به گزارش خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران، شب گذشته برنامه سینمایی "هفت" از شبکه سه سیما به روی آنتن رفت. این برنامه در بخش اول میزبان "ابراهیم حاتمی کیا" کارگردان سینمای ایران بود.
"ابراهیم حاتمی کیا" در ابتدا با ذکر این جمله که امیدوارم مبحثی را که امشب دربارهی آن صحبت خواهیم کرد، به درد دنیا و آخرتمان بخورد، صحبتهای خود را آغاز کرد و گفت: مدتها دربارهی ساخت "چ" و پرداختن به یک شخصیت واقعی و تاثیر گذار فکر میکردم که پس از آن شخصیت چمران بیشترین بازخورد را به من داد.
وی افزود:شخصیت چمران چند بعد است او هم عالم به علم روز است، هم احوالات عارفانه دارد، هم چریک است و هم شخصی است که وارد سیستم سیاست میشود و هیچ کدام از این بعدها را برای خود حرام نمیداند و در هر حوزه که خود را موثر میداند، قدم میگذارد؛ بنابراین برایم جذاب بود تا دربارهی این شخصیت حرف بزنم.
این کارگردان افزود:"چمران" همیشه تمام این افکار را در خلوت خود داشته، بنابراین به تصویر کشیدن این افکار در سینما سخت است؛ در واقع نشان دادن این موارد به مانند یک پیچ تند است، اما تا حدی که از توانم بر میآمد، آن را انجام دادم.
کارگردان "چ" تصریح کرد: برای ساخت "چ" استرس و وحشت داشتم، مدت زمان طولانی ساخت آن هم بر همین علت است؛ از اینکه تا چه حد میتوانم از فردی که مردم با آن خاطره دارند، یک ایده آل بسازم، من را به وحشت میانداخت که مبادا کسانی را سرخورده و یا عصبانی کنم، این افکار کمی کار را برایم سخت میکرد.
وی بیان کرد: من فیلمنامه را نوشته بودم، ولی دنبال راهی بودم تا آن را نسازم، چرا که انسان وقتی سنش بالا میرود، کمی محافظه کارتر میشود.
کارگردان "آژانس شیشهای" عنوان کرد: خالق شخصیت "چمران"، فیلم "چ" من هستم، یک سری مفاهیم که برایم مسئله بود را در اثرم برجسته کردم؛ از یک سری مسائل به دلیل برخی از استدلالهایم گذشتم.
وی افزود: من فیلمساز، چگونه میتوانم زندگی 50 سالهی چمران را در مدت زمان 2 ساعت بیان کنم و تنها مسئلهی تقابل دو نیروی ایرانی از زندگی چمران را به تصویر کشیدم، چیزی که از منظر من فیلمساز، نقطهی حساسی بود.
"حاتمی کیا" در پاسخ به اینکه تا چه حد "فرزند زمان خودش است"، اظهار داشت: من همیشه سعیام بر این بوده که فرزند زمان خودم باشم؛ برخی از فیلمسازان هستند که دغدغهی زمان را ندارند و مشکل سینمای ما هم از همان روزی آغاز شد که هنرمند را به دلایل مختلفی چون ممیزی، کوتاه بینی، سخت گیریها و... از زمانش گرفتند.
وی تصریح کرد: بنابراین من فیلمساز از آنچه که باید بگویم، فاصله گرفتم و یا اگر اجازه هم میدادند، به قدری در این راه مین کاری وجود داشت که من فیلمساز عطا را به لقایش بخشیدم و به سمت سینمایی رفتم که امروز خیلی غم انگیز است.
"حاتمی کیا" ادامه داد: وقتی در جشنواره فجر کارنامه سینمای ایران را میبینم، احساس میکنم که یک سیارهی دیگری است؛ ما یک افق داشتیم اما اینها را در سینما نمیبینیم.
وی در ادامه بیان کرد: یکی از دلایل فاصله گرفتن مردم از سینما این است که مردم با فیلمها ارتباط برقرار نمیکنند؛ بحث من این نیست که مصبیتهای مردم را به خودشان بگوییم، بلکه دغدغهی اصلی من این است که ما در یک دهه، یکسری آرمان داشتیم؛ باید دنبال بیان آنها باشیم.
"حاتمی کیا" عنوان کرد: قرار بود در سینما یکسری فیلمساز مثل یک مرد، مسائل جنگ را مطرح کنند تا آینده بهتری داشته باشیم، ولی در حال حاضر این اتفاق نمیافتد.
وی تصریح کرد: یک منتقد به من میگوید جنگ تمام شده، حرف دیگری بزنید، من باید به این فرد چه بگویم؟ به گونهای حرف میزند که گویا من فرد کهنهای هستم.
این کارگردان اظهار داشت: 35 سال از انقلاب میگذرد و اگر نسل دههی 40 و آن هویتها نبودند، چه اتفاقی میافتاد؟
وی تصریح کرد: جامعه هنوز زخمی است و هنوز اسم این افراد بر روی خیابانهای شهر هست و عدهای هنوز چشم به راه هستند، چطور میشود که سینمای ما به این افراد پشت کند.
وی ادامه داد: فیلمسازان و سینمای ما به سه دسته تقسیم میشود؛ "سینمای بدنه"، "سینمای جشنوارهای"که مخاطبان آنها تنها افراد آن سوی مرزها هستند و دیگری "سینمای ملی" است که این فیلمسازان این نوع از سینما با درد وارد این حوزه شدند.
حاتمی کیا بیان کرد: فردی مثل کمال تبریزی برای ساخت اثرش از دیوار سفارت امریکا بالا میرود به خاطر اینکه برای آن مسئله دغدغه داشت.
"حاتمی کیا" اظهار داشت: هدفم این بود که من هم بجنگم ولی احساس کردم با آثارم میتوانم این حیرتها و حرفها را تفسیر و بیان کنم و در واقع این نوع فیلمسازها حرفی برای گفتن دارند، چرا که سینمای بدنه با پول کار میکند و فیلمسازان جشنواره هم که زندگیهایشان در جای خود است، به مانند مار کوچولو هستند.
"حاتمی کیا" تصریح کرد: سینمای ملی زمان میبرد و باید این نوع از سینما برای بیان یکسری از حرفها مصونیت داشته باشد، ولی در حال حاضر تبدیل به متلک شده است.
کارگردان "چ" اظهار
داشت: سینمای ملی نیاز به زمان و کمک بخش خصوصی و دولتی دارد، در عین اینکه
فیلمساز هم باید فیلمی متناسب با درک مخاطب بسازد، در حالی که این شاخه از سینما،
ضعیف ترین بخش است.
"حاتمی کیا" بیان کرد:
من از سال 58 فیلمسازی میکنم و ادعایم بر این بوده که تغییری ایجاد کنم. انقلاب
رخ داده و هم اکنون من باید از آن انقلاب سخن بگویم و برای بیان آن شجاعت داشته
باشم و بجنگم؛ این نوع از فیلمسازی انسانهایی را میطلبد که مقاومت کنند و هر
چیزی را نپذیرند.
وی افزود: ما باید برای ایده آلهای
ذهنمان بجنگیم اما فیلمسازان در حال حاضر میگویند که نمیشود، فیلمسازان جنگ ما
آن فضاها را دیدند اما با وجاهت میگویند
جنگ تمام شده و چرا باید از آن زمان و
افرادش حرف بزنیم.
"حاتمی کیا" بیان کرد:
فیلم سینمایی "شیار 143" حرف تازهای برای گفتن نداشت، اما چرا باید با
چنین واکنشی از سوی مردم روبرو شود، چرا یک نوع غریبهگری در جنگ داشته باشد، چرا این
جو راه افتاده که چرا من وارد این نوع از سینما شدم؟
وی اظهار داشت: من به عنوان
فیلمساز جنگ از بچههای جنگ و نه از تفنگ حرف میزنم و جامعه و مسائلم را مطرح میکنم.
وی تصریح کرد: من به تمام هم قبیله های
خودم در سینمای جنگ، آنهایی که بحث سینمای انقلاب و جنگ را دارند، میگویم و با
بقیهی افراد کاری ندارم، نسل فیلمسازان جنگ، باید از این فضا حرف بزنند، نه اینکه
کهنه شوند و مسائلی را مطرح کنیم که جوابگوی زمان حال باشد.
"حاتمی کیا" اظهار داشت:
"چ" برای چندین سال قبل است ولی من چیزی را در این فیلم به تصویر میکشم
که مسئلهی امروز است.
وی در این باره ادامه داد: هنر
فیلمساز است که بخشی از قصههای زمان گذشته را بگوید که درد امروز باشد و جوان
امروز آن را تماشا کند.
"حاتمی کیا" در خصوص
دیدار هنرمندان با رهبری اظهار داشت: هدف ما دیدن خود آقا بود که این دیدار فرصت
مغتنمی بود؛ خدا به فردی که این فرصت را فراهم کرد، خیر دهد، در این دیدار نفسی
تازه کردم، آقا فیلم "چ" را دیده بودند و خیلی زیبا دربارهی آن صحبتهایی
را ارائه کرده بودند.
وی در خصوص ورود فیلمسازان تازه
کار به سینمای دفاع مقدس عنوان کرد: وقتی فیلمساز حرفهای این نوع از سینما را رها
میکند، باعث میشود تا هر فردی وارد این سینما شود و فیلمهای ضعیف ارائه دهد، ما
باید در آینده پاسخگو باشیم.
"حاتمی کیا" تصریح کرد:
حرف نسل انقلاب باروتی است، این نسل پوتین گلی به پا دارند که روی برخی از افراد و
تفکراتشان اثری به جا میگذارد، بنابراین آنها نمیتوانند تحمل کنند.
وی در ادامه بیان کرد: فیلم
سینمایی "شیار 143" انتظار یک مادر را توصیف میکند، ولی بعد از تماشای
فیلم، کسی این تصور را نمیکند که چرا جنگیدیم، ولی بعضی ها فیلمهایی میسازند که
مخاطب جنگ و دفاع راه اشتباه قلمداد میکند و این مسئله درد است.
این کارگردان بیان کرد: من با
فیلمسازان سینمای جنگ حرف دارم، چرا که تنها ژانر بعد از انقلاب دارای هویت است،
باید از این نوع ژانر حرف بزنم، خالی بودن سینما ما را گمراه نکند، به گونهای
فیلم بسازید که پس از گذشت چند سال از ساخت اثرتان شرم نکنید، از این نوع فیلمها
به قدر کافی در سینما برای چرخهی سینما داریم، آنچه به عنوان ارزش و اتفاق مهم
است، را تغییر و بیان کنیم.
"حاتمی کیا" اظهار داشت:
اگر این نوع حرفها و ارزشها در سینما نباشد، میخواهم سینما نباشد. من حامل پیام
هستم، درد دارم و برای بیان این درد به سینما آمدهام؛ اگر آن را از من بگیرند،
سینما را هم نمیخواهم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: خدارا
شکر که در میان مردم جا دارم و آنها من را به عنوان فرزند زمان خودشان پذیرفتند؛
امیدوارم شرمنده آینده نشویم و آثاری را بسازیم که سرمان در آن دنیا پایین نباشد.
انتهای پیام/