به گزارش خبرگزاری ها، این اظهارنظر ظریف، از طرفی در شرایطی است که پیش از این مقامات وزارت امور خارجه کشورمان از نقض توافق ژنو توسط آمریکا سخن گفته و تحریمهای اخیر آمریکا را با عنوان تحریم جدید مصداق آن معرفی کرده بودند. از طرف دیگر پرداختن به چنین اظهاراتی آن هم در شرایطی که دور جدید مذاکرات اغاز شده و طرفین در حال رایزنی هستند و آمریکاییها نیز چندین بار غیرقابل اعتماد بودن خود را اثبات کردهاند، چندان منطقی به نظر نمیرسد. محمدجواد ظریف در این گفتوگو اظهار داشت: ما به نیویورک نیامدهایم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم. وی ادامه داد: ما محدودیتهایی که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریمها با آن مواجه است را درک میکنیم و همانطور که ما نمیپذیریم آنها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آنها نمیخواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند. ظریف افزود: ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمیکنیم، اگر اوباما به ما قول میدهد که کاری بکند، ما آن را میپذیریم و به قولش احترام میگذاریم. به گزارش تسنیم، وزیر امور خارجه ادامه داد: هیچ فرد جدیای در ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست، چرا که مردم محاسبات استراتژیک بسیار جدی دارند. مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما میتوانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم زنیم. رقم زدن این تاریخ جدید با تلاش برای ایجاد سازوکارهایی است که به طور علمی مانع از ساخت بمب هستهای توسط ایران میشود. وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که اگر دولت ایران به دنبال متقاعد کردن جهان است که نیاتش منحصرا صلحآمیز است، چرا با سطح پایینتر سانتریفیوژها که آمریکا و غرب اصرار دارند موافقت نمیکند، گفت: زیرا ما اینجا نیستیم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم، اینجاییم که گفتوگو کنیم. آنچه ما میگوییم این نیست که شما باید این را داشته باشید و آن را نه! ما میگوییم بیایید با یکدیگر ببینیم چگونه میتوان این کار را به بهترین وجه انجام داد. ما موافقت کردهایم که برای چند سالی تعداد سانتریفیوژها را کاهش دهیم. این اقدام تنها برای اعتمادسازی صورت میگیرد اما من آماده پذیرش هرگونه تعداد (سانتریفیوژ) تحمیلی نیستم. به نظر میرسد اظهارات وزیر امور خارجه در کنار تمایل چند روز گذشته دولتیها برای دیدار روحانی با اوباما چندان با آنچه به عنوان «دیپلماسی عزت» مطرح میشود، مطابقت نداشته باشد
دنیای اقتصاد با اشاره به بحران آبی نوشت : در همین رابطه وزیر نیرو با تاکید بر اینکه در شورای عالی آب 15 طرح جدید برای بازگشت کشور به شرایط مناسب در بخش آب تصویب شده است، گفت: «ذخایر آب پشت دریاچههای سدها افت کرده و کشور در بحران آب قرار دارد.» بهگزارش خبرگزاری مهر، حمید چیتچیان گفت: «در شورای عالی آب مصوب شد به جای اینکه دولت بر روند مصرف آب کنترل داشته باشد، تشکلهای مردمی این کار را در چارچوب قانون انجام دهند.» وزیر نیرو اضافه كرد: «یکی دیگر از مصوبات شورای عالی آب این بود که از سال آینده بخش عمدهای از اعتبارات وزارت نیرو به بخش آبهای زیرزمینی اختصاص داده شود. نصب کنتورهای هوشمند، برقی کردن چاههای آب، بستن چاهای غیرمجاز و جلوگیری از برداشت آب بیشتر از پروانه از دیگر مصوبات این نشست بود.»
چیتچیان ادامه داد: «بهطور متوسط بارش باران 35 درصد کاهش یافته و موجب کاهش ذخایر آب پشت دریاچه سدها شده است. ما در سالهای گذشته دست روی دست نگذاشتیم زیرا در این مدت نیز طرحهای خوبی در زمینه اجرای تصفیهخانهها، سد و آبیاریهای نوین اجرا شده است.»
او تاکید کرد: «بیشتر همت مدیران بخش آب برای مدیریت آب سطحی بوده و از آب زیرزمینی غفلت شده، بهطوری که 54 درصد آب از منابع زیرزمینی تامین میشود.»وزیر نیرو گفت: «اگر 20 درصد از منابع دینامیک را کاهش دهیم به جایی میرسیم که از منابع استاتیک استفاده نکنیم و 5 درصد دیگر هم باید کمتر برداشت کنیم برای اینکه سالی 5 میلیارد متر مکعب داشته باشیم تا بتوانیم ذخایره استاتیک را که برداشت شده جبران کنیم.»
