پایگاه خبری "کامن دریمز":

داعش ساخته دست آمریکا است/ استراتژی اوباما در قبال داعش فاقد انسجام است

اگر بخواهیم تنها با یک واژه استراتژی اوباما علیه داعش را توصیف کنیم، آن کلمه "نامتجانس و غیرمنسجم" است. زیرا این استراتژی حتی در زمینه واژه‌های به کار رفته در آن نیز از انسجام خوبی برخوردار نیست و با توجه به استراتژی کلی آمریکا در قبال خاورمیانه، این طرح توهمی و حتی مخرب علیه منافع آمریکا است.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه خبری "کامن دریمز" در گزارشی به قلم "رابرت فریمن" در این‌باره آورده است: دلیل این امر این است که این استراتژی تحت کنترل دولت آمریکا نیست، تاکنون نیز این استراتژی تنها به ایجاد سرگشتگی بیشتر، انحراف از مسیر اصلی خود و شکست منجر شده است.

مهم‌ترین چیزی که در این میان باید به آن اشاره شود این است که داعش ساخته دست آمریکا است. نخستین گام برای ایجاد آن نیز اقدام آمریکا در نابودی رژیم فاسد، اما باثبات صدام حسین در عراق بود. این مسئله به گروه‌های افراطی و القاعده فرصت ورود به عراق را داد و این در شرایطی است که این گروه تا پیش از حمله آمریکا به عراق در این کشور هرگز وجود نداشت. در ادامه این گروه در عراق به داعش تبدیل شد.

دومین گام آمریکا برای ایجاد داعش در منطقه ایجاد کمپینی توسط واشنگتن برای سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه بود. همانند صدام در عراق، اسد نیز در سوریه یک فرد قدرتمند بود که توانسته بود در سال‌های متوالی گروه‌های مختلف مذهبی در سوریه را در صلح و آرامش پایدار نگه دارد، تا زمانی که آمریکا تلاش برای سرنگونی این حکومت را آغاز کرد که این حرکت منجر به تشکیل گروه‌های افراطی مانند داعش و النصره در سوریه شد.

و اما سومین اقدام آمریکا که منجر به تشکیل گروه داعش شد، این بود که این کشور از دولت‌های ترکیه و عربستان سعودی برای حمایت از گروه‌های تروریست حامی داعش در سوریه کمک خواست. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که 15 نفر از عاملین حادثه 11 سپتامبر از شهروندان عربستان بودند. نوع تفکر آنها، بدترین و خصمانه‌ترین تفکر ضد غربی در دنیا است. نام اسامه بن‌لادن را که شاهزاده سابق عربستانی و موسس القاعده بود، در یاد داشته باشید.

بنابراین نابودی ثبات و پایداری حکومت‌ها در منطقه و در عین حال تحریک گروه‌های افراطی بنیادگرا را می‌توان به عنوان مواد لازم برای ایجاد گروهی مانند داعش در نظر گرفت. این استراتژی آمریکا تا امروز بوده است. اما این استراتژی محکوم به شکست است. با وجود این اکنون غیرمنسجم بودن موضع اوباما در این‌باره روز به روز بیشتر نمایان می‌شود.

داعش یک گروه افراطی است که هدفش جنگ صلیبی برای تصفیه گروه‌های مذهبی دیگر است. این گروه موفقیت‌هایی در غلبه بر ارتش عراق و نیروهای پیشمرگه داشته است. دلیل آن نیز اتحاد گروه‌های سنی در عراق با این گروه بوده است. این مسئله نشان‌دهنده عدم انسجام استراتژی آمریکا است. زیرا این کشور از ترکیه‌ای کمک خواسته که خود کشوری سنی مذهب است و یکی از عوامل ایجاد و تقویت داعش بوده است، به همین دلیل حاضر به کمک به ائتلاف مد نظر آمریکا و یا کمک به نیروهای پیشمرگه کرد که خطری برای جدایی کردستان ترکیه محسوب می‌شوند، نخواهد بود.

