استعدادیابی بی‌شک در سنین پایه و پرورش کودکان در راستای حمایت از استعدادهای بالقوه آن ها امری است که به نظر می‌رسد، آینده‌ هر جامعه‌ای در گرو آن است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، استعدادیابی بی‌شک در سنین پایه و پرورش کودکان در راستای حمایت از استعدادهای بالقوه آن ها امری است که به نظر می‌رسد، آینده‌ هر جامعه‌ای در گرو آن است و این که این سهم تا چه حد باید مورد توجه مسئولان مربوطه واقع شود. بحثی است که باید بیش از پیش مورد بررسی قرار گیرد.

 
گمان می‌رود در کشورهایی که از نظر پیشرفت‌های علمی، تکنولوژی، ورزشی و غیره حرفی برای گفتن دارند، بحث استعدادیابی از سنین پایه نقشی پررنگ و حیاتی را بازی می‌کند و اینکه در کشور ما استعدادیابی از سنین پایه چه جایگاهی دارد؟ نیز باید بیش از گذشته مورد بررسی قرار گیرد.  
 
بی‌تردید کودکان ایرانی آینده سازان جامعه پرشور اسلامی خواهند بود و سرمایه‌های بی‌بدیلی که نمی‌توان به سادگی از کنارشان گذشت اما تا چه اندازه به باارزش‌ترین سرمایه‌هایمان فکر می‌کنیم و در راستای حفظ و نگهداری صحیح از آن‌ها گام برمی داریم...
البته ناگفته نماند با بالا رفتن سطح علم و سواد خانواده‌ها بیش از گذشته شاهد اهمیت به استعدادهای کودکانمان در سنین پایه هستیم چرا که حضور مستمر در کلاس‌های گوناگون و اصرار بر آموزش گرایشات متنوعی از سنین خردسالی خود مصداقی بر این بحث است اما باز جای سوالی باقی خواهد ماند که تا چه اندازه این فعالیت‌ها هدفمند و در راستای استعدادهای بالقوه هر کودک است.  
 
نباید فراموش کرد که گاهی شاید نقابی باشد به آرزوهای خفته پدران و مادرانی که خود در سال‌های دور میلی به آموزش این رشته و یا گرایش داشته‌اند.  
 
به عنوان نمونه کودکی در یکی از کلاس‌های موسیقی با غمی فراوان حضور داشت و اشک‌هایش بیش از پیش نمودی بر غم نهادینه او در آموزش اجباری‌اش بود اما متاسفانه مادر وی همچنان اصرار براین داشت که فرزندش استعدادی شگفت انگیز دارد و باید در آینده موسیقی‌دانی مطرح شود.  
 
آری با استعدادیابی کودکان نه بر اجبار بلکه با گذر از مراحل علمی و زیر نظر کارشناسان مربوطه و همراه با ورقی از علایق و توانایی کودکان صورت گیرد و این مهم تحقق نخواهد یافت مگر با همت و اهتمام دو سویه‌ای که در یک سوی آن مسئولان مربوطه ایستاده و سوی دیگر آن را خانواده‌ها هدایت می‌کنند.  
 
شاید با توجه ویژه به این امر در آینده‌ای نه چندان دور دیگر شاهد آن نباشیم که جوانان ایرانی بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی شاید تازه به این بیاندیشند که می‌خواهند چه کاره شوند و افسوس اگر باز هم مانند گذشته فکری به حال این گروه کرد جامعه امان نکرده و باز هم با این سیل عظیم معضلاتی چون بیکاری، اعتیاد، روزمرگی، رکود و غیره روبه رو باشیم چرا که اگر استعدادی در همان نطفه باقی ماند و رشد نکند، بی‌گمان خلاقیت و خودباوری نیز در کنارش به آرامی جان خواهد سپرد.
 
خدیجه شاه حسینی و صغری اریب طالقانی معلمانی با بیش از 20 سال سابقه کار در کلاس اول ابتدایی هستند به نظر بسیاری از کارشناسان امر مهمترین سال تحصیلی در شکل دهی شخصیت و کشف استعدادهای بالقوه کودکان هستند معتقدند که معلمان کلاس اول بیش از آنکه تدریس الفبا کنند باید روانشناسی کودک بدانند چرا که نوع برخورد با کودکان، کشف توانایی و استعدادهای آن‌ها شاید مهمترین بخش زندگی یک کودک کلاس اولی باشد.  
 
انها نیز بر این امر تاکید داشته که اگر هر معلم کلاس اولی به درستی انتخاب شود و دوره‌های آموزشی را به درستی گذرانده باشد بی‌شک خود می‌تواند یک کارشناس خبره در این امر باشد.
 
دکتر بانودخت نجفیان‌پور استاد دانشگاه و روانشناس معتقد است نهادهایی چون آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی با تشکیل کمیته ویژه ای در این خصوص می‌توانند از سنین کم به کشف استعدادهای بالقوه کودکان پرداخته و با این شناخت به کودکانمان درس خودباوری آموخته و آینده‌ای سرشار از بالندگی و افتخار را برای آنان به ارمغان آورند.  
 
وی در همین زمینه خاطر نشان کرد: کلاس اول یکی از مهمترین بخش‌هایی از زندگی یک کودک است از این رو نباید معلمان این مقطع با انتخاب‌هایی از سرناچاری، نیروهای مازاد و غیره انتخاب شوند.  
 
گروهی از والدین که فرزندانی محصل داشته نیز با شرح گلایه‌های بسیار از نظام تئوری آموزش و پرورش و عدم امکانات کافی در مدارس خواستار نگاه ویژه مسئولان به این امر شدند.  
 
امید می‌رود؛ مسئولان مربوطه کلید آینده کشور را امروز در دست گرفته و به بررسی عمیق‌تری در خصوص این مهم بپردازند. 

گزارش از فاطمه علی‌پور 

انتهای پیام /
برچسب ها: استعداد ، معضل ، پیشرفت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.