چیتچیان افزود: «15 طرح دیگر نیز در شورای عالی آب تصویب شده که میتواند کمک کند تا ما به وضعیت قبل در حوزه آب برگردیم. ایران کشور کم آبی است و بخشی از استانها در مناطق خشک و مابقی در نیمهخشک قرار دارند که در این زمینه نه فقط کشوری خشک با منابع آب کم داریم، بلکه سال گذشته میزان بارندگی از 250 میلیمتر به 242 میلیمتر کاهش پیدا کرد.» او تاکید کرد: «در محاسباتی که انجام شده 10 سال پیش 130 میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر داشتیم که اکنون این منابع به 120 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده و این در حالی است که جمعیت زیاد شده و بخش صنعت و معدن نیز توسعه داشته است.»
وزیر نیرو گفت: «به ازای هر فرد ایرانی یکهزار و 550 متر مکعب آب تجدیدشونده داریم که در دنیا این حجم، 6هزار و 400 متر مکعب است. هر کشوری در دنیا که کمتر از هزار و 700 متر مکعب داشته باشد، در بحران آب قرار دارد و ما باید این واقعیت را به مردم بگوییم تا چاره اندیشی شود و ما را همراهی کنند.» او ادامه داد: «یک کشور یا یک منطقه چه منابع آب زیادی داشته باشد یا منابع کم، اگر 40 درصد از منابع آب تجدیدشونده را استفاده کند، ناپایداری آب ایجاد میشود که اکنون ما دو برابر وضعیت بحران را استفاده میکنیم و از جهت میزان بهره برداری منابع موجود هم در وضعیت بحران هستیم.»
چیتچیان تاكيد کرد: «بازار آب در 609 دشت کشور اجرا میشود تا قیمت آب وضعیت اقتصادی پیدا کند و از هدررفت آن جلوگیری شود.»
وزیر نیرو هفته گذشته در حاشیه جلسه هیات دولت به خبرنگاران گفته بود که آمارها نشان میدهد تهرانیها حدود 25درصد از کل آب شرب کشور را مصرف میکنند. این در حالی است که آنها تنها 12درصد کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
روزنامه شرق هم به سخنان معاون اول رییس جمهور که خبر از خشکی دو سد مهم لار و لتیان داده است، پرداخت .
هاله قداست قوچاني بر چهره خاتمي!
روزنامه جوان به نقد عملکرد هفته نامه صدا و تیم قوچانی در این نشریه پرداخت و نوشت : هفتهنامه صدا، ارگان رسمي حزب كارگزاران سازندگي، در سرمقاله روز گذشته خود به قلم محمد قوچاني با تيتر «استراتژي بازگشت به حاكميت» مطالب پرابهام و قابل تأملي را درج نموده كه پرداختن به آن به خوبي نشان ميدهد كه هنوز هستند جماعتي كه به رغم حمايت ظاهري از رئيس دولت تدبير و اميد براي وي «شخصيت مستقل سياسي- اجتماعي» قائل نبوده و با چشمپوشي از ساير مؤلفههاي رأي آوري روحاني، روي كار آمدن وي را صرفاً حاصل حمايتهاي خاتمي و هاشمي ميدانند.
قوچاني در ابتداي مطلب با اشاره به اينكه «خاتمي در سال 1392 خود نامزد نبود، اما «نامزدساز» شد»؛ يا در جاي ديگري با تأكيد بر اينكه «سرانجام اصلاحطلبان ياد گرفتند كه به جاي موقعيتهاي تكراري به تكرار موقعيتهاي موفقيتآميز دست زنند و با اتحاد و رهبري مناسب «رئيسجمهور ساز» شوند» به صورت ضمني تشريح ميكند كه به قدرت رسيدن روحاني حاصل تلاشها و حمايتهاي خاتمي بوده است.
در حالي نويسنده از رئيسجمهورساز شدن خاتمي ياد ميكند كه وي در انتخابات سال 88 با همه داشتههاي خود به حمايت همهجانبه از ميرحسين موسوي پرداخت و نامزد مورد حمايت وي تنها توانست 13 ميليون از آرا را جذب كند و در انتخابات 92 هم نامزد اختصاصي رئيس دولت اصلاحات – عارف- تنها توانست 8درصد از آرا را - طبق نظرسنجيهاي معتبر- كسب كند.
لازم به ذكر است كه گردش خاتمي از سمت عارف به سوي روحاني يك تاكتيك براي جلوگيري از آبروريزي دوباره براي جبهه متبوع وي و همچنين ممانعت از تعميق يأس و نااميدي به سطوح مختلف اجتماعي دوم خرداد بود، وگرنه حمايت خاتمي از روحاني بر اساس قرابت فكري ميان اين دو نبوده و نبايد آن را ناشي از آن دانست كه روحاني به طيف تجديدنظرطلب تعلق دارد و خاتمي از نامزد اختصاصي جبهه دوم خرداد حمايت كرده است.