یکی دیگر از نشانه‌های عدم انسجام استراتژی اوباما این است که گروه‌های شورشی "میانه‌رو" مخالف دولت اسد که مورد حمایت آمریکا نیز هستند، صراحتا مخالفت خود با مبارزه علیه داعش را ابراز کرده‌اند. در واقع این گروه‌های به اصطلاح میانه‌رو بودند که با دادن سلاح‌های آمریکایی به داعش موجب تشکیل و تقویت آن شدند.

نشانه بیشتری برای اثبات منسجم نبودن استراتژی اوباما می‌خواهید؟ تنها نیروهایی که قادر به شکست داعش هستند، ایران، سوریه و روسیه هستند که از قدرت نیروی انسانی، موقعیت مناسب استراتژیکی و سازماندهی مناسب برای عقب راندن داعش در کوتاه مدت برخوردارند. اما اوباما توان کمک از این سه کشور را ندارد، زیرا با هر سه کشور روابط خصمانه‌ای دارد. بنابراین ترجیح می‌دهد شرایط مربوط به مقابله با داعش وخیم‌تر باشد تا اینکه دشمنان آمریکا بر آن غلبه کنند.

آخرین نشانه‌ای که مشخص می‌کنند استراتژی اوباما در قبال داعش انسجام ندارد، اختلاف میان مقامات ارشد آمریکا درباره لزوم استفاده از نیروی زمینی برای مقابله با داعش است. اوباما بارها بر مخالفت با این موضوع تاکید کرده است، اما مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا تاکید کرده که استفاده از نیروی زمینی برای این منظور به شدت مورد نیاز است و استفاده از نیروی هوایی برای این منظور کافی نیست.

در واقع آشفتگی و درهم و برهم بودن شرایط مربوط به داعش حقیقت شرم‌آوری را درباره سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه آشکار می‌کند. اینکه این سیاست توسط عربستان و اسرائیل و بر اساس منافع این دو هدایت و کنترل می‌شود، نه بر اساس منافع آمریکا.

عربستان آمریکا را از طریق قیمت نفت و دلار تحت کنترل خود دارد. اگر این کشور از درخواست استفاده از دلار در معاملات نفتی خود عقب‌نشینی کند، قیمت دلار در بازارهای جهانی کاهش خواهد یافت و آمریکا قادر به تامین بودجه خود و جبران کسری بودجه‌اش نخواهد بود. این به معنای پایان امپراطوری آمریکا بر دنیا است و به همین دلیل است که این کشور مدت‌ها است عربستان را مورد ناز و نوازش قرار می‌دهد، حتی پس از حادثه یازده سپتامبر و یا حمایت عربستان از تشکیل داعش.

از سوی دیگر اسرائیل نیز آمریکا را از طریق کنترل و هدف قرار دادن سیاستمداران این کشور تحت کنترل خود دارد. در سیستم سیاسی آمریکا سیاستمداران مجبورند هر دو سال یکبار میزان پول و سرمایه کشور را افزایش دهند که این مسئله سیستم اقتصادی این کشور را در برابر دستکاری در سیاست خارجی و کنترل آن آسیب‌پذیر می‌کند. اسرائیل از این موضوع آگاهی دارد و می‌داند چطور از آن به سود خود استفاده کند. به همین دلیل است که نومحافظه‌کاران آمریکایی تلاش بسیاری برای از بین بردن تمامی چالش‌های ضد اسرائیلی در دنیا، شامل عراق، سوریه، لیبی و ایران انجام می‌دهند.

کمپین اوباما علیه داعش فاقد انسجام است، زیرا این استراتژی و کمپین نه توسط این کشور هدایت می‌شود و نه در مسیر منافع این کشور قرار دارد. در واقع تا زمانی که آمریکا خود را از یوغ وابستگی به قدرت‌های خاورمیانه نرهاند، این وضعیت ادامه خواهد داشت و هیچ چیزی جز سرگشتگی و نابودی وجهه این کشور به ویژه در زمینه تفکر "سردمدار بودن آمریکا به عنوان یک نیروی ایجادکننده ثبات در مسائل دنیا" باقی نخواهد ماند.





انتهای پیام./
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار