رهبر معظم انقلاب اسلامي، همه‌‌ساله، پيامي را خطاب به حجاجي كه توفيق تشرف به كنگرهٔ عظيم حج را يافته‌‌اند، صادر مي‌‌نمايند كه از سال ۶۸ تا سال ۹۲، ۲۶ پيام را شامل مي‌شود.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران ، رهبر معظم انقلاب اسلامي، همه‌‌ساله، پيامي را خطاب به حجاجي كه توفيق تشرف به كنگرهٔ عظيم حج را يافته‌‌اند، صادر مي‌‌نمايند كه از سال ۶۸ تا سال ۹۲، ۲۶ پيام را شامل مي‌شود.

در اين پيام‌ها ضمن اين‌كه مسائل روز جهان اسلام و آخرين صف‌‌بندي‌‌ها ميان جبههٔ ايمان و كفر را تشريح مي‌‌كنند، از حكمت‌ها و زيبايي‌هاي حج و ابعاد مختلف آن سخن مي‌گويند و ابوابي از معرفت به اين فريضهٔ بزرگ الهي را مقابل ديدگان امت اسلامي مي‌‌گشايند.

اين يادداشت درصدد بهره‌‌گيري معرفتي از محتواي ارزشمند اين پيام‌ها است و قصد دارد از خلال آن‌ها، اصولي بنيادين را براي طراحي حيات اجتماعي موحدان بر اساس مدل فريضهٔ حج، استخراج كند. براستي كه حجاج بيت‌‌اللّه‌‌الحرام، تنها بهره‌‌مندان از سرچشمه‌ي فياض حج نيستند و اگر ديگر مسلمانان نيز با نگاه الگوگيرانه به آن بنگرند، با معارفي كه در دل مناسك و منازل متعدد آن وجود دارد، مي‌‌تواند در بازسازي حيات توحيدي ملت‌هاي مسلمان، الهام‌‌بخش و راه‌گشا باشد.


*حج، عبادتي منحصر به‌‌فرد

«گستردگي و تنوع مصالح و منافعي كه دست علم و حكمت الهي در فريضهٔ حج گنجانده، به قدري است كه در هيچ فريضهٔ ديگر اسلامي شبيه آن ديده نمي‌شود» ۱ و «هيچ پديدهٔ ديني ديگري نمي‌‌‌تواند مجموعهٔ شناخت‌هايي را كه در مراسم حج، قابل وصول است، يكجا در اختيار امت اسلامي قرار دهد». ۲ و «به جرأت مي‌توان گفت همين يك تكليف اسلامي اگر درست و چنان‌كه شريعت اسلام، خواسته است مورد بهره‌برداري قرار گيرد، پس از زماني نه چندان بلند، امت اسلامي را به عزت و قدرتي كه درخور آن است خواهد رسانيد» ۳ پس «بر همه‌ي مسلمين واجب است كه آن را بهتر شناخته و بيشتر مورد بهره‌برداري امت اسلامي قرار دهند» ۴ اما «آيا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود؟» ۵

هيچ پديدهٔ ديني ديگري نمي‌‌‌تواند مجموعهٔ شناخت‌هايي را كه در مراسم حج، قابل وصول است، يكجا در اختيار امت اسلامي قرار دهد.


*حج و زندگي انسان موحد


حج، «تصويري از نماي كلي زندگي انسان موحد را عرضه مي‌كند و در عملي رمزي، به مسلمان درس زندگي هدف‌دار و جهت‌دار مي‌دهد. از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف گرد مركز كعبه، و سعي ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعر و ذكر و تضرّع و تعارفي كه در آن است، و تا رسيدن به منا و قرباني‌اش و رمي جمره‌اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعي؛ همه و همه درس‌هاي رسا و روشن حركت جهت‌دار و دسته‌‌جمعي و معرفت‌آميز مسلمان، در عرصهٔ توحيد و در مسعاي حيات و بر گرد محور «اللَّه» است. »