عضو رسمي حزب كارگزاران در ادامه ضمن اعتراف به اينكه تحريم انتخابات در دورههاي گذشته انتخابات يك تصميم بينتيحه و هزينهزا بوده، آن را تنها يك «قهر روشنفكرانه» ميخواند و با سرزنش همفكران خود در اين مقوله با ادبياتي غلوآميز و تعجببرانگيز از خاتمي، عبارت «مسيحوار صليب بر دوش» را به كار ميبرد، در صورتي كه به باور كارشناسان بيطرف و منصف كارنامه هشت ساله خاتمي در دوران اصلاحات در حوزههاي مختلف اقتصادي، فرهنگي و سياست داخلي و خارجي يكي از كمفروغترين دوران پس از انقلاب اسلامي بوده و با مرور كارنامه وي در طول سه دهه اخير – به رغم برخي نقاط مثبت- نميتوان نشاني از رفتار و عملكردي يافت كه دال بر مسيحوار بودن آن باشد.
نويسنده همچنين در ادامه با اختصاص دادن واژه تجديدنظرطلب به اپوزيسيون خارج از كشور – در حالي كه افكار عمومي اين واژه را معادل بخشي از جريان تندرو اصلاحطلبي ميدانند – ناراحتي اين گروه خارجنشين از نامه خاتمي به رهبري را دليل مناسبي جهت حقانيت رهبري خاتمي بر گروه تجديدنظرطلب ميداند و تأكيد ميكند: «خاتمي هرگز برانداز نبوده و هميشه يك اصلاحطلب بوده و هست.»
اين در حالي است كه با بازخواني تحركات رئيس دولت اصلاحات در شهرآشوب سال 88 – از بيانيههاي ساختارشكنانه عليه نظام گرفته تا فشار به حاكميت جهت برگزاري رفراندوم ملي با حضور ناظران بينالمللي! – ميتوان به راحتي دريافت كه فعاليتهاي وي با اپوزيسيون خارجنشين اصلاً قابلقياس نبوده چراكه آنها خارج از گود بوده و موضعگيريهايشان به هيچ عنوان قدرت اثرگذاري مواضع و بيانيههاي تند و تيز خاتمي را نداشته و از سوي ديگر جماعت خارجنشين هم با تبعيت از رفتارهاي راديكالي خاتمي به حركات خياباني و روشنفكرانه دست ميزدند.
سردبير ارگان رسمي كارگزاران در ادامه با انتخاب واژگاني كه در ادبيات كهن ما توسط شعرا و مداحان درباري، براي دريافت صله از پادشاهان اتخاذ ميشد به اسطورهسازي روي آورده و عنوان ميكند: «... زنده باد خاتميسم، زنده باد اصلاحطلبي... خاتمي خط قرمز ماست و اجازه تعرض به او را نخواهيم داد و اين نه شخصپرستي كه نهادگرايي است». اين در حالي است كه همانطور كه اشاره شد پايگاه اجتماعي افرادي نظير خاتمي در آوردگاههاي انتخاباتي كاملاً مشخص شده است و استفاده از اين الفاظ شايد براي تقويت جايگاه اجتماعي از دست رفته و ترميم چهره سياسي وي صورت گرفته است، آن هم در شرايطي كه بسياري از منسوبان به اين جريان اصلاحطلبي را فاقد گفتمان و تعريف مشخص دانسته و آينده اين جريان سياسي را با توجه به غائله 78 و فتنه 88 تمام شده ميدانند.
روزنامه اعتماد در گفت و گو با حسين كنعاني مقدم بیان داشت« محمود احمدينژاد براي بازگشت به سپهر سياسي، نياز به ترميم بدبينيهايي دارد كه در جامعه وجود دارد. به اعتقاد اين فعال سياسي اصولگرا احمدينژاد و برخي از اطرافيان او اگر نتوانند پاسخي مناسب به پرسشها و ابهامهايي كه درباره عملكردشان از سوي افكار عمومي و دستگاه قضايي وجود دارد، بدهند هرگز نميتوانند حرفي براي عرضه دوباره خود به افكار عمومي داشته باشند. كنعاني مقدم البته ميگويد كه احمدينژاد مفروض بر اين شرايط تنها با كارت دعوت برخي از اصولگرايان براي مقابله با اصلاحطلبان و دولت اعتدال ميتواند به عرصه رقابت سياسي بازگردد كه اين هم يك رويكرد ابزاري خواهد بود.»
«راديو هما
هم محل دارد!»
روزنامه آرمان هم در همین زمینه نوشت : ديروز خبر رسيد طرفداران مشايي و احمدينژاد ميخواهند راديو
راهاندازي كنند. اما مكان اين راديو ديگر خيابان ميرزاي شيرزاي نيست؛ بلكه تصور
ميشود در طبقه دوم يا سوم ساختماني قديمي است كه يكي از مسئولان هما در آنجا حضور
دارد. محمد محمدي، مسئول كميسيون فرهنگي هما (هواداران محمود احمدينژاد) به يكي
از رسانهها گفته است كه درحال حاضر ما در حال فراهمكردن مقدمات لازم براي ايجاد
يك شبكه راديويي هستيم. ميخواهيم «راديو هما» را فعال كنيم اما همه اينها منوط
به اين است كه بودجه مشخصي داشته باشيم. خيلي از دوستان هستند كه مبالغ هنگفتي در
ماه به ما كمك ميكنند. بههرحال كميسيون هم در حال رايزني درباره نوع پولهايي
است كه به ما كمك ميشود