار است . عملیات نظامی با استانداردهای سختگیرانه برای جلوگیری از تلفات غیرنظامی، از سوی دولت اوباما برای حملات هوایی علیه داعش در سوریه نادیده گرفته شده است.
با ادامه جنگ و تغییر شرایط ، شرایط انسانی به مراتب بدتر خواهد شد . در حال حاضر ، ایالات متحده قادر به بمباران اهداف "فرماندهی و کنترل" ، ساختمانها و امکانات داعش برای ذخیره سازی و یا تدارکات خاص است ، اما با اتخاذ تصمیمات استتار و دفاعی داعش ، دقت حملات هوایی آمریكا برای هدف قرار دادن اعضای داعش در مناطق شهری بسیار دشوار خواهد بود .
آمریکا همچنین کنترل نسبتا کمی بر روی تروریستها دارد . اگر داعش سپرانسانی / شهروندی را اتخاذ نماید و با عدم پایبندی به حقوق و قوانین جنگی ، تلفات انسانی دور از انتظار نخواهد بود. این موضوع در لیبی، شبه نظامیان مورد حمایت آمریکا اتفاق افتاد ، در این سناریو شاهد شکنجه ، آوارگی اجباری و سایر موارد نقض حقوق بشری بودهایم . جای تعجب نیست كه آمریكا حفظ جان سربازان خود را به هر بهایی در دستور كار خود قرار دهد .
اتفاق بعدی چیست؟ حتی اگر آمریکا موفق به شکست داعش شود، خطر ظهور دیگر گروههای تروریستی مشابه و افزایش فعالیت آنها در منطقه باز هم وجود دارد و مسلما آمریكا طرح مشخصی برای جلوگیری از وقوع آن ندارد .
لیبی یک نمونه آموزنده در این مورد است . آمریكا در این جنك از تاکتیک مشابهای استفاده كرد ؛ حملات هوایی نیروی هوایی آمریكا برای پشتیبانی از گروههای شورشی در لیبی برای رسیدن به اهداف مشابه!
این عملیات در کوتاه مدت موفق بودند ، اما بعد از مدتی ، لیبی وضعیت آشوب و چنددستگی را تجربه کرد.
این کشور اكنون درگیر جنگ بین تروریستها است و لیبی "پناهگاه تروریستی" در منطقه شمرده میشود ( البته با دخالت وزارت امور خارجه ایالات متحده ).
دخالت نظامی آمریكا و ناتو در لیبی به بهبود وضعیت آن كمكی نكرد ، جنگی كه برای برقراری دموكراسی و نجات شهروندان لیبی آغاز شده بود ، بهای سنگینی برای مردم لیبی در پی داشته است، حتی دولت مرکزی لیبی، قادر به كنترل خشونتها نیست!
بنابراین در سناریوی عراق و سوریه ، پیروزی برای نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده به سختی تضمین میشود ، این که میانهروها كه آمریکا از آنها حمایت میكنند، قادر به گرفتن قدرت در دمشق باشند، و بتوانند یک دولت با ثبات با توانایی اداره کل کشور را داشته باشند .
اگر معادلات آمریكا در مورد حمایت از میانهروها درست از آب در نیاید ، مانند لیبی ، گروههای تر.وریست مختلف با یکدیگر بر سر کنترل قلمرو ، منابع ، و مردم این کشور درگیر خواهند شد .
انتهای پیام./