«زندگي در آيينهٔ حج، يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است، و حج، آن درس هميشه زندهٔ عملي و سازنده است كه اگر به هوش باشيم راه و رسم زندگي ما را در صحنه‌اي عملي و روشن، ترسيم مي‌كند.»  «حج، كانون معارف اسلام و بيان‌كنندهٔ سياست كلي اسلام براي ادارهٔ زندگي انسان است.»  «آن‌گاه كه ما چشم خرد و عبرت را بگشاييم، اين وعدهٔ آسماني، همه‌ي گسترهٔ زندگي فردي و اجتماعي ما را فرامي‌گيرد»

اكنون در اين مجال، با الگوبرداري از معارف حج، كه در پيامهاي حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي به كنگره عظيم حج تبلور يافته است، به بررسي اجمالي برخي از اصولي مي‌‌پردازيم كه مي‌‌توانند در طراحي خطوط كلان حيات اجتماعي موحدانه، الهام‌‌بخش و راهگشا باشند.

ناگفته نماند هدف اصلي اين نوشتار، ارائه مثالهايي براي نشان‌‌دادن ظرفيت‌‌هاي فرهنگ‌‌ساز و جامعه‌‌پرداز فريضه حج است و مسلماً موارد قابل ذكر، بيش از موارد مذكور در اين يادداشت است.

۱. تلازم توحيد و وحدت

وحدت مسلمين، همواره يكي از بزرگترين دغدغه‌‌هاي مصلحان و متفكران بزرگ اسلامي بوده و نيز يكي از برترين اصول و راهبردهاي پيشنهادي ايشان براي علاج مشكلات امت بزرگ اسلامي. اما راهكار عملي رسيدن به اين حقيقت متعالي چيست؟

زندگي در آيينهٔ حج، يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است، و حج، آن درس هميشه زندهٔ عملي و سازنده است كه اگر به هوش باشيم راه و رسم زندگي ما را در صحنه‌اي عملي و روشن، ترسيم مي‌كند.

حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي، حقيقت وحدت را برخواسته از گوهر توحيد مي‌‌دانند و رسيدن به وحدت را در سايهٔ عبوديت خالص، ممكن مي‌‌شمارند و معتقدند هرگاه روح توحيد در دل‌ها زنده شود، دل‌ها به هم نزديك شده و پاره‌هاي امت بزرگ اسلامي به هم متصل مي‌‌شوند.

در نظر ايشان، «حج ابراهيمي، همان حج محمدي است كه در آن، حركت به سمت توحيد و اتحاد، روح و سرلوحهٔ همهٔ مراسم و شعائر است»  و كعبه را به عنوان نماد توحيد و رمز وحدت و مظهر توحيد كلمه و برادري و برابري اسلامي معرفي مي‌‌كنند.  ايشان، مراسم حج را به آبشار زلالي تشبيه كرده‌‌اند كه حجاج را توأمان از دو حقيقت توحيد و وحدت بهره‌‌مند مي‌‌سازد.
پس درس بزرگ حج براي امت اسلامي، اين است كه راه رسيدن به وحدت كلمه، رجوع خالص به كلمهٔ توحيد است و خداوند با نشاندن اين تجربهٔ شيرين در جان حاجيان، اين درس بزرگ را مقابل ديدگان امت اسلامي قرار مي‌‌دهد كه وحدت، در سايهٔ رجوع حقيقي به كلمهٔ توحيد به‌دست مي‌‌آيد.

۲. تلازم تقرب به خدا و اجتناب از طاغوت

از ضروريات زندگي توحيدي چه در بُعد فردي و چه در بعد اجتماعي اين است كه «بايد هر عامل غيرخدا از صحنهٔ ذهن و عمل مسلمين زدوده شود و بساط انواع شرك از زندگي آنان برچيده شود» چرا كه «توحيد با مفهوم عميق قرآني آن، به معناي توجه و حركت به سوي اللّه و رد و نفي بت‌ها و قدرت‌هاي شيطاني است»
درس بزرگ حج براي امت اسلامي، اين است كه راه رسيدن به وحدت كلمه، رجوع خالص به كلمهٔ توحيد است و خداوند با نشاندن اين تجربهٔ شيرين در جان حاجيان، اين درس بزرگ را مقابل ديدگان امت اسلامي قرار مي‌‌دهد.


فريضهٔ حج نيز به‌‌روشني به ما مي‌‌آموزد كه برائت‌‌جويي از تمامي مصاديق طاغوت و شرك، بايد همواره در زندگي موحدان، جاري باشد و اين تبري، روي ديگر سكهٔ توحيد و لازمهٔ هميشگي آن است: «حج در جوهر و ذات خود داراي دو عنصر اصلي است: تقرب به خدا در انديشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شيطان با جسم و جان. همهٔ اعمال و تروك حج، براي اين دو و در جهت آن و تأمين ابزارها و مقدمات آن است، و اين در حقيقت خلاصه‌اي از اسلام و همهٔ دعوت‌هاي الهي نيز هست كه: «ولقد بعثنا في كلّ امّةٍ رسولاً ان اعبدوا اللَّه واجتنبوا الطاغوت»

اما مصداق اين عوامل غيرخدا كه همچون بت‌هايي صحنهٔ ذهن و عمل مسلمين را فراگرفته‌‌اند چيست؟ «امروز البته از لات و منات و عزّي خبري نيست، اما به جاي آن و خطرناك‌تر از آن، بت‌هاي زر و زور استكبار و نظام‌هاي جاهلي و استكباري است كه همهٔ فضاي زندگي مسلمين را در كشورهاي اسلامي فرا گرفته است.»

در فرهنگ ديني، نظام استكبار، از مصاديق بت محسوب مي‌شود، چرا كه اين نظام، بندگان خدا را به اجبار، به اطاعت و عبادت خود فرامي‌‌خواند: «بتي كه بسياري از مردم جهان و از جمله بسياري از مسلمين، امروز به جبر و تحميل، به عبادت و اطاعت از آن وادار مي‌شوند، بت قدرت امريكا است»  و «عبادت، همين اطاعت بي‌چون‌وچراست كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن امريكا، بر ملت‌ها تحميل مي‌شود و آنان با شيوه‌هاي گوناگون، به سمت آن سوق داده مي‌شوند» به همين دليل، حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي، برائت از مشركين را «حاق معناي عبوديت» برشمرده‌‌اند.

۳. تلازم اصلاح خود و اصلاح امت

يكي از دغدغه‌‌هاي هميشگي مؤمنان تكليف‌‌مدار، چگونگي جمع بين خودسازي و جامعه‌‌سازي بوده است. چرا كه در نگاه اوليه، جمع بين وحدت و كثرت، خلوت و جلوت و حق و خلق، ناممكن مي‌‌نمايد. لذا در ذهن و عمل مؤمنان، دوقطبي‌‌هايي غيرقابل جمع شكل گرفته و گاه آنان را از كسب فضائل و مدارجي محروم كرده است.

حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي، حج را مجموعهٔ گويا و پرنكته‌اي از ذكر و شور و حال معنوي و دروني، در ضمنِ حركت و تلاش و هماهنگي سازندهٔ جمعي معرفي مي‌‌كنند.

حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي، حج را مجموعهٔ گويا و پرنكته‌اي از ذكر و شور و حال معنوي و دروني، در ضمنِ حركت و تلاش و هماهنگي سازندهٔ جمعي معرفي مي‌‌كنند.  كه هم دل‌ها را با ياد خدا پيوند مي‌زند و خلوت دل آدمي را به نور تقوا و ايمان روشن مي‌سازد، و هم فرد را از حصار خودي بيرون آورده و در جمع متنوع امت اسلامي حل مي‌كند و نيز، جايگاهي است براي تمرين خدائي و مردمي شدن .

حج به ما مي‌‌آموزد كه توجه به مسائل مسلمانان و برائت‌‌جويي از طواغيت زمانه، هرگز منافاتي با شور و حال معنوي و توحيدي حاجيان ندارد و حاجي نمي‌‌تواند در فرصت ويژه‌‌اي كه حج براي خودسازي به او مي‌‌دهد، از جامعه‌‌سازي غفلت كند و اين دو، دو بُعد يك حركت هستند نه دو حركت مجزا و در طول يكديگر. حضرت آيت‌‌الله خامنه‌‌اي بر اساس معارف حج، اين آموزهٔ كليدي و پرثمر را اين‌‌گونه براي امت اسلامي بازگو مي‌‌كند: «اصلاح خود و اصلاح امت، دو فريضهٔ تعطيل‌ناپذير است» .

۴. تقرب دسته‌‌جمعي به خدا

تصور اوليه و شايع از تقرب به خداي متعال، اين است كه آن را امري كاملاً فردي و شخصي مي‌‌دانيم و تصوري روشن از تقرب جمعي به خداوند نداريم. زماني كه در يك عبادت جمعي مثل نماز جماعت شركت كنيم، آن را در قالب مجموعه‌‌اي از ارتباط‌هاي شخصي تك‌‌تك نمازگزاران با خداي متعال تحليل مي‌‌كنيم و هويت مستقلي براي عبادات جمعي قائل نيستيم.

در حج اعتصام و تقرب دسته‌‌جمعي به خداي متعال مدنظر است و اگر جز اين باشد ديگر تشريع حج در موسم خاص و حضور در مكه و عرفات و مشعر و مني، آن هم در ايام معدودات و روزها و ساعات معين براي همهٔ مسلمين جهان، معني نخواهد داشت.

يكي از مصاديق تقرب‌‌جويي به خداوند متعال، اعتصام به حبل‌اللَّه است كه در انديشهٔ قرآني آيت‌‌ا‌‌لله خامنه‌‌اي، به مثابه عبادتي جمعي تبيين شده است: «قرآن مي‌فرمايد: «واعتصموا بحبل اللَّه جميعاً ولاتفرّقوا» اعتصام به حبل‌اللَّه براي هر مسلمان يك وظيفه است؛ اما قرآن اكتفا نمي‌كند به اين‌كه ما را به اعتصام به حبل‌اللَّه امر كند، بلكه به ما مي‌گويد كه اعتصام به حبل‌اللَّه را در هيئت اجتماع انجام بدهيد؛ «جميعاً» همه با هم اعتصام كنيد. و اين اجتماع و اين اتحاد، يك واجب ديگر است. بنابراين، علاوه بر اين‌كه مسلمان بايد معتصم به حبل‌اللَّه باشد، بايد اين اعتصام را به همراه ديگرِ مسلمان‌ها و همدست با آن‌ها انجام دهد».

به نظر ايشان در حج نيز اعتصام و تقرب دسته‌‌جمعي به خداي متعال مدنظر است و اگر جز اين باشد ديگر تشريع حج در موسم خاص و حضور در مكه و عرفات و مشعر و مني، آن هم در ايام معدودات و روزها و ساعات معين براي همهٔ مسلمين جهان، معني نخواهد داشت.پس به‌‌يقين مي‌‌توان گفت: «حج براي تقرب دسته‌‌جمعي به خدا و برائت دسته‌‌جمعي از شياطين انس و جن است.»

اثر توجه به اين درس حج، وجه متمايزي از عبادت را براي امت اسلامي روشن خواهد كرد و آنان را به مرتبهٔ برتري از تقرب خواهد رساند؛ اگر مسلمانان تقرب به خداوند متعال را امري محقق در حركتي جمعي به سوي حق بدانند و با مركب وحدت، به سمت منزلگاه توحيد بشتابند.




انتهای پیام /
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار